چکیده
مدیریت زمان، کنترل آگاهانه بر روی فعالیت های زندگی به منظور افزایش کارآیی و اثر بخشی است که به سبب اهمیت زیاد زمان، این موضوع مورد توجه بسیاری از صاحبنظران مدیریت می باشد. زمان ارزشمندترین سرمایه هر فرد استکه برگشت ناپذیر بوده و غیر قابل خریداری و غیر قابل تولید و بازیافت می باشد.همه می دانند که زمان گذرا است وفرصت از دست رفته جبران ناپذیر است.دانشمندان علم مدیریت بر این باورند که مدیریت زمان، همان مدیریت بر خویشتن است و تنها با ارائه برنامه ها و طرح هایی جهت جلوگیری از اتلاف وقت، باید از زمان موجود حداکثر استفاده را برد.
دین مبین اسلام توجه خاصی به مدیریت زمان داشته و بر روی آن تأکید نموده است.زمان از جمله نعمت هایی است که در متون دینی از اهمیت بسیار آن سخن به میان آمده است؛ چنان که خداوند در قرآن کریم به آن قسم یاد نموده است؛ «والعصر»
پیامبر گرامی اسلام و حضرات معصومین (ع) نیز، بارها نسبت به استفاده بهینه از وقت و عمر در قالب روایات اندرزهایی بیان نموده اند. در این مقاله مدیریت زمان در بیان روایتی از امام رضا(ع) با تکیه بر سبک زندگی و روایات آن بزرگوار، بررسی خواهد شد.
کلید واژگان: امام رضا(ع)،مدیریت، زمان
مقدمه
یکی از ارکان زندگی اجتماعی مدیریت است، زیرا در اجتماع منافع و مقاصد افراد و سرنوشت اشخاص با یکدیگر ارتباط و اشتراک پیدا می کند.ضرورت مدیریت در زندگی اجتماعی تا آنجاست که حتی بسیاری از حیوانات که به صورت اجتماعی زندگی می کنند، بر اساس فرمان غریزه، مدیری را بر می گزینند.
اسلام دین عبادت، بندگی و تلاش برای دنیا و آخرت می باشد که به انسان با دیدی جامع می نگرد، به برنامه ریزی در ابعاد گوناگون مادّی و معنوی سخت معتقد است و اگر بگوئیم اسلام چیزی جز یک برنامۀ کامل نیست که از طرف برنامه ریزی چون خداوند عالمیان، برای به سعادت رساندن انسان ریخته شده است سخن درستی گفته ایم. (تقوی دامغانی، سید رضا، نگرشی بر مدیریت اسلامی، بهار ۱۳۸۰، ص. ۴۶-۴۷ ،۸۱ به نقل از بحار الانوار، ج. ۲۳،ص. ۳۲٫)
قرآن کریم ضرورت مدیریت را در موارد گوناگون و با شکلها و شیوه های خاصّی بیان می دارد تا جامعۀ بشری را به این اصل اساسی متوجه سازد. مطالعه در داستانهای قرآنی که حامل سرگذشت پیامبران بزرگ و مردان برجستۀ تاریخ می باشد، این معنا را بهتر روشن می کند. (تقوی دامغانی،سید رضا، نگرشی بر مدیریت اسلامی، بهار ۱۳۸۰،ص. ۴۸)
مدیریت منحصر به امور زندگی مادی نبوده و در امور مذهبی و معنوی هم ضرورت آن احساس می شود. ( ابراهیمی، محمدحسین، مدیریت اسلامی، ۱۳۷۹، ص.۲۵)
خداوند، انبیای الهی را برای مدیریت جامعه، مبعوث نموده است؛ چنانکه در قرآن کریم، سوره آل عمران آیۀ ۱۶۴ می فرماید: «انبیا و اولیای الهی مبعوث شده اند تا با مدیریت اسلامی، جامعه را به کمال برسانند.»
اهمیت مدیریت چنان است که خداوند در قرآن به تدبیر کنندگان امور قسم یاد می کند.«فَالمُدبِرات أمرا» (قرآن کریم سوره نازعات، آیه ۵)
فضل بن شاذان نیشابوری که از یاران نزدیک حضرت رضا(ع) و یکی از فقهای بزرگ زمان خویش است، چنین نقل می کند: از علی بن موسی الرضا(ع) در مورد ضرورت مدیریت شنیدم که میفرمود: در مطالعه احوال بشر هیچ گروه و ملتی را نمی یابیم که در زندگی موفق و پایدار باشد مگر به وجود مدیر و سرپرستی که امور مادّی و معنوی آنانرا مدیریت نماید.
تعریف مدیریت
مدیریت فراگرد به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق برنامه ریزی،سازماندهی،بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده، صورت می گیرد.(رضائیان، علی،مبانی سازمان و مدیریت، ص۸، ۱۳۹۰)
مدیریت زمان
عمر سرمایه با ارزشی است که برای ساختن دنیا و آخرت انسان باید بهترین بهره را از آن جُست. اهمیت دادن به وقت و ارزش قائل شدن برای آن در سیره پیشوایان همواره مورد تأکید فراوان قرار داشته است.
پیامبر گرامی اسلام و ائمه بزرگوار(ع) بارها مردم را به غنیمت شمردن فرصت ها و اهمیت دادن به وقت و استفاده صحیح از آن توصیه کرده و گذر زمان را همچون گذر ابر توصیف نموده و ما را به بهره گیری صحیح از زمان سفارش نموده اند.(سایت تحلیلی قدس)
یکی از وظایف مدیریت، برنامه ریزی است به معنی تعریف اهداف، تدوین راهبُرد کلّی برای دست یابی به اهداف و تهیۀ برنامه های عملیاتی برای یکپارچگی و هماهنگ فعالیت هاست. هدف نهایی در مدیریت اسلامی به کمال رسیدن انسان است. (مقاله: نجفی، مرتضی، بایسته های مدیریت از نگاه امام رضا (ع)«۲»)
واضح است که ضعف در برنامه ریزی و مدیریت زمان، می تواند مشکلات فراوانی را برای ما ایجاد کند، البته گاهی هم به اشتباه چالش ها و مسائل دیگر خود را به ضعف در مدیریت زمان نسبت می دهیم، مدیریت زمان یک عنوان بسیار عمومی است که می تواند مجموعۀ گسترده ای از چالش ها، مهارت ها و مسائل را شامل شود.
برنامه ریزی
فرایندی برای رسیدن به اهداف است، برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدود قابل تصور کمک می کند، برنامه ریزی یا طرح ریزی یعنی اندیشیدن از پیش؛ به عبارت دیگر، برنامه ریزی فرآیندی است منظم، مداوم و حساب شده و منطقی، جهت دار و دورنگر به منظور هدایت و ارشاد فعالیت های جمعی و فردی برای رسیدن به هدف مطلوب است.
وقت طلاست؛ هر فردی باید خویشتن را مدیریت کند و از زمان استفاده بهینه داشته باشد. قرآن در سوره انشراح ، آیه ۷ می فرماید:فاِذا َفرغتَ فَانصَب، «وقتی از کاری فراغت یافتی به کار مهم دیگری بپردازید.»
در اسلام توصیه شده است که انسان هیچ فرصتی را برای تعالی از دست ندهد، هرگاه از کار مهمی فارغ شد بلافاصله به کار مهم دیگری بپردازد؛ لازمه این دستور آن است که بشر برای زندگی خود برنامه داشته و همواره به سمت هدف اصلی در حرکت باشد.
اوّلین قدم برای استفاده بهینه از فرصت و اوقات فراغت، داشتن یک برنامه کارآمد و درست است. تقسیم وقت و برنامه ریزی برای فرصتها و اوقات فراغت نه تنها از اتلاف وقت جلوگیری می کند، بلکه طبق فرمایش ائمه علیهم السلام انسان می تواند ار آن برای آبادی آخرت خود بهره های فراوان ببرد. امام رضا(ع) پیش از هر چیز ما را به تدبیر و حسن برنامه ریزی در زندگی سفاش کرده اند. هیچ بنده ای حقیقت ایمانش را کامل نمی کند مگر این که در او سه خصلت باشد. دین شناسی، تدبیر نیکو در زندگی و شکیبایی در مصیبت ها و بلاها. (بحارالانوار،جلد ۸۷)
اهداف برنامه ریزی
الف- پیش بینی آینده: برنامه آینده نگر
ب- برنامه ساختن و شکل دادن به آینده: برنامه آینده ساز
ج- برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده: آینده گزین( سایت- ویکی پدیا)
امام رضا (ع) و مدیریت زمان
امام رضا(ع) فرمود: بکوشید تا اوقات روز شما چهار ساعت باشد.
الف- ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا
ب- ساعتی برای تأمین معاش
ج- ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد؛ کسانی که شما را به عیبهایتان واقف می کنند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند.
د- ساعتی برای تفریحات و لذایذ؛ کهاز مسرت و شادی ساعات تفریح،نیروی انجام وظایف وقتهای دیگر را تأمین کنید. نه خودرا به فکر فقر مشغول دارید و نه درازی عمر، چون اندیشه در مورد فقر انسان را بخیل می کند و اندیشه در مورد درازی عمر بر حرص می افزاید. بهره خود در دنیا را در امور حلال قرار دهید. (بحار انوار، ج. ۷۵ص. ۳۳۶)
– عبادت و خلوت با خدا
عبادت در معانی متعددی استفاده شده است: «عملی که همراه با «قصد و قربت» و انگیزه الاهی است؛ اطاعت و فرمانبرداری؛ خضوع یا نهایت خضوع این معنی مورد قبول اکثر واژه شناسان است.(سایت- ویکی پدیا)؛ «اطاعت خاشعانه» (سایت- ویکی فقه)»
عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر، یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است. از نظر اسلام هر کار خیر و مفیدی اگر با انگیزۀ پاک توأم باشد، عبادت است. لذا درس خواندن، کار و کسب کردن، فعالیت اجتماعی کردن اگر لله و فی الله باشد عبادت است.
تلقی افراد از عبادت متفاوت است. از نظر برخی افراد عبادت نوعی معامله و معاوضه و مبادلۀ کار و مزد است؛ همان طور که یک کارگر، روزانه نیروی کار خود را برای یک کارفرما مصرف می کند و مزد می گیرد، عابد نیز برای خدا زحمت می کشد و خم و راست می شود و طبعاً مزدی طلب می کند که البته آن مزد در جهان دیگر به او داده خواهد شد. (مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، ۱۳۹۱،ص. ۹۰-۹۱)
هرچند عبادت نوعی خضوع و فروتنی است، اما هر خضوعی عبادت نیست.بدون شک کسی که در برابر شخصی تواضع و خضوع می کند نمی گویند او را عبادت کرده است. همچنین هر گونه اطاعت و فرمانبرداری مصداق عبادت نیست اینک در اسلام عبادت غیر خدا حرام است امّا تواضع و اطاعت دیگری جایز است.
اسلاممسلمان بی برنامه را، مسلمانی گمشده در بیابانی می داند که به خیال آب بدنبال سراب حرکت می کند و چنین فردی هرگز به سعادت و کمال نخواهد رسید.(تقوی دامغانی،سید رضا، نگرشی بر مدیریت اسلامی، بهار ۱۳۸۰، ص. ۸۱)
امام رضا(ع) عبادت اصلی را در زیادی اندیشیدن و بهره وری از خرد می داند و می فرماید:«عبادت فقط زیادی روزه و نماز نیست، بلکه بسیار اندیشیدن در امر خداونداست»(تحف العقول، ص. ۴۴۲)
و در روایتی دیگر فرمود: «یاد مرگ بهترین عبادت است، زیاد صلوات بر محمد و آلش بفرستید و زیاد دعا کنید برای مؤمنین و مؤمنات در دل شبهای تار و روزها، زیرا صلوات بر محمد و آل او از بهترین اعمال خوب است، شدت علاقه نشان دهید بر رفع نیازمندی های مؤمنین و شاد کردن آنها و برطرف نمودن ناراحتی از ایشان؛ زیرا بعد از انجام واجبات هیچ عملی بهتر از شاد کردن مؤمن نیست.» (بحار الانوار، ج. ۱۷(جلد۲)، ص. ۲۹۵)
–خلوت و همنشینی با خدا
لازم است انسان اوقاتی از دیگران جدا شود و با خدا خلوت کند. در هر روز مدتی را در راز و نیاز با او بگذراند تا حلاوت و لذت با خدا بودن را دریابد. بی شک خلوت گزینی و هم راز و همنشین بودن با خدا آثار ذیل را در پی خواهد داشت.
الف- آرامش روح و اطمینان قلب:انسان ذاکر همواره احساس می کند که در پرتو لطف و عنایت بالاترین قدرت و برترین عظمت قرار دارد و دیگر مشکلات و ناراحتی ها نمی تواند بر او غلبه کند و او را از پای در آورد و از طرفی او با چنین روحیه ای می تواند بر اضطرابها فائق آید.
ب- یاری خدا:کسی که به یاد خداوند باشد به خصوص در خلوت، به طور قطع خداوند او را راهنمایی و یاری می کند، غم او را بر طرف می سازد و او را در مشکلات تنها نمی گذارد.
ج- رسیدن به مطلوب:انسان در زندگی خواسته های بسیاری دارد که با عبادت های همگانی و معمولی به آنها نمی رسد و این خواسته ها نوعاً در زندگی نقش اساسی و مهمی دارند که می توان باخلوت گزینی به آنها دست یافت و زندگی خود را در طریق سعادت قرار داد.
د- مصلحت زندگی: انسان به تمام خیر و مصلحت خویش آگاه نیست و حتی فکرش نمی رسد تا آنها را تعقیب و از خداوند بخواهد، ازآثار ذکر، خلوت و راز و نیاز با خداوند این است که خداوند چنین آرمانهای بلندی را بدون اینک او بداند و بخواهد به او عنایت می کند.
ه- معرفت خداوند: شناخت و وصول به جلال و جمال الهی، بالاترین هدف و آرزویی است که هر سالک آن را تعقیب می کند و رسیدن به قله رفیع، تنها در خلوت کردن با خداوند میسر است.
و- الهام خیرات: اولیای خداوند بر اثر حرکت های معنوی به مقامی می رسند که خداوند امور خیر را به آنها الهام می کند و دست قدرت الهی در باطن آنان تصرف می کند. آنان را از شر نگه می دارد و به خیر هدایت می کند.(پایگاه اطلاع رسانی حوزه)
نماز اولین عبادتی است که نزد خدا پذیرفته می شودو اهمیت نماز نزد خداوند بیش از اعمال دیگر می باشد. امام رضا (ع) در سیره عملی خویش این اهمیت را نمایان ساخته است. چنان که در هنگام مناظر با عمران صابی به مأمون رو کرد و فرمود: وقت نماز فرا رسیده است.(در این هنگام) عمران صابی به امام (ع) گفت: سرور من! سوال مرا قطع مکن(و ناتمام مگذار)؛ زیرا که دلم (برای پذیرش حق) نرم شده است؟ امام فرمود: نماز می گزاریم و باز می گردیم. و (چنین شد) امام از جای برخاست و مأمون نیز، و امام به اندرون رفت و نماز گزارد… و سپس بازگشتو بحث ادامه داد… سرانجام عمران صابی به سخنان امام ایمان آورد، و یکی از مدافعان سرسخت اسلام و مکتب اهل بیت (ع) گردید.(حکیمی، محمد، فرازهایی از سخنان امام رضا(ع)، دفتر سوم،۱۳۹۰،ص. ۶۴،۶۵ به نقل از:عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۷۲)
– ساعتی برای تأمین معاش
زندگی شرافتمندانه، در سایۀ توانگری و تلاش ممکن است. آنان که به فقر و فلاکت دچارند، چه بسا در پی دزدی و دست درازی به مال دیگران بروند و دچار گناه شوند، اما کسانی که می کوشند از دسترنج زندگی خود را بگذرانند و محتاج این و آن نباشند، عزیز و سربلندند. (سایت تحلیلی قدس تأمین معاش) اهمیت این بحث تا حدی است که پیامبر اکرم (ص) تلاش کننده برای تأمین زندگی خانواده را مانند جهاد کننده در راه خدا دانسته است. امام رضا (ع) فرمود: «مردمان ناگزیر باید برای طلب معاش خود بکوشند، پس طلب معاش را ترک مکن.»(حکیمی،محمد رضا،الحیاه،۱۳۹۱، ج. ۴، ص. ۴۴۲) و همچنین فرمود: «آن کس که در پی به دست آوردن مالی بیش است تا با آن کفاف زندگی خانوادۀ خود را فراهم آورد،اجر او از کسی که در راه خدا جهاد می کند بالاتر است.»(حکیمی، محمدرضا،الحیاه،۱۳۹۱، ج. ۵،ص. ۳۶)
روایت شده است که از امام رضا(ع) دربارۀ مزۀ نان و آب پرسیدند، حضرت فرمود: «مزۀ آب مزۀ زنده بودن است، و مزۀ نان مزۀ زندگی کردن. به فرمودۀ پیامبر(ص) «اگر نان نبود، نه نماز می خواندیم و نه روزه می گرفتیم و نه واجبات پروردگار بزرگ را ادا می کردیم.»»(همان، ج. ۳، ص. ۲۹۲، به نقل از: اصول کافی۵/۶، ۷۳/۲۸۷) کهنان در اینجا به معنی اقتصاد است.(کار، مسکن،تفریح،تحصیل… و همه اینها یعنی رفاه و آسایش کامل.)
-ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد
انسان موجودی اجتماعی است و اجتماعی بودن از ویژگیهای انسان است. انسان ذاتاً اجتماعی آفریده و زندگی فردی و دور از جامعه، کاملاً برخلاف میل و طبیعت اوست، زیرا کمال انسان در زندگی اجتماعی و در معاشرت با دیگران به دست می آید و گذشت و ایثار در زندگی اجتماعی معنی پیدا می کند. بدین منظور، انسان برای گریز از تنهایی، احساس همدردی، خیرخواهی و دلسوزی، دفاع از حقوق و منافع خویش، سلامتی روح وروان و نیز برای استفاده از تجربیات دیگران و در میان گذاشتن غم ها و شادی هایش، نیازمند است با دیگران ارتباط بر قرار کند و دوستانی برگزیند.دوست عاقل و وفادار یکی از بهترین سرمایه های زندگی است، زیرا علاوه بر اینکه مایه الفت و آرامش آدمی است، می تواند او را در بسیاری از امور مادی و معنوی یاری کند و شخصیت اصیل وی را تقویت نماید و استعدادهای نهفته اش را آشکار سازد.(سایت تبیان)
از امام رضا (ع) دربارۀ خوشی دنیا سؤال شد، فرمود: «وسعت منزل و فراوانی دوستان.» (بحار الانوار،ج. ۷۶،ص. ۱۵۲) و همچنین به نقل از پدر بزرگوارش فرمود: «لقمان حکیم به فرزندش فرمود: ای پسر! هزار دوست بگیر در حالی که هزار دوست کم است و یک دشمن مگیر که یک دشمن بسیار است.» (وسایل الشیعه،ج. ۵،ص. ۴۰۷)
امامرضا(ع) درباره معاشرت با مردم چنین فرمود: «با تودۀ مردم! با گشاده رویی و چهرۀ باز معاشرت کن. حقوق اجتماعی از بالاترین حقوقهاست و مردم باید به پاسداری از آنها همت گمارند و حق هیچ کس را نادیده نگیرند. از زمرْ حقوق اجتماعی که اخلاق اجتماعی نیز هست، شادسازی دیگران و گسترش خوشی و شادی در سطح اجتماع است.» (حکیمی،محمد،فرازهایی از سخنان امام رضا (ع)، دفتر چهارم،۱۳۹۰،ص.۱۲۵،به نقل از: بحار الانوار۷۸/۳۵۶)
-ساعتی برای تفریحات و لذایذ زندگی
در فرهنگ اسلامی از کوه نوردی، پیاده روی، اسب سواری، شمشیر بازی،تیر اندازی و کشتی به عنوان بهترین تفریحات سالم یاد شده و برای صحت و سلامت بدن ارزش و اهمیت زیادی قائل شده و به طراوت و شادابی انسان ها اهمیت فراوانی می دهد. از این رو امام رضا(ع) نیز به ورزش و تحرک و تقویت قوای بدنی توصیه نموده و می فرماید: «مؤمنی که قوی و نیرومند باشد، در نظر من از مؤمنی که ضعیف باشد بهتر و دوست داشتنی تر است.»(سایت تحلیلی قدس، نگاهی به تاریخ تربیت بدنی جهان، ص۲۳۵) وی در زندگی روزمره سهم مهمی را برای تفریح و لذات حلال قائل شده است و می فرماید: «توجه به اوقات فراغت و ضرورت پرداختن به تفریحات سالم و لذایذ دنیوی، نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راه های مشروع بدست آورید. مراقبت کنید در این کار، به مردانگی و شرافتتان آسیب نرسد. تفریح و سرگرمی های لذت بخش، شما را در اداره زندگی یاری می کند و با کمک آن، در امور دنیوی خویش موفق خواهید شد.»
اسلام بدن انسان را چیزی بی ارزش نمی شمارد، زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح است. تحقیر بدن، در حکم تحقیر شخصیت آدمی است و هرکس که مرتکب این عمل می شود مستوجب کیفر و قصاص است. از این رو امام رضا (ع) می فرماید: «بی شک بدن تو بر تو حقوقی دارد که باید آنها را ادا کنی و به آن رسیدگی نمایی.»(عیون اخبار الرضا، ج. ۲ ،ص. ۱۵۸)
و در اهمیت و ضرورت تفریح و پرهیز از افراط و تفریط در این امر، از آن حضرت چنین نقل شده است: «خود را با کار مداوم خسته نکنید و برای خود تفریح و تنوع قرار دهید؛ ولی از کاری که در آن اسراف باشد یا شما را سبک کند پرهیز کنید.» (فقه الرضا،ص. ۲۸۴)
منابع:
۱- قرآن کریم
۲- تقوی دامغانی، رضا، نگرشی بر مدیریت اسلامی، چاپ دوم، تهران:سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰٫
۳- رضائیان، علی، مبانی سازمان و مدیریت، چاپ پانزدهم، تهران: انتشارات اوقاف، ۱۳۹۰٫
۴- نجفی، مرتضی، بایسته های مدیریت از نگاه امام رضا (ع)«۲»
۵-ابراهیمی، محمد حسین، مدیریت اسلامی، چاپ دوم، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،۱۳۷۹٫
۶- حکیمی، محمد، فرازهایی از سخنان امام رضا(ع)، چاپ سوم،مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۹۰٫
۷-حکیمی،محمدرضا، حکیمی، علی، حکیمی، محمد، الحیاه، مترجم احمد آرام، چاپ دهم،قم: انتشارات دلیل ما،۱۳۹۱٫
۸- مطهری،مرتضی، سیری در نهج البلاغه،چاپ پنجاه و یکم، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۱٫
یک نظر بگذارید