کاری از گروه پژوهشهای دینی یک، مجموعه ی امام صادق (ع) میبد
با نظارت حجت الاسلام حسین انصاری
مقدمه
فعالیت های علمی و فرهنگی امام رضا (ع) در راه شناخت معارف دینی از روشن ترین صفحات تاریخ زندگی ایشان است؛ حجم زیادی از این فعالیت ها در قالب مناظره و مباحثه های آن حضرت با پیروان ادیان و مذاهب دیگر، و پرسش و پاسخ در زمینه مسائل کلامی و اعتقادی صورت گرفته است. بخش بزرگ و برجسته ای از این مناظرات در دوران ولایتعهدی ایشان در زمان خلافت مأمون عباسی است. تلاش های علمی و عملکرد رفتاری امام، نگاه جامعه را از مأمون متوجه امام کرد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر منابع مربوط به مناظرات و تاریخ زندگانی امام رضا (ع) و همچنین تاریخ خلافت مأمون عباسی موارد زیر را مورد بررسی قرار دهد:
*بررسی اجباری یا دلپسند بودن مناظرات برای امام رضا (ع)
زندگانی امام رضا (ع)، بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به دو بخش تقسیم می شود: بخش اول، از آغاز امامت تا سفر به خراسان. یعنی از سال ۱۸۳ هجری قمری تا سال ۲۰۱ هجری. بخش دوم، از میانه سال ۲۰۱ هجری تا آخر ماه صفر ۲۰۳ هجری که مصادف با شهادت امام (ع) است.
بر این اساس مناظرات امام رضا (ع) را نیز می توان به دو گروه تقسیم نمود
۱-مناظرات قبل از فراخواندن امام رضا (ع) به خراسان و مقام ولایتعهدی
بعد از شهادت امام موسی کاظم (ع)، امام رضا (ع)، به منظور معرفی خویش و اثبات امامتش و هدایت کسانی که از حقیقت دین منحرف شده بودند، به بصره و کوفه سفر کرد. مردم کوفه به گرمی از او استقبال کردند و در خانه حفص بن عمیر یشکری منزل کرد. علما و فقها اطراف او را گرفتند و از امام (ع)، سوال های مختلف پرسیدند و آن حضرت خطاهای آن ها را رد کرد.
امام (ع) با طرفداران مکتب های مختلف در این دو شهر مناظراتی داشت. این مناظرات جنبه علمی داشت و فرقه های کلامی بدون پشتوانه سیاسی وارد مناظره می شدند. مانند مناظرات امام با واقفه و مناظرات ایشان در مدینه، کوفه و بصره. (محمدزاده، علی بن موسی (ع)، امام رضا، ص. ۳۶۸)
این مناظرات آزادانه و با اختیار کامل امام رضا (ع) و بدون دخالت قدرت سیاسی صورت می پذیرفت.
۲-مناظرات مهم بعد از ولایتعهدی امام رضا (ع)
این مناظرات، تنها جنبه علمی و فرهنگی نداشت، بلکه با مسائل سیاسی، به خصوص مسأله رهبری و حکومت پیوند خورده بود و بهره گیری از مناظرات، سیاسی بود. علاوه بر آن حکومت بنی عباس نیز پشتوانه ای برای فرقه های کلامی بود و از آن ها حمایت می کرد. (همان، ص. ۳۶۸)
اساس این محافل علمی و مناظرات که میان دانشمندان بزرگ ادیان و مکاتب مختلف و امام رضا (ع)، در خطه خراسان شکل می گرفت، را مأمون سازمان می داد. (همان، ص. ۳۷۳) و بر تشکیل این محافل اصرار داشت. (امام علی بن موسی الرضا علیه السلام : زندگانی و سیره، سخنان و آموزه ها، مشهد و حریم رضوی، ص. ۹۷) و این اصرار، به دلیل اهداف متعدد سیاسی بود که مأمون دنبال می نمود. اهدافی چون پایین آوردن مقام امام (ع)، سرگرم نمودن مردم برای غافل شدن از اوضاع سیاسی جامعه و … . هر چند که امام رضا (ع) از این فرصت طلایی در جهت پیشبرد اهداف متعالی خویش بهره برد و محافل مناظره نتیجه معکوس داد.
شواهدی بر سازماندهی مناظرات توسط مأمون و اصرار به حضور امام (ع)
مأمون به دنبال دعوت از امام (ع) به مرو و طرح مسئله ولایتعهدی، به فضل بن سهل دستور می دهد که صابی، بزرگ صابئین و هیربد اکبر، پیشوای بزرگ زرتشتیان و نسطاس رومی، عالم بزرگ نصرانی و علمای ادیان دیگر را گرد آورد تا با آن ها موضوعی را در میان بگذارد، فضل بن سهل همه آن ها را جمع کرد. مأمون به آن ها گفت: «می خواهم با پسرعمویم که از مدینه به اینجا آمده مناظره کنید. فردا اول وقت به اینجا بیایید و هیچ کس از این دستور سرپیچی نکند.» (من پسر عمویی دارم که می خواهم با او مناظره کنید. فردا صبح همه شما نزد من حاضر شوید.» (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج. ۱، ص. ۱۳۲)
مأمون به سلیمان مروزی می گوید: من تو را خوب می شناسم و تسلط تو را در امر جدل و مناظره می دانم. از این رو تو را دعوت نمودم تا برای یک بار هم که شده، برهان علی بن موسی (ع) را در هم بشکنی و او را مجاب کنی. (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج. ۱، ص. ۱۵۳)
مأمون به همه حکام جهان اسلام دستور داد تا علمای بزرگ را که در علوم مختلف تجربه دارند، فراخوانند و به خراسان اعزام نمایند. برای اینکه از امام درباره مشکل ترین مطالب علوم مختلف سوال کنند. وقتی آن ها به نزد مأمون آمدند، او مطلب را به آن ها گوشزد کرد و قول داد که بی نیازشان کند، اگر بتوانند سوال هایی از امام بکنند که او از دادن پاسخ فروبماند. (شریف القرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ج. ۱، ص. ۱۷۰۰)
شواهدی بر رغبت امام رضا (ع) برای شرکت در مناظرات
مناظرات، بزرگترین رویداد فرهنگی دوران امام رضا (ع) بود، میدان رقابت علمی که از سوی مأمون طراحی شده بود، فرصت مناسبی بود تا امام اندیشه شیعی را به خوبی، نه تنها در جمع علما بلکه در میان مردم نیز منعکس کند، امام نه تنها در مناظره های رسمی شرکت می کرد، بلکه خانه ایشان جایگاهی برای پرسش و پاسخ مردم بود. (اکبری، فرهنگ رضوی، ص ۱۸-۱۹) هرچند حضور امام (ع) در این جلسات به اجبار مأمون صورت می گرفت، از شواهد تاریخی چنین برمی آید که امام (ع) از روی میل و رغبت در این محافل شرکت می نمود، برخی از این شواهد عبارتند از:
اسلام مکتب دانش، عقل و استدلال است، گفتگو و مناظره شیوه ای بود که از زمان پیامبر (ص) برای دفاع از حقانیت اسلام به کار گرفته می شد، امام رضا (ع) نیز از این شیوه معمول، برای تبیین معارف اسلام و بازگشت مردم به طریق حقیقت بهره برد.
امام (ع) در حل بحران واقفیه و اثبات امامت خویش برای شیعیان و پیروان خود در ایام حضور در مدینه، از شیوه مناظره استفاده نمود. ایشان در روایتی به فعالیت های خود در مدینه اشاره دارد که «در حرم پیامبر می نشستم و عالمان مدینه هرگاه در مسأله ای با مشکل مواجه می شدند و از حل آن عاجز می گردیدند به من روی می آوردند و پاسخ می گرفتند.» این روایت نشان می دهد که امام شیوه مناظره و بحث با مخالفان و هدایت بسیاری از افراد دیگر را پیش از ورود به مرو داشته است. (اکبری، واکنش های سیاسی امام رضا (ع) در تقابل با بحران های عصر خویش، ص. ۴)
برخلاف مسئله قبول ولایتعهدی که امام (ع) اکراه خود را در موارد متعددی از جمله وداع با اهل بیت خود و به همراه نیاوردن آنها، شرط عدم دخالت در امور سیاسی و … نمایان ساخت، در مناظرات هیچ سخن و یا اقدامی که نشان از مخالفت ایشان باشد، نداشت.
امام رضا (ع) در مرو، ضمن مناظره های علمی با اهل کتاب و نحله های فکری گوناگون، موجبات اعتلای معرفت و بینش دینی آن منطقه را فراهم آورد.
شمار مناظرات امام رضا (ع) با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین و فرق اسلامی بسیار است. این مناظرات از یک سو موجبات عظمت علمی و حقانیت امام رضا (ع) و از سوی دیگر زمینه رسوایی و سرافکندگی مأمون در مقابل علمای ادیان را فراهم می کرد. (امام علی بن موسی الرضا علیه السلام: زندگانی و سیره، سخنان و آموزه ها، مشهد و حریم رضوی، ص. ۷۸-۷۹)
امام (ع) به استفاده از علم لدنی خویش در جهت هدایت مردم تمایل داشت و به نتیجه این مجالس در جهت مصالح دینی و هدایت مردم اطمینان داشت.
از همان ابتدا که مأمون به یاسر خادم دستور داد که امام را برای مناظره با علمای دین احضار کند، امام پذیرفت سپس از حسن بن محمد نوفلی پرسید چه چیزی دستگیرت می شود از این قضیه؟ نوفلی عرض کرد: فدایت شوم، او می خواهد تو را امتحان کند و… امام توضیح دادند که وقتی من با اهل تورات با توراتشان، با اهل انجیل با انجیلشان، با زرتشتیان با زبان پارسیشان و … احتجاج کنم، مأمون می فهمد که به آنچه آرزو می کرد نرسیده است. (زندگانی امام علی بن موسی الرضا، محمد باقر شریف القریشی، ص ۲۱۶-۲۱۷)
با توجه به شرایط و اوضاع زمان، امام (ع) از این موقعیت در جهت نجات جامعه از التقاط و انحراف استفاده نمودند.
در دوران مأمون ترجمه رواج یافت و وجود مترجمانی که پیرو متعصب آیین های منحرف شمرده می شدند و از ترجمه به عنوان ابزار نشر باورهای مسموم خود بهره می بردند، مایه نگرانی بود. متأسفانه در آن زمان یک هیأت نیرومند علمی، پرهیزگار و دلسوز وجود نداشت تا آثار قلمی بیگانگان را از صافی جهان بینی اسلامی بگذراند و معارف سودمند را در اختیار جامعه قرار دهد. درست در این گسیختگی فرهنگی است که وظیفه ی سنگین امام رضا (ع) آشکار می شود. او در برابر این امواج سهمگین و خطرناک، به دفاع از عقیده و فرهنگ جامعه اسلامی برخاست و با رهبری حکیمانه، جریان های فکری جامعه را از خطر التقاط و انحراف آگاه ساخت. (محمدزاده، علی بن موسی (ع)، امام رضا، ص. ۳۷۱)
در تمام این مناظرات توجه امام (ع)، دفاع از اسلام بود. بر این اساس می بینیم وقتی که در مناظرات همه شکست می خورند، امام اعلام می کند هرکس هر حرفی علیه اسلام دارد بگوید تا پاسخ بشنود. (علی بن موسی (ع)، امام رضا، مرضیه محمدزاده، ص. ۳۷۱)
در چنین میدان مبارزه بزرگ و سرنوشت سازی، که در قلمرو اسلام پدید آمده بود، امام رضا (ع) از طریق گفتگو و مناظره و استدلال، با داعیه داران فکری و متکلمان درباری، حقایق آسمانی قرآن را حراست کرد. تا جایی که به گفته علامه حکیمی، عاشورای دوم در زندگی سیاسی و اجتماعی ائمه (ع)، عاشورای مرو بود، که قیامی بود علیه تربیت باطل. (امام رضا (ع)، برگرفته از آثار محمدرضا حکیمی، ص ۱۰-۱۴)
*ضرورت داشتن برگزاری مناظرات برای مأمون و یا مسئله سازی توسط حکومت مأمون برای امام رضا (ع)
مأمون پس از تحمیل مقام ولایت عهدی به امام رضا (ع)، ایشان را از مدینه به طوس دعوت کرد؛ جلسات بحث و مناظره با علما و بزرگان علوم و مذاهب مختلف تشکیل داده و امام را برای پاسخگویی و مناظره با آن ها دعوت می کرد.
بی شک پوشش ظاهری این دعوت، اثبات و تبیین مقام والای امام (ع) در رشته های مختلف علوم و مکتب اسلام بود، امّا در این که زیر این پوشش ظاهری چه صورتی پنهان بود، در میان محققان، نظرات گوناگون است. (مکارم شیرازی، مناظرات تاریخی امام رضا (ع) با پیروان مذاهب ومکاتب دیگر، ص. ۳۰) – مأمون در برگزاری این مناظرات، به پندار خویش می خواست مقام امام (ع) را در انظار مردم، مخصوصاً ایرانیان که سخت به اهل بیت (ع) علاقه داشتند پایین بیاورد، به گمان این که امام (ع) تنها به مسائل ساده ای از قرآن و حدیث آشناست و از فنون علم و استدلال بی بهره است: سلیمان مروزی،عالم معروف علم کلام در خطه ی خراسان،نزد مأمون آمد.مأمون او را گرامی داشت و انعام فراوان داد.سپس به او گفت: پسر عمویم علی بن موسی (ع) از حجاز نزد من آمده و او علم کلام (عقاید) و دانشمندانِ این علم را دوست دارد. اگر مایلی روز ترویه نزد ما بیا و با او به بحث و مناظره بنشین.
سلیمان گفت: ای امیرمؤمنان! من دوست ندارم از شخصی مثل او در مجلس تو در حضور جماعتی از بنی هاشم سئوال کنم؛ مبادا از عهده برنیاید و مقامش پایین آید. من نمی توانم سخن را با امثال او زیاد تعقیب کنم!
مأمون گفت: هدف من اتفاقاً چیزی جز این نیست که راه را بر او ببندی، چرا که می دانم تو در علم و مناظره توانا هستی! سلیمان گفت: اکنون که چنین است، مانعی ندارد. در مجلسی از من و او دعوت کن و در این صورت، سرزنشی بر من نخواهد بود. (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج. ۱، ص. ۱۷۹) اما امام (ع) در آن مجلس، سخت سلیمان را در تنگنا قرار داد و تمام راه های جواب را بر او بست و ضعف و ناتوانی او را آشکار ساخت.
-مأمون می خواست مقام والای امام (ع) را تنها در بُعد علمی منحصر کند و تدریجاً او را از مسائل سیاسی کنار بزند و چنین نشان دهد که حضرت مرد عالمی است. ولی کاری با مسائل سیاسی ندارد و به این ترتیب، شعار تفکیک دین از سیاست را عملی کند!
-همیشه سیاست مداران شیاد و کهنه کار اصرار دارند در مقطع های مختلف سرگرمی هایی برای توده مردم درست کنند تا افکار عمومی را به این وسیله از مسائل اصلی جامعه و ضعف های حکومت خود منحرف سازند.
مأمون مایل بود که مناظره امام (ع) با علمای بزرگ عصر خود نقل محافل و مجالس باشد و همه علاقه مندان مکتب اهل بیت (ع) در جلسات خود به این مسائل بپردازند و از پیروزی های امام (ع) در این مباحث سخن بگویند و مأمون کارهای سیاسی خود را با خیال راحت دنبال کند و این مباحث پوششی بر نقاط ضعف حکومتش باشد.
-مأمون خود آدم بی فضلی نبود و تمایل داشت به عنوان یک زمامدار عالم در جامعه ی اسلامی معرفی گردد و همگان عشق او را به علم و دانش، آن هم در محیط ایران خصوصاً و در جهان اسلام عموماً، باور کنند و این امتیازی برای حکومت او باشد .
عده ای بر این باورند که مأمون شخصی علم دوست بود و برای رشد علم و تشیع برگزاری مناظرات را سازماندهی نموده است، ولی منابع تاریخی این نظریه را رد می کند. به عنوان نمونه از عبدالله هروی نقل شده است که به مأمون خبر رسید که ابوالحسن علی بن موسی (ع) مجالس علمی تشکیل می دهد و مردم شیفته مقام علمی او شده اند، مأمون شخصی را مامور کرد که مردم رااز شرکت در این مجالس منع کند و آن حضرت را احضار کرد و چون چشمش به ایشان افتاد پرخاش نموده و بی احترامی کرد. (شریفی، دنیادیده، شیوه ها و ویژگیهای مناظره امام رضا (ع)، ص. ۱۱۰) چگونه ممکن است شخصیتی که طرفدار علم و دانش است از ورود مردم به خانه امام که برای علم آموزی بود جلوگیری کند؟ (برگرفته از : حر، امام رضا (ع) و ایران، ص. ۱۲۵-۱۲۶)
نتیجه آنکه این جلسات بحث و مناظره، به هر حال جنبه ی سیاسی داشت و مسائل سیاسی معمولاً تک علتی نیستند و می تواند تشکیل جلسات مناطره تمامی این انگیزه ها را برای مأمون داشته باشد اما آنچه که مسلم و روشن است این است که مأمون در تشکیل جلسات مناظره هیچ گونه صداقتی نداشت و مهمترین دلیل بر این مدعا این است که در دربار مأمون که پیوسته محل برگزاری این گونه مباحثات بود، پس از شهادت امام (ع) دیگر اثری از آن مجالس علمی و بحث های کلامی دیده نشد و این مسئله اهداف مأمون را روشن تر می سازد و امام (ع) نیز که از قصد مأمون آگاهی داشت، می فرمود: «… مأمون خود خواهد فهمید که راه خطا را برگزیده است و یقیناً پشیمان خواهد شد. (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع) ،ج. ۲، ص. ۱۵۶)
* گزارش تحلیلی از روند و نتایج مناظرات
پس از رحلت پیامبر (ص)، دین اسلام به سرعت رو به گسترش نهاد و در مدت زمان کوتاهی سراسر دنیای متمدن آن عصر را فرا گرفت. طبیعت علم دوستی اسلام سبب شد که به موازات پیشرفت های سیاسی و عقیدتی در کشورهای مختلف جهان، دانشهای آن کشور به محیط جامعه اسلامی راه یابد و کتب علمی دیگران، از یونان گرفته تا مصر و از هند تا ایران و روم، به زبان تازی که زبان اسلامی بود، ترجمه شد. (مکارم شیرازی، مناظرات تاریخی امام رضا علیهالسلام با پیروان مذاهب و مکاتب دیگر، ص.۲۰) به این ترتیب، نشر دانش های دیگران در کنار دانش های اسلامی، مسئله مطلوب روز شد. اما آنچه مایه نگرانی بود، این بود که در بین این مترجمان افرادی از پیروان متعصب و سرسخت مذاهب دیگر مانند زردشتیان، صابئان، نسطوریان، رومیان و برهمنهای هندی بودند که آثار علمی بیگانه را از زبانهای یونانی، فارسی، سریانی، هندی، لاتین و غیره به عربی ترجمه میکردند. به یقین همه آنها در کار خود حسن نیت نداشتند و گروهی سعی میکردند از این بازار داغ انتقال علوم بیگانه به محیط اسلام، برای نشر عقاید فاسد و مسموم خود فرصتی بدست آورند. درست به همین علت، عقاید خرافی و افکار انحرافی و غیر اسلامی در لابهلای این کتب به ظاهر علمی به محیط اسلام راه یافت و به سرعت در افکار گروهی جوانان و افراد سادهدل و بی آلایش نفوذ کرد. (مکارم شیرازی، مناظرات تاریخی امام رضا علیهالسلام با پیروان مذاهب و مکاتب دیگر، ص۲۶).
بیتردید، در آن زمان یک هیئت نیرومند علمی که از تقوا و دلسوزی برخوردار باشد، در دربار عباسیان وجود نداشتکه آثار علمی بیگانگان را مورد نقد و بررسی دقیق قرار دهد و آن ها را با فیلتر جهان بینی صاف اسلامی تصفیه کند. این شرایط خاص فکری و فرهنگی وظیفه سنگینی را بر دوش امام رضا (ع) گذاشت و آن امام بزرگوار که از این وضع خطرناک آگاه بود، انقلاب فکری عمیقی ایجاد فرمود و اصالت جامعه اسلامی را حفظ نمود. (مکارم شیرازی، مناظرات تاریخی امام رضا علیهالسلام با پیروان مذاهب و مکاتب دیگر، ص. ۲۷-۲۸).
مأمون پس از تحمیل ولایتعهدی به امام رضا (ع) و فراخواندن ایشان به مرو جلسات گسترده بحث و مناظره تشکیل داد و علمای بزرگ زمان اعم از مسلمان و غیر مسلمان، را به این جلسات دعوت کرد.
شمار مناظرات امام رضا (ع) با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زردشتیان، صابئین و فرق اسلامی بسیار است. مباحث این مناظرات علمی درباره آفرینش جهان، توحید، صفات خداوند، انبیای الهی و عصمت آنان، جبر، اختیار و امامت، تفسیر آیات گوناگون قرآن، فضایل اهل بیت، احادیث، دعا و احکام دین بود. (بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۹۰). قدیمی ترین منبع در این موضوع، کتاب “عیون اخبار الرضا (ع)” است که مناظرات را در چند باب گرد آورده است:
۱٫ باب ۱۲٫ مناظره حضرت با عالمان و دانشمندان ادیان مختلف و متکلمان مشهور در حضور مأمون پیرامون اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص) و توحید که این مناظره مفصل ترین و مهم ترین مناظره امام است. (خطیبی کوشکک، ۱۳۸۶). مناظرات چهارگانه ای که در این جلسه با حضور مأمون و امام رضا (ع) اتفاق افتاد، به طور خلاصه از این قرار است:
در مناظره با جاثلیق، عالم بزرگ مسیحی، امام در کنار اثبات حقانیت نبوت پیامبر اکرم، امامت و وصایت امامان و اهل بیت عصمت را نیز به اثبات رسانده (حسینی، مناظرات امام هشتم و دفاع از اهل بیت، ۱۳۸۵) و نیز مطالبی در مورد نفی الوهیت حضرت عیسی (ع) و دلیل اختلاف و ناهماهنگی انجیل ها بیان فرموده است. همه این موارد با استناد به انجیل می باشد. سپس در مناظره با رأس الجالوت، بزرگ یهودیان، به اثبات نبوت پیامبر اکرم (ص) با توجه به وصیت حضرت موسی به بنی اسرائیل و نکاتی از تورات می پردازد.
در مناظره سوم با هیربد اکبر، بزرگ زردشتیان، به همین منوال به اثبات نبوت پیامبر می پردازد.
در اینجا عمران صابی، که از متکلمان و علمای زبردست بود از امام خواست تا به او ثابت کند این جهان خدای واحدی دارد. امام با او به مباحثه پرداخت و درباره وجود خداوند و صفاتش صحبت کرد که سرانجام عمران مسلمان شد (امام علی بن موسی الرضا علیه السلام: زندگانی و سیره، سخنان و آموزه ها، مشهد و حریم رضوی، ۱۳۹۰).
۲٫ باب ۱۳٫ مناظره حضرت امام هشتم با سلیمان مروزی درباره توحید.
۳٫ باب ۱۴٫ مناظره حضرت با دانشمندان ادیان و پاسخ حضرت به علی بن محمد بن الجهم درباره عصمت پیامبران.
۴٫ باب ۱۵٫ مناظره حضرت در حضور مأمون درباره ی عصمت پیامبران و پاسخ به شبهاتی درباره آیات قرآنی و بیان تفسیر صحیح آیات.
۵٫ باب ۲۳٫ مناظره حضرت با علمای عراق و خراسان درباره ی فرق میان عترت و امت با استناد به ۱۲ آیه قرآن (خطیبی کوشکک، ۱۳۸۶). در این مناظره در مورد معنای آیه” ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا” موضوع برگزیدگی و معصوم بودن عترت را با استناد به آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه ذوی القربی، آیه مودت، آیه صلوات و آیه سلام بر اهل بیت بیان می کند(حسینی، ۱۳۸۵)
۶٫باب ۴۶٫ مناظره حضرت در اثبات ادعای خود و رد بر غلات و مفوضه.
۷٫ مناظره امام (ع) با یحیی پسر ضحاک سمرقندی در موضوع امامت با حضور مأمون (خطیبی کوشکک، روش شناسی مناظرات امام هشتم، ۱۳۸۶)
تحلیل و بررسی
مسئله مناظرات امام (ع)، توطئه دستگاه خلافت عباسی بود که به شکست و ناکامی آنان انجامید و عکس مقصود آن ها نتیجه داد.
امام (ع)، در این جلسات، روح آزادمنشی اسلام و گشاده رویی و وسعت نظر در بحث را به همگان نشان داد و ثابت کرد که برخلاف گفته بدخواهان و دروغ پردازان، اسلام با زور و سرنیزه و شمشیر به مردم جهان تحمیل نشده و یک پیشوای بزرگ اسلامی به مخالفان خود اجازه می دهد که هرگونه ایراد و اشکالی دارند، بدون ترس و واهمه مطرح سازند. هرچند بر محور نفی اسلام و حتی نفی توحید و الوهیت دور بزند.
امام (ع)، با استفاده از آن مجالس که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بود و اخبارش در سراسر جهان اسلام پخش می شد، رسالت بزرگ خویش را برای کورکردن خطوط انحرافی ضداسلام که با نقل دانش نقل دانش های بیگانگان به محیط اسلام راه یافته بود، انجام داد.
امام (ع) ثابت کرد که یک پیشوای بزرگ اسلامی باید از تمام مکتب ها آگاه باشد و باید بتواند با منطق خود آن ها، بر آن ها غلبه کند و حتی از زبان های زنده دنیا بی خبر نباشد.
با این که نزدیک ترین دوستان امام (ع)، از چنان مجالسی مرعوب شده بودند، و به علت عدم معرفت به مقام علمی امام (ع) از عواقب آن مجالس بیم داشتند، امام چنان مهارت و قدرتی در بحث از خود نشان داد که صحنه به کلی عوض شد و همگی در ارزیابی خود از مقام امام شرمنده شدند.
امام (ع) به مباحثی پرداخت که در حوزه زندگی او در مدینه کمتر مطرح بود و یا اصلاً سابقه نداشت، اما دانش سرشار خدادادی امام (ع) چنان بود که گویی همه عمر به ای بحث ها اشتغال داشته است.
۷- امام (ع) با چند جلسه بحث و گفتگو، از مخالفان سرسخت اسلام، دوستانی وفادار و علاقه مند ساخت تا از حریم مقدس اسلام در برابر هجوم افکار ضد اسلامی دفاع کنند. خلاصه، این مناظرات برکات عجیبی داشت که برای جهان اسلام بسیار ارزنده بود
*سرنوشت مناظرات و روند پیگیری یا توقف آن در ادامه توسط حکومت وقت یا جانشینان آنها
مناظرات در زمان امام رضا (ع)، به دعوت مأمون عباسی و به هدف زیر سوال بردن وجهه علمی امام تشکیل می شد ولی در نهایت باعث بالا رفتن شناخت مردم از امام و نشر معارف اهل بیت شد و در پی این مناظره ها بود که در خراسان یکی از پویاترین کانون علوم اسلامی پا گرفت و باعث شد که در دوره های بعد به ایفای نقش حیاتی در پاسداری از اسلام و تشیع و ترویج آن بپردازد. (ارزانی، حبیب رضا، حوریه، ربانی اصفهانی، سبک ارتباطی اخلاق رضوی در تعامل با پیروان ادیان با تکیه بر مناظرات امام رضا (ع)، ص. ۸)
از مهمترین نتایج حضور امام در مرو و انجام مناظرات، گسترش تشیع و علاقه مندی بیشتر مردمان به سمت اهل بیت بود.
آنچه بسیاری از منابع درباره مناظره های امام با علما و بزرگان ادیان مختلف در حضور مأمون در مرو بیان کردند بیش از هر چیز می تواند بیانگر حضور گسترده علما و صاحب نظران مکاتیب گوناگون علمی و فرهنگی در مرو باشد. (اکبری، نقش حضور امام در گسترش تحولات فرهنگی و آزاد اندیشی مرو، ص. ۱۴۳)
با توجه به اقامت دو ساله امام در مرو و اینکه جلسات مناظره در مرو به صورت مستمر و پیوسته هر سه شنبه برگزار می شد، مردم برای حضور و برقراری جلسه های بحث علمی آماده می شدند و این جریان سبب پیدایش نهضت علمی و کلامی در مرو با محوریت امام رضا (ع) شده بود. که به اعتراف دیگر صاحب نظران و اندیشمندان در مقابل برهان و حجت های امام، خود نمایانگر قابلیت اندیشه های شیعه در فضای رقابت و مجادله های علمی و منطقی است و این فرصت برای اولین بار در اختیار ائمه شیعه قرار گرفت و تأثیر کارآمدی از امام (ع) به یادگار گذاشت.
و در نهایت همه حرکت های علمی امام، باعث توسعه آزاد اندیشی در مرو گردید. و شاید از جمله دلایلی که بعد از مأمون و به خصوص عصر متوکل و چند قرن حاکمیت عباسی، با افکار و اندیشه های شیعی مخالفت می شد ترس از این تجربه فضای آزاد اندیشی مرو بود که دیگر خلفا حاضر به تکرار آن نبودند. (همان، ص. ۱۴۷)
مأمون برای به چالش کشیدن تفکر مبارزاتی شیعه و حقانیت دعاوی آنها، تمایل داشت تا طی مناظراتی همه افراد، دیدگاه ها و استدلال هایشان را در حضور او و بدون ترس از او ابراز نمایند و به همین دلیل حضور امام در مرو از نظر فرهنگی بسیار قابل توجه بوده است. (همان، ص. ۱۴۴)
در زمینه جنبش فرهنگی در زمان حضور امام در مرو، اسلام در مسیر تکامل و رشد در اوج خود قرار گرفت. مسلمانان در راستای آموزه های متعالی دین اسلام مبنی بر ضرورت و آشنایی با دستاورد علمی سایر ملل، اقدام به فراگیری علوم آنها کردند و نهضت ترجمه رونق گرفت و حرکت شتابان مسلمانان برای فراگیری علوم آغاز شد و وجود چنین فضایی مسلماً باعث پیدایش دانشمندان بزرگ در قرون سوم و چهارم هجری گردید. (همان، ص. ۱۴۹) در مجموع تلاش های علمی و عملکرد رفتاری امام، نگاه جامعه را از مأمون متوجه امام کرد و همین امر زمینه شهادت امام و عزیمت مأمون به بغداد را فراهم نمود و شاید پیدایش حکومت علویان در سال ۲۵۰ قمری و حضور بسیاری از علویان در خراسان از نتایج فرهنگی حضور امام باشد. (همان، ص. ۱۵۲)
بعد از شهادت امام رضا (ع) نوبت به فرزند ایشان رسید که به درخواست مأمون و بعد از او، معتصم عباسی به بغداد دعوت شدند. مناظره در زمان امام جواد (ع) به دلیل فضای خاص سیاسی و مذهبی در این دوره در مقایسه با دوران دیگر ائمه رونق خاص داشت. قدرت گیری فرقه معتزله و اهتمامشان به مباحث عقلی و مناظره آنان با پیروان مذاهب اسلامی به ویژه شیعیان و حمایت برخی خلفای عباسی با انگیزه نشان دادن ناتوانی امام در مسایل علمی، از این مجالس بر رونق آن می افزود و کم سن و سال بودن امام نیز باعث ایجاد شک و تردید در میان مردم شد و برای رفع ابهام خود به سمت این مناظرات می رفتند. (مطهری، روش شناسی مناظره های امام جواد (ع))
نخستین مناظره علمی امام جواد در دربار مأمون در بغداد و با عالم برجسته دربار، یحیی بن اکثم بود که در نهایت به فضل و مرتبت علمی امام اعتراف کرد. مأمون همچنان از تشکیل چنین جلساتی اهداف سیاسی خود را دنبال می کرد و می خواست برای یکبار هم که شده آن بزرگواران از پاسخگویی عاجز بمانند و وجهه علمی امام زیر سوال ببرد ولی باز هم باعث بالا رفتن شناخت مردم از امام و نشر معارف اهل بیت شد. (عسکری، اسلام پور کریمی، مناظرات حضرت جواد الائمه)
در زمان معتصم در بغداد مجلس مناظره مانندی تشکیل شد و در مورد محل قطع کردن دست دزد بحث و گفتگو شد که بعد از موفقیت امام در این بحث، معتصم دستور داد ایشان را مسموم نمایند. (جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص. ۵۹۸)
در زمان امامان بعدی و خلفای بعدی عباسی، چنین مناظراتی دیگر تکرار نشد و و حتی امام جواد (ع)، هیچ گاه مانند پدر بزرگوارشان فرصت مناظره با متکلمین بلاد اسلامی را نیافتند.
منابع
ارزانی، حبیب رضا، حوریه، ربانی اصفهانی، سبک ارتباطی اخلاق رضوی در تعامل با پیروان ادیان با تکیه بر مناظرات امام رضا (ع)، فصلنامه اخلاق، تابستان ۹۱، شماره ۶
اکبری، امیر، نقش حضور امام در گسترش تحولات فرهنگی و آزاد اندیشی مرو، فصلنامه فرهنگ رضوی، بهار ۱۳۹۲، شماره ۱
امام رضا (ع)، برگرفته از آثار علامه حکیمی، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۰
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام: زندگانی و سیره، سخنان و آموزه ها، مشهد و حریم رضوی، به کوشش بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ پنجم، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، ۱۳۹۵
پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، چاپ پنجم، قم، موسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق (ع)، ۱۳۷۶
جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، چاپ دوم، تهران، نشر علم، ۱۳۹۱
حسینی، سید محمد حسین، مناظرات امام هشتم و دفاع از اهل بیت، مبلغان، شماره ۸۵، ۱۳۸۵
حیدری آقایی، محمود و دیگران، دوره حضور امامان معصوم علیهم السلام، تاریخ تشیع ۱، زیر نظر دکتر سید احمدرضا خضری، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۴
خطیبی کوشک، محمد، روش شناسی مناظرات امام هشتم، فصلنامه پیام، شماره ۸۷، ۱۳۸۶
شریف القرشی، محمد باقر، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه سیدمحمد صالحی، چاپ اول، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲
شریفی، عنایت الله، دنیادیده، حسین، شیوه ها و ویژگیهای مناظره امام رضا (ع)، زمستان ۱۳۹۲، شماره ۲۹۰
شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ترجمه آقانجفی اصفهانی، چاپ دوم، قم، پیام علمدار، ۱۳۸۸
عسکری، اسلام پورکریمی، مناظرات حضرت جواد الائمه، ماهنامه فلسفه و کلام، آبان ۱۳۸۸، شماره ۳۳۵
قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، قم، پور صائب، ۱۳۸۹
محمدزاده، مرضیه، علی بن موسی (ع)، امام رضا، چاپ پنجم، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۸
مطهری، حمیدرضا، روش شناسی مناظره های امام جواد، فصلنامه علمی پژوهشی تاریخ اسلام، سال هفدهم، شماره اول، بهار ۹۵
مکارم شیرازی، ناصر، مناظرات تاریخی امام رضا علیالسلام با پیروان مذاهب و مکاتب دیگر، مشهد مقدس، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۸
اتاق پژوهش در شب میلاد امام هشتم علیه السلام
عکس از جناب اسلامی
ممنون ،مقاله بسیار خوبی بود ،پر محتوا ،مستند و ارزشمند .
اجرتان با امام مهربانی ها
عرض سلام و ادب خدمت همه عزیزانی که در تألیف این اثر نقش داشتند
به راستی اگر جامعه و حتی عوام جامعه ما این مطالب را بدانند و اینگونه با زندگی امام رضا(ع) آشنا شوند و نه آنگونه که سالها و سالهاست اخت گرفتند که جز تکرار و شنیدن و خواندن مطالبی جزئی در حد شفا گرفتن بیماری و مهربانی و رأفتی از امام برای همه و آمدن ایشان به مشهد و شهادت ایشان و …..
باز هم همینگونه خواهند بود و همینطور در جامعه رفتار می کنند
که به حق این نیست و درد جامعه امروز ما ندانستن و مطالعه نداشتن حتی در باب امامان معصوم(ع) هست و چه خوب گفت مرحوم دکتر شریعتی:”بیایید علی شناس باشیم بعد محب می شویم نه اینکه فقط محب باشیم بدون شناختن علی”
باز هم دست مریزاد می گویم به این جمع متعهد و علمی که این مقاله خوب و مفید و کابردی را جمع آوری کردند
درود و دست مریزاد!
استفاده بردیم ،ممنون
مقاله خوبی بود .