تالار علامه حکیمی پنج شنبه شب، ۲۶ ام مهرماه میزبان استاد رضا قلی و دکتر عرب مازار یزدی با موضوع یادگیری و توسعه بودند. ابتدا دکتر رضا قلی توضیحاتی در مورد توسعه و یادگیری داد و موانع توسعه را کنترل ناامنی و خشونت و انطباق افراد با تغییر خواند و ادامه بحث را به دکتر عرب مازار وانهاد.
سپس دکتر علی عرب مازار گفت:
توسعه یعنی یادگیری جمعی و یادگیری جمعی منجر به افزایش ظرفیت جامعه برای حل مسائل خودش می شود.این بحث را اولین بار داگلاس سی نورث در سال ۲۰۰۴ طی مقاله ای مطرح نمود و سرانجام تحت عنوان کتاب « فهم فرآیند تحول اقتصادی» به زبان فارسی ترجمه شد.
نورث، توسعه را یک تغییر همه جانبه اقتصادی می داند و مهمترین مانع آن را وابستگی به مسیری که جامعه قبلاً طی کرده و امکان تغییر را دشوار می کند، می داند.
متخصصین علوم اجتماعی بخش مهمی از پژوهش و دانش خودشان را به بررسی ثبات و نظم موجود در هر جامعه اختصاص داده اند ولی در کنار این نظم، باید فرآیند تحول نیز داشته باشیم و متاسفانه بخش کمی از این دانش به فرآیند تغییر اختصاص یافته است.
مارکس اولین دانشمندی بود که از تغییر و قانون بندی های حاکم براجتماع سخن گفته و نورث مدعی است که تغییر باید از ذهن انسان ها شروع شود و واژه ای که می تواند تغییر ذهن را نشان دهد یادگیری است و یادگیری بیشتر باعث انعطاف پذیری بیشتر انسان می شود و این زمینه تغییر اجتماع است.
وی در باره فرآیند یادگیری فردی بیان داشت: هر انسانی یک مدل ذهنی دارد که این مدل برای تفسیر واقعیت موجود است و انتظارات خود را برای اتفاقات آینده شکل می دهد. اگر اتفاقات بر اساس انتظارات نبود باید مدل ذهنی، اصلاح ( اصلاح جزئی و یا تغییر کلی) گردد و اگر تایید شد و به صورت مکرر، اتفاقات، مدل ذهنی را تایید کرد مدل ذهنی به باور و سپس به نظام ارزشی تبدیل می شود.
اگر این روند اتفاق بیفتد تکامل حداقل برای فرد اتفاق می افتد . ولی متاسفانه در واقعیت اینطور نیست. و مشکل این است که بخشی از مدل ذهنی که واقعیات را تفسیر می کند مشکل دارد و هر کس نگاه متفاوتی دارد و تفسیر ما از یکدیگر متفاوت است. ممکن است ما یک چیز غلط را تایید کرده و باعث شکل گیری باور و نظام ارزشی معیوب شویم و به دنبال آن شکل گیری تعصبات ، اسطوره، خرافات و ایدئولوژی های معیوب.
اسطوره ها اگر چه سرمایه های نمادین و الگوی جامعه هستند ولی باید توجه داشت که آنها در مقابل نقاط قوت، نقاط ضعفی هم دارند و اشتباه هم می کنند. و این باعث اسطوره سازی غلط می شود. مثلا زمانی که به این نکته رسیدید که یک انسان عادی همیشه درست می گوید باید متوجه بشوید که این مدل ذهنی، اشتباه تفسیر می کند. ما خیلی وقت ها، واقعیات را آنجوری تفسیر می کنیم که دوست داریم.
با این توصیف ها، شک کردن یک موهبت الهی است و خودتان را مرتب در معرض شک و تردید قرار دهید. البته به شرط اینکه در تردید نمانید و این تردید مقدمه ای باشد برای این که اگر درست فکر نکردید به سمت اصلاح بروید.
یادگیری اجتماعی از راه گفتگو، نوشتن، صحبت کردن و خواندن شکل می گیرد. گفتگو باعث تفسیر مشترک و مدل ذهنی مشترک می شود. و گام بعدی راه حل مشترک است.
البته همه اینها در مورد محیط ایستا است ولی این فرآیند زمان بر و تدریجی است و در همین حال محیط پیرامون در حال تغییر است پس تحلیل ایستا کارساز نیست و نیاز به تحلیل پویا دارد. اینکه ما چقدر تحمل نقد داریم بسیار حائز اهمیت است .
پس از گفتگو، نکته دیگر «نوشتن» است که ما ایرانیان در در مسألهی نوشتن و مستند سازی واقعیات، یکی اینکه بسیار ضعیف عمل می کنیم ودیگر این که اگر بنویسیم اهل خواندن هم نیستیم.
ما حصل گفتگو، نوشتن، خواندن و نقد کردن می شود تکامل فرهنگی، و باعث می شود ظرفیت جامعه برای حل مشکلاتش بالا برود و در نهایت باعث توسعه می شود.
در جهت توسعه باید اصلاح از ذهنیت فردی شروع شود که ذهنیت بر اساس ادراکات صورت گیرد. ادراکات و رفتارهای ما در واکنش به آداب و رسوم و در نهاد های غیر رسمی شکل می گیرد.و سپس اصلاح اجتماع صورت می پذیرد.
در پایان نیز دکتر عرب مازار به ارائهی چند پیشنهاد و توصیه در این زمینه پرداخت و گفت:
بقای توسعه یافتگی وقتی است که اصلاح از درون و تدریجی صورت پذیرد نه از بیرون و یک دفعه ای. بنابراین موارد ذیل در یادگیری و توسعه بسیار حائز اهمیت است :
– نظام آموزشی باید به سمت درک و یادگیری پیش رود
– ترویج علم باوری و پرهیز از خرافه و تعصبات
– گسترش شفاف سازی و مستند سازی اطلاعات
– آزادی در گفتگو و نوشتن
– بهبود ظرفیت گفتگوی موثر نخبگان
– ارتقاء ظرفیت دانش ذهنی به دانش آشکار
پس از پایان سخن دکتر عرب مازار، استاد رضا قلی با ارائه مثال هایی به توضیح و تفهیم هر چه بیشتر موضوعات یاد شده پرداخت و افزود:
– جامعه آموزش دیده در انتخاب های سیاسی زیر بار هر حرفی نمی روند و از تجربیات خود در حل مشکلات گذشته استفاده می نماید.
– جوامع آموزش دیده و توسعه یافته خودشان را با تغییرات و دانش روز انطباق می دهند.
– دلیل عدم تغییر افراد، وابستگی به مسیر خوانده شد که باعث میشه افراد به سمت جلوحرکت نکنند و دلیل دیگرش تفسیر افراد از محیط انسانی گذشته است. (محیط انسانی دو بخش دارد: روابط و مناسبات اجتماعی و محیط فیزیکی اجتماعی)
استاد رضا قلی همچنین، عوامل ذیل را که در اصلاح، توسعه و روند یادگیری موثر است طی بیاناتی برای حاضران بر شمرد و توصیف کرد.
حوادث تاریخی، تغییر کیفی جمعیت، انتخاب طبیعی ، تغییر قوانین و تغییر در اجرای قوانین، ایدئولوژی و مرام های جمعیتی، شانس های بین المللی و داخلی، تغییر در منابع، دسترسی به اطلاعات ارزان.
یک نظر بگذارید