مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجتالاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […] |
گزارشی از سومین شب سوگواری بر حضرت زهرا (س)
نویسنده: محمد حیدری
ارسال شده در تاریخ ۸ فروردین ۱۳۹۲ به نام خدایی که در این نزدیکیست. مانند دو شب گذشته پس از نماز مغرب و عشاء و تلاوت قرآن آقای فلاح و نیز مدیحه سرایی درویش و آقای سید گلاب در وقت برنامه ریزی شده جناب حجت الاسلام حاج شیخ محمود امامی بر منبر نشست. ایشان پس از بیان خلاصه ای از منبر دو شب قبل (اهمیت خطبه حضرت زهرا(س) و یادآوری عبارتی که در شب گذشته تفسیر شد : جعل الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلوه تنزیها عن الکبر این گونه ادامه دادند که در بخشی دیگر از خطبه آمده: (والزکاه تزکیه للنفس و نماءً فی الرزق) یعنی حضرت زهرا(س) پس از بیان ایمان و نماز، زکات را بیان داشته و در مورد اسرار آن جملاتی را بیان نمود. برای روشن شدن این مطلب مقدمه ای آورده شده و بعد این جمله را تفسیر می کنیم. شما باید بدانید همه آنچه که به عنوان اعمال عبادی انجام می دهیم یک نوع عبادت هستند اما در شکل و صورت با هم متقاوت هستند؛ نماز: با جسم و اعضا بدن، حج: با یک سری اعمال خاص و …؛ اما یک سری دیگر از عبادات هستند که عبادات مالی می باشند یعنی عباداتی که به وسیله مال انسان انجام می شود و خداوند برای هر یک از اعضاء ما انسان ها به صورت مجزا عبادتی خاص را در نظر گرفته است : چشم، گوش، زبان، دست و پا و …و این تا آنجا است که انسان می تواند طوری شود که در ۲۴ ساعت یک شبانه روز در تمام اوقات مشغول به عبادت باشد…! در قرآن ۱۴۰ بار در مورد نماز، آیه ذکر شده است. درباره زکات نیز ۷۰ آیه نازل شده است و نکته جالب اینجاست که در بیشتر موارد این دو در کنار هم بیان شده اند! اهل سنت بر شیعه خرده گیری می کنند که چرا به موضوع خمس که فقط یکبار در قرآن بیان شده(و اعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی…) بیش از زکاتی که این همه بر آن تأکید شده است، بها و ارزش می دهید. خمس که فقط مربوط به غنائم می باشد! در پاسخ به این سوال باید گفت که به ۹ مورد زکات تعلق می گیرد که امروزه به ندرت کسانی وجود دارند که صاحبان این موارد باشند : گاو، گوسفند (باید در چراگاه بچرد) ،شتر، گندم، جو، خرما، کشمش، نقدین(طلا و نقره مسکوک)و … آنچه فقها در رساله های عملیه به عنوان زکات یاد کرده اند در قرآن به نام صدقه آمده است و آیه آن در سوره توبه است (خذ من اموالهم صدقه تتطهرهم)و لازم است بدانید در ایتجا خداوند فرموده که مومنین آنهایی هستند که نماز می خوانند و زکات می دهند (با اختیار خود)؛ این زکات به مال انسان و آنچه خداوند به او داده است و روزی او نموده است،تعلق می گیرد (و مما رزقناهم ینفقون)! همانگونه که نماز ارتباط شخصی انسان با خداست، زکات ارتباط شخصی اوست با سایر مردم. حضرت زهرا(س) پس از ایمان که خدا آن را برای پاک ماندن از شرک قرار داده و … نماز که آن را برای برقراری ارتباط با خالق یکتا تعیین نموده است، زکات را نیز برای رشد و تعالی انسان قرار داده است و این یک عمل اجتماعی برای انسان محسوب می شود. سپس حجت الاسلام شیخ حسین انصاری به سخنرانی پرداخت و در تکمیل بحث شب های گذشته چنین گفت: همانگونه که در شب قبل گفتیم با اهمیت تر از یک ظرف، محتوای آن ظرف می باشد، یعنی در مورد یک انسان فکر او، اندیشه و اعتقاد او و آنچه که او می داند مهمتر از هستی جسمی اوست. در این زمینه لازم است بدانید که آنچه قبل از ظهور اسلام و بعثت پیامبر(ص)مورخین، جامعه شناسان و تاریخ نویسان در اشعار و نوشته های بزرگان و ادیبان عرب در آن زمان یافته اند، اگر خیلی خوش بینانه نگاه کنیم جز ۱۵ یا ۱۶ عنوان موضوع بیشتر نمی توان دید و حتی جز ۴ مورد اصلی، بقیه موضوعات به کار رفته در این شعرها چندان اساسی نخواهد بود و آن موارد نیز چیزی جز چراگاه، اسب، شتر و زن نبود. که البته زن نه به معنای واقعی اش بلکه منحصر در مسائل شهوانی..! خوب است بدانید این شرایط و ویژگی ادیبان و شاعران و بزرگان و خردمندان آن زمان بوده است پس وای بر احوال مردمان بدوی و عوام آن زمان…! شرح سطح زندگی مردمان قبل از ظهور اسلام را حضرت امیر(ع)در نهج البلاغه بسیار شیوا و عالی بیان داشته اند : آی شما که قبل از اسلام آب های گندیده می نوشیدید و در کنار لانۀ جانوران و خزندگان به سر می بردید و خوراک های خشن می خوردید و … استاد بهاء الدین خرمشاهی و کامران فانی از قرآن شناسان به نام عصر حاضر در همین سالهای اخیر کتابی با عنوان «فرهنگ موضوعی قرآن مجید» به فارسی تدوین کرده اند که در این کتاب برای آیات قرآن فهرستی به عربی تهیه شده و دارای حدود هفت هزار موضوع یا مدخل اصلی با توابعش می باشد و سه هزار مدخل فرعی دارد. و این یعنی اقیانوسی از موضوعات و مفاهیم گوناگون توسط وحی و سروش آسمانی به یکباره در زمانی کمتر از بیست و سه سال بر اندیشه و تفکر بشری سرازیر شده است. اکنون ببینید این دریای از مفاهیم سیراب کندۀ ذهن و روان آدمی کجا و آن عصر پیش از نزول قرآن و آن ۴ موضوع و محور سطحی و بی عمق در تفکر عربی قبل از اسلام کجا…!؟ فهم این فاصله هاست که ارزش فهم انسان را نشان می دهد. پیش از اسلام، نه تنها عرب ها بلکه ایران و چین و اروپای قدیم(رم باستان) و مصر و آفریقای قدیم، همه در احاطۀ فرهنگ هایی این چنینی زندگی می کردند و در اشعار آنان نیز همین موضوع هایی به چشم می خورد که در نوشته های ادیبان عرب یافت می شد. و همان گونه که حضرت فاطمه(س) فرمود: «شما در جهالت و تاریکی بودید و پدر من؛ محمد(ص) شما را از تاریکی و ظلمت و کور دلی به روشنی و راه راست و دین قویم هدایت نمود….» برای همین تسلط بی چون و چرای اندیشه ها و مفاهیم قرآنی است که هنوز مسیحیت تلاش های فراوان دارد که در مقابل قرآن بتواند انجیل را سر پا نگه دارد ودریغا که بتواند…! اکنون شما اندکی به این مسئله بیندیشید که پیش از اسلام چه تعداد زنان و مردان آمدند و در ظرف وجودیشان جز همان ۴ مورد هیچ چیز دیگری گنجانیده نشد ولی پس از ظهور اسلام چه مطالب نو و چه فهم هایی شکل گرفت و تا چه اندازه سطح فکری مردان و زنان رشد کرد. به عنوان مثال اگر به زندگی یک مرد یا یک زن که در هر دو دوره زندگی کرده و عصر پیش از اسلام و پس از بعثت را به خود دیده است، نگاه کنید به وضوح و روشنی اختلاف فهم و نظرات او را در دو بخش از زندگی اش خواهید فهمید. همانگونه که حضرت امیر(ع)در نهج البلاغه به بیانی نمادین -اما به شدت واقع نما- فرمود: «کنا رعاه الابل و صرنا الیوم رعاه الشمس؛ ما مردم شتر چران بودیم و اکنون پس از بعثت پیامبر بزرگ اسلام(ص) –و به یاری هدایت او- خورشید چران شده ایم!» چه تعبیر زیبایی…! شما بیندیشید که در طول تاریخ، هر حشره و هر موجودی را که بشناسید مورد پرستش انسان ها قرار گرفت و رب النوع های مختلفی در ذهن بسیاری -به ویژه در یونان باستان که یکی از مهدهای تمدن و دانش بشری بوده است- شکل گرفت که البته با ظهور حضرت عیسی (ع) یکبار با آنها مقابله گشته و بر چیده شد. هر چند باز هم سر برآوردند و با بت پرستی و ماه پرستی و خورشید پرستی و مانند آنها نمایان شدند ولی همه اینها با بعثت پیامبر (ص) از میان رفته و یا رنگ باختند و دیگر حرف چندانی برای گفتن نداشتند و در نتیجه عصری جدید در زندگی بشر صورت گرفت که باید آن را رنسانس جهانی نام داد. در پایان این بحث بار دیگر یادآور می شوم که اگر چه همۀ ادیان می توانند ظرف وجودی انسان را پر کنند اما هیچ کدام از دین های مسیحیت، یهودیت و … نمی توانند به مانند اسلام و قرآن این گونه کامل و جامع، ظرف وجودی انسان را پر کرده و او را برای رسیدن به مقام والای انسانی آماده کنند. پس واقعیت همان است که حضرت فاطمه(س) فرمود: «فانار الله بأبی محمد-ص- ظلمهم…و هداهم الی الدین القویم و دعاهم الی الصراط المستقیم»، یعنی به واسطه پدرم و اسلام و قرآن شما به راه راست و دین قویم هدایت شدید. بگذار بگویم که جان به فدای تو ای بانوی بزرگ هستی که این گونه در آن زمانه و در انبوهان آن مردمان نابخرد و حق ناشناس این گونه سخن گفته ای..! به هر رو، قرآن بر همین پایه است که می گوید: بدانید که بهترین و کاملترین دین و آیین در نگاه الاهی همان پذیرش وحی آسمانی است. (ان الدین عند الله الاسلام) این بود یادکرد سه مورد از نسبت دین با زندگی انسانها که البته موارد دیگری از آن به صورت فهرست وار عبارت است از: آرامش بخشیدن به زندگی؛ کاهش درد و رنج زندگی؛ و …که شرح آنها در پیمانۀ این شبهای ما نگنجید. امید که فرصتی دیگر پدید آید و ذوقی تازه در این جان افسرده به جنبش و شور درآید… |
یک نظر بگذارید