مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

اهداف گمشده پس از رحلت پیامبر(ص)سخنرانی استاد فاضل میبدی

نویسنده: گزارشگر حمیده رحیمی
ارسال شده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۶

مجموعه فرهنگی امام جعفر صادق (ع) میبد، در ادامه سلسله سخنرانی های ماهانه خویش، شامگاه روز جمعه ۱۹ آبان ماه، میزبان اندیشمند فرزانه، محمدتقی فاضل میبدی با موضوع “اهداف گمشده پیامبر اسلام (ص) (بعد از رحلت پیامبر (ص) تا قیام امام حسین (ع)” بود. ایشان در ابتدای سخنرانی خویش، از مرحوم دکتر رادی یاد نموده و حضار را به قرائت فاتحه ای برای شادی روح آن بزرگمرد فرزانه، دعوت کرد. در اینجا گزارشی از سخنرانی ایشان، را می خواتید.

در جامعه ما، به واقعه کربلا و عاشورا، با رویکرد احساسی و عاطفی پرداخته می شود و در این رویکرد، چسباندن جنبه های اسطوره ای و افسانه ای برای تحریک احساسات مردم، دور از ذهن نیست. برای رخداد این واقعه، به خصوص در پنجاه سال اخیر، تفسیرهای گوناگون شده است. ولی در اینجا به جریان عاشورا به عنوان یک واقعه تاریخی می نگریم، نه یک اسطوره یا افسانه و سعی داریم با تحلیل عقلانی، زمینه رویش این واقعه تلخ تاریخی را مرور نماییم. تاریخ یعنی سرگذشت گذشتگان و رویدادهایی که برای آن ها اتفاق افتاده است. ولی از زمان ابن خلدون، به گونه ای دیگر به تاریخ پرداخته شده که به «فلسفه تاریخ» مشهور شده است که به رویدادهای تاریخی برای پاسخ به دو سوال اساسی می پردازد. در صورتی که برای این دو سوال پاسخی درخور توجه، وجود نداشته باشد، تاریخ اهمیتی نخواهد داشت.
نخست اینکه چه عواملی موجب رخداد واقعه تاریخی شده است؟
دوم اینکه این جریان تاریخی، در سرنوشت امروز جامعه چه تأثیری می تواند داشته باشد؟
«جهان سر به سر حکمت و عبرت است چرا وعده ما و من غفلت است.» فردوسی
در این شعر فردوسی، که قبل از اینکه شاعر باشد، فیلسوفی است با سخنان حکیمانه، دو مفهوم آمده است:
حکمت یعنی گرفتن نکات مثبت از حوادث تاریخی و عبرت درس گرفتن از نکات منفی در رخدادهای تاریخی است. در آموزه های دینی ما به عبرت گرفتن از تاریخ، به صورت جدی پرداخته شده است. به عنوان مثال در نامه ۳۱ نهج البلاغه (نامه امام علی (ع) خطاب به فرزندشان امام حسن (ع)) “… وَ اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ، وَ ذَکِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ کانَ قَبْلَکَ مِنَ الْأَوَّلِینَ، وَ سِرْ فِی دِیَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ، فَانْظُرْ فِیَما فَعَلُوا بر نفست اخبار گذشتگان را عرضه کن.  و آنچه را به آنان که پیش از تو بودند رسید به یادش آر، و در خانه‌ها و باز‌مانده‌هاى آنان بگرد و بنگر که چه کردند … پسرکم! هر چند من به اندازه همه آنان که پیش از من بوده‌اند نزیسته‌ام، اما در کارهاشان نگریسته‌ام و در سرگذشتهاشان اندیشیده، و در آنچه از آنان مانده، رفته و دیده‌ام تا چون یکى از ایشان گردیده‌ام …”
حضرت علی (ع) در بخشی دیگر از همین نامه، نشان عقل را حفظ و استفاده از تجربیات گذشتگان می دانند. (العقل حفظ التجارب)
در پاسخ به دو سوال مطرح شده در فلسفه تاریخ درباره تاریخ کربلا، که از مهم ترین و بی نظیرترین وقایع تاریخ اسلام و از کم نظیرترین وقایع تاریخ بشری است، مواردی را باید مطرح نمود.
۵۰ سال پس از رحلت پیامبر (ص)، این واقعه تلخ در تاریخ بشر اتفاق افتاد. دلیل این رخداد تاریخی چه بود؟
نزاع بر سر تصاحب قدرت
جرقه این واقعه در روزهای پس از رحلت پیامبر (ص)، زده شد. پس از هر انقلاب، تحول، رویداد یا نهضتی، اولین نزاع بر سر تصاحب قدرت در می گیرد. پس از پیامبر (ص)، حتی قبل از دفن ایشان، بین انصار و مهاجرین بر سر تصاحب خلافت، نزاعی درگرفت و در نهایت قریش در کودتایی علیه انصار، خلافت را در دست گرفتند. اولین ترور کور و اولین جنگ داخلی (جنگ رده «مرتد سیاسی یا مبارزه مدنی بر سر نپرداختن زکات») در زمان خلیفه اول به وقوع پیوست.
پیدایش یک طبقه جدید اجتماعی، پس از پیروزی هر نهضت یا انقلاب.
اساس پیدایش این طبقه جدید، گروهی هستند که قبل از جریان نهضت با آن مخالف هستند و در جریان رخداد آن با نهضت همراه شده و پس از پیروزی در لباس جدید می کوشند، فرهنگ قبل از انقلاب را دوباره بازگردانند. در تاریخ اسلام، این طبقه جدید در بطن بنی امیه شکل گرفت.
کشورگشایی ها یا صدور انقلاب
در زمان خلیفه دوم این کشورگشایی ها به اوج خود رسید. پس از کشورگشایی ها، سیل غنائم و ثروت ها به پایتخت اسلام، سرازیر شد که این ثروت ها در دست طبقه ای خاص قرار گرفت. این طبقه خاص، عناصر تشکیل دهنده عاشورا بودند.
تاریخ اسلام پس از پیامبر به سمتی سوق داده شد، که در ظاهر همان اسلام بود، ولی از محتوای آن خبری نبود. اهداف رسالت پیامبر (ص) که پس از رحلت ایشان، به علت شکل گرفتن طبقه جدید و نزاع بر سر ثروت و قدرت، گم شد، عبارتند از:
عدالت اجتماعی (لیقوم الناس بالقسط)
ایجاد این عدالت اجتماعی به دست توده مردم خواهد بود. مردم باید به گونه ای تربیت شوند، که خود پایه گذار عدالت در جامعه خویش باشند؛ نه اینکه فقط دولت وظیفه تحقق عدالت را بر دوش کشد.
تزکیه و تعلیم و تعلم (و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه)
تزکیه، اخلاقی است که اگر در جامعه اسلامی وجود داشته باشد جنگ های این گونه (حذف رقیب به هر طریق ممکن) به وجود نمی آید.
ترا دانش و دین رهاند درست در رستگاری ببایدت جست
وگر دل نخواهی که باشد نژند نخواهی که دایم بوی مستمند
به گفتار پیغمبرت راه جوی دل از تیرگیها بدین آب شوی (فردوسی)
هر چیز گران قیمت و حیاتی برای بشر، به ویژه اگر عنصری فرهنگی باشد، نیاز به حفاظت ویژه دارد. اگر برای دین به عنوان عنصری فرهنگی و حیاتی، حفاظت ویژه ای نباشد، امکان تحریف آن وجود دارد. در قرآن کریم، علمای مسیحیت و یهود، به دلیل تحریف دین خدا، توبیخ شده اند.
حکمت
حکمت از علم برتر است. سخنی است که هیچ خطایی در آن راه نیابد. حکمت باید در کنار دین وجود داشته باشد تا آن را از آسیب پذیر بودن مصون دارد.
بعد از پیامبر (ص)، مردم را از موضع علم و دانش و حکمت دور کردند.
از بین بردن اختلاف ها در جامعه بشری
اختلاف ها در جوامع بر دو گونه هستند:
. -اختلاف های فکری، فرهنگی، عقیدتی : این اختلاف ها تا حدی مطلوب هستند واگر به مرزبندی های ایدئولوژیکی برسند، منجر به جنگ شده و نامطلوب هستند.
-اختلافات طبقاتی و اقتصادی : این اختلاف ها بن مایه جنگ ها و خشونت ها هستند. فاصله طبقاتی پس از پیامبر (ص)، در جامعه اسلامی زیاد شد. امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند: «تو چشمت را به سوی مردم بیانداز. ببین در جامعه ۴ طبقه به وجود آمده است. فقیری که در رنج بی از حد است، ثروتمندی که ثروت خود را در راههای منجر به کفر خرج می کند، بخیلی که فقط به دنبال ثروت اندوزی است و خرج نمی کند، و طبقه حاکم که متبرد هستند.»
امام حسیین (ع) در سال ۵۸ در منا، خطبه ای را خطاب به علما ایراد فرمودند و علما را ریشه همه فسادها معرفی نمودند. همچنین در وصیتنامه ای که در شب خروج از مدینه به برادرشان محمد حنفیه، سپردند، مطالب مهمی را یادآوری کردند. و در خطبه ای که در منزل «ذو حسم» در برابر سپاه حر بن یزید ریاحی ایراد فرمودند زمینه های قیام کربلا را چنین بیان کردند:
-«و اظهروا الفساد» فساد در جامعه به سنت تبدیل شده است. قباحت فساد ریخته شده و به جزئی از فرهنگ مردم تبدیل شده و ظلم های موضعی به ظلم های ساختاری تبدیل شده اند. ظلم های حاکمیت که توسط عالمان توجیه شده و در انظار مردم عادی جلوه داده می شود و جزئی از فرهنگ می شود، ظلم های ساختاری هستند.
-«واستأثر الفیء» استیثار فی ء (فیء : ثروت، منافع ملی و اموال بین المال) یعنی ثروت های ملی مردم، در دست طبقه خاصی (طبقه جدید) قرار گرفته است. از امام علی (ع) سوال شد: چرا عثمان کشته شد؟ حضرت پاسخ دادند که عثمان به دلیل استیثار کشده شد. او مردم را محروم کرد. در زمان خلیفه سوم، با آنهمه ثروتی که وجود داشت، عده ای به دلیل فقر شورش کردند و خلیفه را کشتند.
-«و تعطل الحدود» و حدود را تعطیل کردند. اگر حدود خدا اجرا می شد- در مورد استیثار فیء- اختلاف ها حل می شد یا کم می شد.
-اختلاف های فاحش طبقاتی در جامعه

و در نهایت در پاسخ به سوال دوم فلسفه تاریخی کربلا، اگر از این پدیده تلخ، برای امروزمان عبرت نگیریم، هیچ ارزشی برای عزاداری هایمان وجود نخواهد داشت.
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زانک بد مرگیست این خواب گران (مولوی)
حجت الاسلام فاضل میبدی در پایان به عنوان حسن ختام به نقل بخشی از سخنان امام حسین (ع) در منا پرداختند: ای علما، مردم به نام دین از شما حساب می برند و احترام می گذارند و شما را بر خودشان ترجیح می دهند. در حالی که هیچ فضیلتی، بر آنها ندارید و هیچ خدمتی به این مردم نکرده اید. و مردم مجانی برای شما احترام قائل اندو شفاعت شما را می پذیرند، و شما به نام دین است که اعتبار و نفوذ کلمه دارید. در خیابان ها و کوچه ها مثل شاهان راه میروید و با هیبت و کبکبه راه میروید. به راستی چگونه به این احترام و اعتبار اجتماعی رسیده اید؟ فقط به این علت که مردم از شما توقع دارند که به حق خدا قیام کنید. اما شما از انجام وظیفه کوتاهی کرده و حق مستضعفان و طبقات محروم جامعه را تضییع کرده اید. میبینید که پیمان های خدا در این جامعه نقض میشود و آرام نشسته اید و فریاد نمیزنید، اما همین که به یکی از میثاق های پدرانتان بی حرمتی شود داد و بیداد به راه می اندازید. در راه ماندگان، کوران، فقرا و بیچارگان در سرزمین های اسلامی بر روی زمین رها شده اند و بی پناه اندو کسی به آنها رحم نمیکند. شما می بایست این ستم گران و فاسدان را نهی میکردید و نکردید و مصیبتتان از همه بالاتر است.

Print Friendly

یک نظر بگذارید