آنچه می خوانید گزارشی از مقاله ی دکتر عبدالله نصری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است با عنوان《سوز تشیع، (دربارهی آثار و اندیشه¬های استاد محمدرضا حکیمی) 》که ماهنامه فرهنگ امروز، به مناسبت چاپ دوازدهمین و آخرین جلد از کتاب الحیات، آن را منتشر شده است به تاریخ ۱۰, اسفند ماه ۹۴. دکتر نصری نویسنده، پژوهشگر دینی و استاد دانشگاه، در این نوشتار در باره جوهره تشیع و شورمندی آن درآثار و شخصیت استاد حکیمی نکاتی نو و وتازه را شرح داده و بازگو می کند.
هنگامی که نام استاد محمدرضا حکیمی به عنوان یکی از شخصیتهایی که در طول سالیان دراز، آثار گوناگونی را تألیف کردهاند، مطرح میشود همهی ذهنها به بحث مکتب تفکیک ایشان کشانده میشود یا صحبت از کتاب نفیس الحیات به میان میآید. با توجه به اینکه مجموعه های روایی موجود، بیشتر مختص عالمان دینی، محققان، پیروان اندیشهی دینی، فقها و سایر پژوهشگران اسلامی هستند و برای عموم مردم قابل استفاده نیستند، جای یک مجموعه روایی قابل استفاده مثل الحیات خالی بود که احادیث را گزینش و موضوع بندی میکند؛ یعنی وارد موضوعاتی میشود که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این مجموعه میتواند به خوبی در اختیار افراد حتی غیر متخصص قرار بگیرد تا با فرهنگ و تفکر اهل بیت آشنا شوند و ارتباط مستقیم با متون دینی پیدا کنند، چون امروزه خیلی ضرورت دارد که دین را با متون اصلی آن بشناسیم.
استاد حکیمی علاوه بر الحیات، نگارنده آثار ارزشمند مختلفی هستند که بارها به چاپ رسیده است، ولی متأسفانه به این آثار توجه چندانی نمیشود. این دسته از آثار، ایشان را از میان اصحاب تفکیک منحصر به فرد میکند حتی کسانی که با مکتب تفکیک اختلاف نظر دارند، باید به این آثار توجه داشته باشند یعنی حتی اگر آقای حکیمی در باب مکتب تفکیک بحث نکرده بودند و مطلبی هم ننوشته بودند، یا الحیاتی هم نگارش نکرده بودند، باز آن دسته آثار برایشان مقام و موقعیت خاصی به وجود میآورد.
آثار آقای حکیمی را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
۱٫ آثاری از ایشان که در باب شخصیتهاست. کتابهایی چون: «شیخ آقابزرگ»، «حماسه غدیر»، «بیدارگران اقالیم قبله»، «شرفالدین»، «میر حامد حسین» و «سپیده، باوران». استاد حکیمی در خلق این آثار، صرفاً به دنبال نگاشتن زندگینامه و معرفی آثار یک شخصیت نبوده است. بلکه با توجه به مطالعاتی که در زمینه تفکرات اسلامی، به ویژه در زمینه آیات و روایات دارند، این مسئله از دورهی نوجوانی دغدغه ذهنیشان بوده است که ویژگی¬های یک عالم اسلامی چیست؟ ایشان با مد نظر قرار دادن دغدغهشان، آثاری در باب شخصیت مینویسند و سعی میکنند ابعاد خاصی که در این شخصیت وجود دارد، را برجسته و آشکار معرفی کنند.
بنابراین، آثاری که ایشان در باب شخصیت های دینی دارند، نسبت به سایر آثار مشابه، ممتاز و متمایز است.
نکتهی دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که آقای حکیمی به دنبال ارائه یک الگوست، به طوری که عالم دینیای که در عالم خارج محقق شده است را به صورت عینی نه ذهنی معرفی کند تا مسلمانانی که مطالعات عمیقی در زمینهی اسلام ندارد، خودشان را با چنین عالم دینی مقایسه کنند.
۲٫ آثاری که جنبهی عقیدتی دارد. مانند کتابهای «امام در عینیت جامعه»، «خورشید مغرب»، «بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی» و «قیام جاودانه». این دسته آثار، ویژگی خاصی دارند که آنها را از کتابهای کلامی جدا میکند. ایشان درصدد این هستند که این عقاید را به صورت عینی مطرح کنند؛ یعنی بر ابعاد عینی عقاید اسلامی و آثار فردی، به ویژه آثار اجتماعی این اعتقادات تکیه میکنند. این روش دارای اهمیت فوقالعاده¬ای در این دسته از آثار است.
۳٫ آثار دیگر، مربوط به ادبیات است مانند: «ادبیات و تعهد در اسلام».
۴٫ دسته دیگر آثار ایشان هم پیرامون مباحثی است که به مکتب تفکیک مربوط است.
حال با مرور اجمالی بر آثار ارزشمند استاد حکیمی، میتوان ردپای اندیشهها و دغدغههایشان را در این مجموعه آثار دنبال کرد که عبارتند از:
۱٫ آقای حکیمی معتقدند باید با عمل فردی و کنش اجتماعی و به طور کلی در مقام عمل، اسلام را نشان دهیم. بنابراین، بحث ایشان فقط این نبوده است که ویژگیهایی را برای اسلام در لا به لای کتابها بیان کند بلکه تمرکز ایشان، بر نشان دادن عینی اسلام در جامعه است.
۲٫ آقای حکیمی با توجه به تلاشهایی که قبل از انقلاب برای پیروزی این نهضت صورت داد، آرمانهای خاصی را برای انقلاب در نظر داشت و به دنبال آن بود که انقلاب یک سلسله اهداف اسلامی را مثل توحید، عدالت، و ارزشهای اخلاقی و انسانی بر جامعه حاکم سازد. به ویژه اینکه ایشان در بحث عدالت، تأکید بسیاری بر عدالت اقتصادی دارد و چه بسا عدالت اقتصادی را مبنایی برای تحقق عدالت سیاسی، حقوقی و فرهنگی میداند. اما، با توجه به مسائلی که در انقلاب پیش میآید، متأسفانه برخی از این اهداف تحقق پیدا نمیکند، که آقای حکیمی در لا به لای آثار خود، از دردهایش و آمال و اهدافی که محقق نشده است، سخن میگوید. مانند کتاب «قیام جاودانه» که به ظاهر کتابی در بررسی اهداف عاشوراست، اما در باطن، تحلیل و آسیب شناسی انقلاب اسلامی ایران است.
همچنین، در کتاب «قصد و عدم وقوع» از آمالی سخن میگوید که تحقق پیدا نکرده است. حتی کتاب الحیات نیز به خوبی میتواند مبنای آسیب شناسی انقلاب قرار بگیرد. در واقع آقای حکیمی با ارائه آیات و روایات در بخشهای مختلف «الحیات» ملاک و معیارهایی را ارائه میدهد که بر مبنای آن میتوان در باب جامعه و حتی انقلاب به قضاوت نشست که آیا جامعهی ما به معنای دقیق کلمه، اسلامی است و آیا اهداف انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرده است یا خیر؟
ممکن است برخی اشخاص تصور کنند که در این آثار فقط از آرمان سخن به میان آمده است، نه راه های وصول به آن، در حالی که اگر به دقت این آثار خوانده شود، به نمونههایی از راهکارهای اساسی برای تحقق انسان ایده آل و جامعهی آرمانی پی خواهیم برد .
۳٫ تفاوت آقای حکیمی با بسیاری دیگر از معاصرانش در این امر نهفته است که الگوی فکری ایشان، الگویی اسلامی است و این گونه نیست که مثلا با یک الگوی فکری لیبرالیستی، به نقد وضع موجود بپردازند .
۴٫ نکتهی دیگری که یک ویژگی مشترک در تمام این آثار محسوب میشود، توجهی است که ایشان به معارف اهل بیت دارد. این تعلق خاطر آقای حکیمی، یادآور تعبیر زیبا و عمیق علامه جعفری نسبت به ایشان است که فرمود: « آقای حکیمی سوز تشیع دارد». به حقیقت، این نکته در تمام آثار ایشان دیده میشود .
۵٫ سبک نوشتاری و قلم ایشان هم از اهمیت خاصی برخوردار است. قلم ایشان تصنعی نیست. این قلم از سوز تشیع ایشان نشئت گرفته و از درون به بیرون تراوش کرده است.
ایشان چه در آثاری که در زمینهی عقاید اسلامی نگاشتهاند و چه در آثاری که در زمینهی تاریخ و فکر و اندیشهی اسلامی دارند. مثل کتاب “دانش مسلمین” یا آثاری در باب شخصیتها و مقالاتی با موضوعات مختلف، سبک نگارش و ویژگیهای بیانی و قلمیاش اهمیت خاصی دارد.
خدا همه تلاشگران در راه ترویج و نحکیم معارف اهل بیت را حفظ کند ، مخصوصا در این روزگار که از هر جهت گرفتار حمله و شبهه اندازی است .
ممنون