گزارشی از سخنرانی دکتر محمدحسن کریمی (دکترای حقوق، وکیل و استاد ژئوپلیتیک) با موضوع «نقش ژئوپلیتیک در تبیین قدرت ملی»- مجموعه فرهنگی امام جعفر صادق (ع) میبد- جمعه ۲۷/۷/۹۷
در سخنرانی قبلی با موضوع «فلسفه قدرت از نگاه فردوسی در شاهنامه» گفتیم که فردوسی به عنوان یک بنده مخلص، برای رسیدن به حق، مستغرق در صفات حق بود و عالی ترین صفات حق، قدرت، بصیر بودن و سمیع بودن است. فردوسی به تبیین مبانی قدرت و بصیرت و سمع توجه ویژه ای داشت و در کتاب خود، به همه اینها پرداخت. (قدرت فرهنگی، قدرت نظامی و مبانی آن و …) بحث عدم دخالت نظامیان در امر اقتصاد را فردوسی قریب به ۱۰۰ سال پیش تبیین نموده است.
سپاهی نباید که با پیشه ور / به یک روی جویند هر دو هنر
ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک میان رشته ای ترین، رشته های موجود هستند. در ژئوپلیتیک تأثیر جغرافیا بر سیاست بررسی می شود و در ژئواستراتژیک تأثیر جغرافیا بر راهبردهای کشور مورد شناخت قرار می گیرد. استراتژی را علم بررسی، تجمیع و ایجاد قدرت به منظور رسیدن به اهداف ملی می دانند و سیاست را علم تصمیم گیری از سوی نهاد حاکم می دانند. دو بحث مرتبط دیگر، قدرت و منافع ملی است. منافع ملی، حاصل خواست جمعی است که مبنای ارزشی و موقعیت ارزشی دارد. شکاف های موجود در جامعه (شکاف جنسیتی، شکاف قومیتی، شکاف مالی و شکاف بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان) و چند تکه بودن جامعه، به دلیل مشکل در فهم مبانی و نگاه اولیه است. فهم واژه های اصلی در این علم مانند تأثیر سیاست بر تصمیم گیری و تأثیر گرفتن سیاست از جغرافیا ضروری است. در بحث قدرت ملی، عوامل سازنده ای وجود دارند؛ مانند:
۱- عامل جغرافیایی یا سرزمینی که شامل موقعیت، وضعیت ارتباطی، شکل کشور، توپوگرافی، امنیت طبیعی و وضعیت مرزها
۲- عوامل اقتصادی شامل زیربناهای تولیدی، سطح تولید ثروت و منابع ملی
۳- عوامل سیاسی شامل رهبری که امر مهمی در قدرت ملی است که آیا رهبری، چگونه افراد جامعه را مورد خطاب قرار می دهد و این یکی از مولفه های ساخت قدرت سیاسی است. هرگاه سازمان رهبری در جامعه متشتت شود و نتواند عناصری که بر آن ها حکومت می کند را توجیه نماید، مدیریت سیاسی، ثبات سیاسی، رابطه و سطح همبستگی در کشور و مشارکت سیاسی مردم که جزو مولفه های سیاسی هستند، صدمه می بیند.
۴- عوامل علمی
۵- عوامل اجتماعی شامل جمعیت و میزان ترکیب آن ها، رفاه اجتماعی، درآمد سرانه، سرانه درآمد
۶- عوامل فرهنگی شامل سطح فرهنگ، خصوصیت و روحیه ایدئولوژی و اعتقادی، میراث فرهنگی
۷- عوامل نظامی شامل کیفیت و کمیت نیروهای انسانی، سطح تسلیحات، سطح بودجه دفاعی در تولید ناخالص ملی، نسبت نیروهای نظامی به نیاز واقعی کشور، سطح فرماندهی
۸- عوامل فرامرزی شامل شرکا و رقبای بین المللی، وضع همسایگان، حضور و نقش کشور در سازمان های بین المللی، علائق ژئوپلیتیک
۹- عوامل و سرچشمه های فضایی شامل پایگاه های فضایی، ماهواره های مختلف، سفینه ها و سفرهای فضایی
در اینجا عامل جغرافیایی که مهمترین عامل در بحث قدرت ملی می باشد، مورد بررسی قرار می گیرد.
-مشکل اساسی در عامل جغرافیایی، مشکل آب است که از گران ترین کالاهایی است که مورد استفاده قرار می گیرد. این بحران، بر اثر بی توجهی به مفاهیم ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در مورد آب رخ داده است و به آنجا انجامیده که حتی به آب های مرزی نیز توجهی صورت نمی گیرد. تا نگرشی آب محور نداشته باشیم و امور مربوط به آب اصلاح نشود، نمی توانیم به قدرت تبدیل شویم.
-نظریه حیات-نفر-ساعت کار
بر اساس کار ژاپنی ها و اتحادیه اروپا، هر انسان در طول زندگی کاری خویش ۵۰۰۰۰ ساعت کار می کند. عدم توجه به جغرافیای شهری و جغرافیای راه ها، منجر به از بین رفتن حیات-نفر-ساعت کار می شود. یعنی نیروی کار را از بین می برد.
-در بحث توپوگرافی نیز چنین است. گسترش جمعیت کشور بدون توجه به توپوگرافی کشور صورت گرفته است. راه هایی نداریم که بر مبنای تحلیل کشیده شده باشند؛ چون بحث توپوگرافی (ریخت شناسی) مورد توجه نیست. همین طور بر اساس توپولوژی، گسترش و پراکنش جمعیت باید در جاهایی صورت بگیرد که منفعت محیطی داشته باشد.
ما با استفاده از حرارت و آب می توانستیم برقی ایجاد کنیم که در سواحل خلیج فارس و عمان به راحتی بخار آب را به آب تبدیل نماید. چه عاملی باعث عدم سرمایه گذاری بر روی این چیزها می شود؟ شاید اولین عامل جهل عام و خاص نسبت به آن است و عدم پرسشگری نسبت به این مسائل، ناشی از جهل نسبت به جغرافیای کشور است.
وضعیت مرزها که عامل مهمی است. جنگ ایران و عراق، مدل عقب مانده ای را برای ایجاد صنایع در ذهن ما ماندگار کرده است. چنانکه همه صنایع کشور را در مرکز کشور متمرکز کرده ایم و نمی توانیم هوا و آب موردنیاز را تأمین کنیم. در حالیکه در مرزهای جنوبی و شمالی کشور که امکان بهره برداری مطلوب وجود داشته است، هیچ سرمایه گذاری صنعتی نداشته ایم.
عوامل جغرافیایی و شناخت آن ها، قدرت می آفریند. ما این عوامل را نمی شناسیم و مدام شکست می خوریم. برای برون رفت از این وضعیت، راهی نیست جز اینکه مفاهیم اصلی را بشناسیم و ژئوپلیتیک را حتی در زندگی فردی خویش حاکم سازیم. توجه به نقش این عوامل در ساختار زیستی ما، عامل موثر دیگری در این جهت است. توجه به ریخت شناسی کشور و تصمیم گیری بر اساس آن.
همیشه رهیافت ها باید تابع راهبردها باشند. تا زمانی که راهبردها درست نباشد، نمی توان به رهیافت درستی دست یافت.
یک نظر بگذارید