مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

بررسی مؤلفه های توسعه فرهنگی در آموزه های امام محمدباقر(ع)

نویسنده: مهدیه روحبخش، پژوهشگر مجموعه امام صادق (ع) میبد
ارسال شده در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۹۹

چکیده

در جامعه دینی که زیربنای ارزش های فرهنگی آن را آموزه های الهی تشکیل می دهد، دین و فرهنگ رابطه ای تنگاتنگ و در هم تنیده دارند، آموزه های فرهنگی اسلام، پاسخگوی نیاز های انسان در جهت رشد و توسعه می باشد. در پرتو توسعه فرهنگی، سایر ابعاد توسعه نیز، زمینه پیدایش و تجلّی پیدا می کند و جامعه به سوی رشد و پیشرفت، رهنمون می گردد. هدف پژوهش حاضر، این است که ضمن بیان اهمیت توسعه فرهنگی در روابط انسانی، مشخصه های اصلی و مهم توسعه فرهنگی را در آموزه های امام محمد باقر (ع) مورد بررسی قرار دهد و بیان نماید که آن حضرت به شاخصه های مهم توسعه مانند نگاه مثبت به دنیا و امور دنیایی، عقلانیت و خرد ورزی، رویکرد تعاملی به دیگر فرهنگ ها، و آزادی و کرامت انسان، توجه بسیاری داشتند و پیروان و دوستان خود را به این مهم، دعوت نموده اند.
واژگان کلیدی: امام باقر (ع)، فرهنگ، توسعه فرهنگی، جامعه

مقدمه

با توجه به اهمیت فرهنگ و نقش آن در پیشرفت جوامع، مفهوم توسعه فرهنگی، در دوران معاصر به ویژه در چند دهه اخیر از دغدغه های مهم اندیشمندان بوده است. توسعه فرهنگی به معنای پویایی و رشد فرهنگی را می توان فرایند بالا بردن فرهنگ جامعه در راستای اهداف مطلوب دانست که زمینه ساز رشد و پیشرفت انسان ها خواهد شد. هدف توسعه فرهنگی فراهم نمودن لوازم دسترسی همه مردم به فرهنگ است و معیار مهم در تکوین و شناسایی آن، نوع نگاه به دنیا، عقل، علم و تعامل انسانی و فرهنگی است.
در آموزه های دین اسلام به اعمال و رفتاری که موجب توسعه انسانی _به عنوان دربرگیرنده توسعه فرهنگی_ می شود ، بسیار اهمیت داده شده است و در سیره امامان معصوم (ع) مورد تاکید، واقع شده است؛ امام محمد باقر (ع) در سیره عملی و گفتاری خود انسان ها را به تعالی و رشد فرهنگ و اخلاق دعوت نموده اند و بر این مؤلفه های مهم، که رشد و توسعه جوامع را در بردارد تاکید نموده اند، در حقیقت عمل به این آموزه های دینی می تواند انسان ها را به مراحل عالی تری از پیشرفت و ترقی در ابعاد مادی و معنوی رهنمون سازد.

تعریف توسعه فرهنگی

فرهنگ یک مفهوم گسترده است شامل ارزش های اجتماعی و هنجارهای موجود در جوامع بشری، همچنین دانش، باورها، هنر، آداب و رسوم و… فرهنگ، سبب پیشرفت مادی و معنوی انسان ها، کرامت و شرافت آن ها، آزادی متعهدانه و عدالت محور بودن ابعاد گوناگون زندگی می گردد. همچنان که دوپویه می نویسد “فرهنگ انسان را قادر می سازد درباره خودش غور و تعمّق کند، این فرهنگ است که ما را موجوداتی انسانی، عقلانی و از نظر اخلاقی متعهد می سازد. به وسیله فرهنگ است که ما ارزش ها را از یکدیگر تفکیک می کنیم و به گزینش دست می زنیم. انسان افکار و اندیشه های خود را از طریق فرهنگ بیان می کند… و به صورت خستگی ناپذیر، به تلاش برای یافتن ویژگی های جدید و آفرینش آثاری که تعالی و رشد او را در پی دارد، اقدام می کند.” (دوپویه، گزاویه، فرهنگ و توسعه، ص ۷۹)
مفهوم توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته شدن، قدرتمند شدن و حتی بزرگتر شدن می باشد، پدیده ای است که پیامدهای فکری و اخلاقی گسترده ای برای افراد و جوامع در بردارد. “از اوایل دهه شصت میلادی، با توسعه اقتصادی، ضرورتی برای توزیع وسیع منافع اقتصادی و اجتماعی حاصله تبلور یافت ولی در اواخر دهه به تدریج آشکار شد که هرچند، رشد اقتصادی، شرط ضروری توسعه است اما نباید آن را به منزله توسعه تلقی کرد.” (همان، ص ۹) بنابراین مفهوم توسعه در دهه های اخیر رشد یافت و با پایان یافتن جنگ جهانی اول این تفکر که که باید بین جوامع انسانی در امور معنوی و فرهنگی و هر آن چه با کرامت انسانی سرو کار دارد، ارتباط و همدلی وجود داشته باشد قوّت گرفت و تحولات بعد از جنگ جهانی دوم، این واقعیت را به نظام ها تحمیل کرد که اصل تعامل بین فرهنگ ها به جای تقابل، بهترین راه همزیستی می تواند باشد و این امر میسر نیست مگر با اولویت قرار دادن عوامل فرهنگی و توسعه فرهنگی. بر همین اساس یونسکو _ سازمان آموزشی علمی فرهنگی_ در نوامبر ۱۹۴۵ میلادی تاسیس شد. (برگرفته از نجف بیگی، رضا، مدیریت فرهنگ و توسعه در کشورهای جهان سوم،۱۳۸۶ ، ص ۲۵)
با توجه به اهمیت بنیادین فرهنگ و نقش آن در جهان امروز و تاکید صاحب نظران و سازمان های فرهنگی در دهه های اخیر و همچنین با توجه به خلاء های اخلاقی و فرهنگی موجود، توسعه فرهنگی در دنیای کنونی ضروری و گریز ناپذیر به نظر می رسد. توسعه فرهنگی یکی از شاخص های اصلی خود باوریِ جامعه است که در قالب اهمیت دادن به ارزش های محلی و ملی باید بتواند از طریق برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی به نیاز های معنوی و مادی افراد جامعه خود پاسخ دهد. هدف توسعه فرهنگی فراهم آوردن لوازم دسترسی توده های مردم به فرهنگ و مشارکت آنان در زندگی فرهنگی است. سازمان جهانی یونسکو توسعه فرهنگی راچنین تعریف نموده است: توسعه و پیشرفت زندگی فرهنگی یک جامعه با هدف تحقق ارزشهای فرهنگی، به صورتی که با وضعیت کلی توسعه اقتصادی و اجتماعی هماهنگ شده باشد. (برگرفته از کرمشاهی، ساسان، راه کارهای ارتقاء توسعه فرهنگی در کشور، ۱۳۹۴)هرچند، تعابیر مختلفی در زمینه توسعه فرهنگی وجود دارد اما تعریف “ژیرار آگوستین” را می توان یکی از تعاریف قابل توجه دانست؛ “ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان، افزایش علم و دانش انسان ها، آمادگی برای تحول و پیشرفت و پذیرش اصول کلی توسعه، نظیر قانون پذیری، نظم و انضباط، بهبود روابط اجتماعی و انسانی، افزایش توانایی های علمی و اخلاقی و معنوی برای همه افراد جامعه. در مجموع توسعه فرهنگی را می توان فرایند ارتقاء شئون گوناگون فرهنگ جامعه در راستای اهداف مطلوب دانست که زمینه ساز رشد و تعالی انسان ها خواهد شد.” (نظیرپور، محمدنقی، ارزش ها و توسعه، ص ۴۴)

نگاه مثبت به دنیا و امور دنیایی

اسلام دینی است اجتماعی که به همه ابعاد انسان و زندگی او توجه داشته است، دین اسلام با ارائه شواهد مختلف از قرآن، سیره پیامبر (ص)، امامان معصوم (ع) و تجربه تاریخی مسلمانان رویکردی متعادل، نه متقابل درمورد سویه هایی چون خدا و انسان، دنیا و آخرت، علم و دین، فرد و جامعه و… دارد. (ر.ک به شجایی زند، علیرضا، عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی، فصل پنجم)
برخی از افراد معاصر امام محمد باقر (ع) تلاش برای امرار معاش و بهتر شدن شرایط زندگی را مطلوب و مورد پسند نمی دانستند؛ به عنوان نمونه “محمد بن منکدر یکی از حافظان قرآن و از زهّاد معروف دوران امام باقر(ع)، در ضمن تمجید از آن حضرت می گوید که در یکی از روزهای گرم تابستان از مدینه خارج شدم. ناگاه در آن هوای گرم، محمد بن علی را ملاقات کردم که با کمک دونفر از خدمتکارانش مشغول کار و رسیدگی به امور زندگی است. با خود گفتم: بزرگی از بزرگان قریش در چنین هوای گرم و طاقت فرسا به فکر دنیا است، باید پیش رفته و اورا موعظه کنم. به آن حضرت نزدیک شدم و به او سلام کردم او نفس زنان و عرق ریزان سلامم را پاسخ داد. به او گفتم چرا بزرگی چون شما در چنین شرایطی به فکر دنیا و طلب مال باشد اگر مرگ در چنین حالتی به سراغ شما بیاید چه خواهید کرد؟ امام(ع) ایستاد و فرمود: به خدا سوگند اگر در چنین حالتی مرگ به سراغم آید در حالت اطاعت از خدا به سراغم آمده است زیرا با همین کارهاست که خود را از تو و دیگر مردم بی نیاز می سازم. محمد بن منکدر می گوید: در این هنگام به آن حضرت عرض کردم خدا تورا رحمت کند می خواستم شما را موعظه کنم اما شما مرا راهنمایی کردید.” (قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ص ۷۳۵٫ و نیز ارشاد مفید، ۲_ ۱۵۹، برگرفته از ترابی، احمد، امام باقر جلوه امامت در افق دانش، ص ۲۱۲) آن حضرت در مقام عمل، با نظر گروهی از مردم که گمان می کردند، ترک کامل نعمت های دنیوی، ورع اسلامی و زهد است مقابله می نمود؛ “حکم بن عیینه می گوید: روزی خدمت ابو جعفر(ع) مشرف شدم و او را در خانه تزیین شده و آراسته یافتم، در حالیکه پیراهن مرطوبی بر تن داشت و روی آن ملافه رنگارنگی بر دوش، و رنگ ملحفه در شانه شان اثر گذاشته بود. داشتم خانه و طرز تزیین آن را تماشا می کردم که آن حضرت پرسیدند درباره وضع اتاق چه فکر می کنی؟ گفتم حالا که شما در این وضعیت قرار گرفته اید من چه می توانم بگویم اما در میان ما این قبیل کار ها کار نوجوانان است. امام (ع) گفت: ای حکم! زینت هایی که خدا برای مردم اجازه داده و روزی های حلال او را چه کسی حرام کرده؟! اینکه می بینی از همان قِسمی می باشد که خدا برای مردم حلال فرموده است.” (الکافی، ج ۶، ص ۴۴۶، برگرفته از جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص ۳۵۷)
چنین نگرشی می تواند محرک، سازنده و مایه رشد باشد. همچنان که رواج روحیه کسالت، افسردگی و بطالت در جامعه، عدم رشد روحیه کار و تلاش، فقدان وجدان کاری و فعالیت های اجتماعی را دربردارد. در آموزه های امامان معصوم (ع) همواره انسان ها به کار و تلاش و دوری از تنبلی دعوت شده اند؛ تا جایی که از پیامبر(ص) روایت شده است: اگر بدانم دقایقی به پایان عمر جهان و فرا رسیدن رستاخیز باقی نمانده و نهالی در دستم باشد، باز هم نهال را خواهم کاشت. این بینش، باعث شادابی و پر نشاط شدن زندگی یک جامعه، تحرک و بالندگی یک ملت و درنهایت حرکت به سوی پیشرفت و توسعه می شود. در این نوع نگاه، انسان باید همواره امیدوار و در حال تکاپو، تلاش و فعالیت باشد؛ در همین زمینه از امام باقر(ع) روایت شده است که “از مردی نفرت دارم که در کار دنیای خود تنبل باشد، آن کس که در کار دنیای خود تنبل باشد در کار آخرتش تنبل تر خواهد بود.” (الحیات، ج ۵، ص۴۹۵) آن حضرت در جای دیگر می فرماید “تنبلی به دین و دنیا آسیب زند.” (تحف العقول، حرّانی، ص۵۳۵)
در حقیقت، همان گونه که هیچ فرهنگ سنجیده ای بدون اندیشه حاصل نمی شود بدون کار و تلاش نیز به دست نخواهد آمد. اگر افراد یک جامعه اهل کار و کوشش باشند و وظیفه ای را که بر عهده دارند را به خوبی انجام دهند و از هرگونه بیهودگی و تنبلی دوری جویند، به رشد فرهنگی خواهند رسید آنگاه اسباب پیشرفت و توسعه برایشان فراهم خواهد شد. ( برگرفته از الحیات، ج ۵، ص ۴۵۳)

اهمیت دادن به عقلانیت، یادگیری و آموزش

عقلانیت _به کار گیری عقل در امور دینی و دنیوی_ یکی از مهم ترین شاخصه های توسعه یافتگی است و رستگاری انسان، از این بستر به دست می آید. عقل، گرانبها ترین و با ارزش ترین نعمتی است که خداوند به بشر ارزانی داشته است، انسان خردمند روابط خود با چهار حوزه زندگی که عبارتند از انسان با خدا، انسان با خویشتن، انسان با مردم و انسان با هستی را سر و سامان می دهد. اسلام به کوشش های عقلانی برای شناخت، تبیین و ارزیابی موضوعات، در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی اهتمام ورزیده است. در آموزه های اسلامی عقل و خرد و دانایی در همه شئونات زندگی، گسترده شده و همه کارها درچنین جامعه ای نمودار عقل و دانایی است، نه نمودار تحجُر و عوام زدگی. قرآن کریم سفارش زیادی به باروری و بهره برداری از عقل نموده است و بد ترین موجودات را کسانی دانسته که تعقل نمی کنند. {إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ (انفال، آیه ۲۲)} در قرآن _که برای اندیشه و خرد ورزی و صاحبان عقل، ارزش والا و حیاتی قائل است_ بیش از هزار بار کلمه علم و مشتقات آن که نشانه باروری خرد و اندیشه می باشد، تکرارشده است و افزون بر هفده آیه به طور صریح انسان را دعوت به تفکر نموده است. پیشوایان معصوم(ع) که اهل خرد، تفکر و اندیشه بوده اند عمر خویش را در جهت هدایت گری بشر صرف نموده اند و همواره به دنبال آشکار ساختن گنجینه های عقول و تبیین جایگاه عقل در بین مردم بودند و در گفتار و رفتار خویش، برای عقل و خردورزی اهمیت بسیاری قائل شده اند و معتقد بودند که انسان با چراغ عقل می تواند راه های تاریک زندگی را به آسانی طی کند. “امام باقر(ع) از پیامبر(ص) نقل می کند کسی خدا را به چیزی والاتر از عقل و خرد مندی عبادت نکرده است. مومن، عاقل و خردمند نخواهد بود مگر آنکه ده خصلت در او باشد: به نیکیِ او امید دارند و از شرِّ او در امان باشند… و در سراسرِ عمر خود از جست و جوی علم، خسته نشود.” (الحیات، ج۱، ص۸۲) همچنین از ایشان نقل شده است “دانشمندی که با دانش خود به جامعه سود رساند، از هفتاد هزار عابد برتر است.” (اصول کافی، ج ۱، باب صفت العلم، برگرفته از ترابی، احمد، امام باقر(ع) جلوه امامت در افق دانش، ص ۲۴۹)
یک اندیشه، بینش و فرهنگ زمانی می تواند در توسعه فرهنگ و برتری دادن افکار عمومی تاثیر داشته باشد که بتواند انتشار یابد و به دست دیگران برسد؛ امام باقر (ع) از علم، آگاهی و شناخت بالایی برخوردار بود. تلاش های خستگی ناپذیر ایشان در راستای آموزش و ترویج علم و دانش در جامعه را بسیاری از تاریخ نویسان ذکر کرده اند؛ “علوم قرانی، اصول اخلاقی اسلام بر اساس سیره نبوی و تاکید بر انجام دادن عمل صالح… از زمینه هایی است که امام باقر (ع) ضمن بیان نظرات خویش، به تربیت شاگردان بسیاری پرداخت. در “رجال طوسی” از ۴۶۷ نفر به عنوان صحابی معروف امام (ع) یاد شده است، وکسانی که از ایشان روایت می کردند را بیش از اینها دانسته اند.” ( جعفریان، رسول، حیات فکری_ سیاسی امامان شیعه، ص ۳۷۶) از جمله سفارش های آن حضرت به شیعیان و دوستان خود، آموختن دانش و حرکت براساس علم و آگاهی بود “به فراگیری دانش بپردازید زیرا تحصیل دانش، حسنه و طلب علم، عبادت است و گفتگو درباره مسائل علمی، تسبیح و آموزش آن به دیگران صدقه و قرار دادن آن در اختیار افراد شایسته، مایه تقرب به خداوند است.” (ترابی، احمد، ص ۲۵۰)

وجود رویکرد تعاملی با دیگر فرهنگ ها

فرایند مبادله فرهنگی به اندازه خود فرهنگ قدرت دارد، هر فرهنگی در جهان خود را از طریق فرایند بی پایان داد و ستد شکل داده است، چرا که فرهنگ، هویت زنده و پایداری است که دایما در حال بسط و گسترش می باشد. ( ر.ک. راهبردهای علمی توسعه فرهنگی، ترجمه فاضلی، محمد، ص ۲۴۹) انسان فرهنگی، در مقابل دیدگاههای مختلف و کسانی که دارای اندیشه یا مذهب دیگری هستند اهل تعامل، مدارا و گفتگو می باشد، این ویژگی سبب رشد و پیشرفت فرد و جامعه خواهد شد. “در صورت پذیرش اصل احترام به فرهنگ ها همه افراد، امکان بهره مندی از فرهنگی که هویت خود را در آن می جویند و فرهنگ دیگران و همچنین امکان شناسایی سایر فرهنگ ها و تقدیر و تجلیل از آنها را خواهند داشت، این صعه صدر و ارتباطات گسترده، ضامن پیشرفت خواهد بود.” ( دوپویی، فرهنگ و توسعه، ص ۲۳) در آیین اسلام نه تنها با تحمیل اندیشه خود به دیگران موافقت نشده، بلکه در فرهنگ دینی با راهبردی فعال و مبتنی بر دغدغه حفظ دین با سایر فرهنگ ها به تعامل و گفتگو می پردازد؛ در زندگی امام باقر (ع) شاهد موارد بسیاری هستیم که نوع نگاه حضرت در برخورد با دیگر افراد را با رویکرد تعاملی نشان می دهد. به عنوان نمونه “مردی غیر مسلمان (نصرانی) در یکی از روز ها با امام باقر(ع) روبه رو شد، آن مرد به دلیلی نامشخص نسبت به آن حضرت کینه داشت از این رو دهان به بدگویی گشود و با تغییر اندکی در اسم امام باقر(ع) گفت: تو بقر(گاو) هستی؟ امام بدون اینکه خشمناک شود با آرامش خاصی فرمود : من باقرم. مرد نصرانی که از سخن قبل به مقصود نرسیده بود و احساس می کرد نتوانسته است امام را به خشم بیاورد گفت: تو فرزند زنی آشپز هستی! امام: این حرفه او بوده است( و ننگ و عاری برای او نخواهد بود) مرد نصرانی پا فراتر نهاد و با گستاخی گفت: تو فرزند زنی سیاه چرده و زنگی و… هستی. امام پاسخ داد: اگر تو راست می گویی و مادرم این گونه که تو توصیف می کنی بوده است، از خداوند می خواهم که او را بیامرزد و اگر حرف های تو دروغ و بی اساس هست از خداوند می خواهم که تو را بیامرزد. مرد نصرانی که شاهد حلم و بردباری اعجاب انگیز امام باقر (ع) بود و مشاهده کرد که این شخصیت اصیل و پرنفوذ، با وجود پایگاه عظیم اجتماعی و علمی خود که صدها شاگرد از درس او بهره می بردند، به جای مقابله با بدزبانی هایِ او با احترام برخورد نموده است، از گفته های خود معذرت خواهی کرد و به دین اسلام ایمان آورد.” (برگرفته از ترابی، احمد، امام باقر(ع) جلوه امامت در افق دانش، ص۲۱۹)
بر این اساس، امام باقر(ع) همواره به داشتن برخورد مناسب با پیروان دیگر ادیان تأکید می نمود: “اگر شخصی یهودی با تو همنشین شد برای او همنشین خوبی باش.” ( الحیات، ج ۹، ص ۲۱۸) و از سفارشات آن حضرت است که “با منافق به زبانت سازگاری نما و با مؤمن خالصانه دوستی کن و اگر یک یهودی همنشینت شد به نیکی رفتار کن.” (تحف العقول، ص۵۱۷)

باور به کرامت و آزادی انسان

شاید بتوان فقدان آزادی را به عنوان اصلی ترین چالش توسعه فرهنگی دانست؛ براساس آموزه های دین اسلام آزادی یکی از حقوق انسانی است که ریشه در خلقت انسان دارد و لازمه وجودی او می باشد. (مطهری ۱۳۸۰، برگرفته از راهبرد های توسعه فرهنگی از دیدگاه امام علی(ع)، پاییز ۹۴) از نظر استاد مطهری آزادی بشر تا جایی محترم است که با استعدادهای عالی و مقدسی که در نهاد بشر گذاشته شده است، هماهنگ باشد و او را در مسیر تعالی و ترقی قرار دهد. اگر در جامعه ای برای بیان دیدگاه های مختلف، آزادی وجود نداشته باشد و از آنها جلوگیری شود، نقد و بررسی گفته ها امکان نخواهد داشت. امام باقر (ع) از حضرت عیسی (ع) نقل می کند که کلام حق را اگرچه گوینده آن اهل باطل باشد، بگیرید و کلام باطل را هرچند گوینده آن اهل حق باشد، رد کنید. از این روایت استفاده می شود که معیار سنجش سخن، حق است و نمی توان سخن کسی را به صرف اینکه از اهل اسلام نیست، رد کرد بلکه باید شنید و در آن تامل کرد. امکان و فرصت سخن گفتن افراد را نباید از آن ها سلب کرد و به این دلیل که آنها اهل باطل هستند با آنها مخالفت کرد . از نظر اسلام، همه انسان ها دارای کرامت ذاتی هستند و بر همین اساس باید شخص را محترم، دوست داشتنی، در خور مهر و محبت، مصون از تعرض به حقوقش بدارند. از امام صادق (ع) نقل است که پدرم چون خدمتکاران خود را به کاری وا می داشت اگر آن کار برایشان دشوار و سنگین بود، می فرمود “بسم اللّه” و خود نیز مشغول به کار می شد. (قمی، شیخ عباس، ص ۷۳۸) در حقیقت، عزت و بزرگواری جزئی از سرشت انسان است و تکریم در روابط انسانی و تعامل های اجتماعی یک اصل مهم و زیر ساختی می باشد. در بینش اسلامی با همه افراد جامعه محترمانه برخورد می شود و کسی حق ندارد با گفتار و رفتار خویش انسان دیگری را مورد اهانت قرار دهد.

منابع:

۱- اسلامی پناه، مهدی، جلوه های عقلانیت و اندیش ورزی در تعالیم رضوی، چاپ دوم، افق اندیشه، تهران، ۱۳۹۲
۲- ترابی، احمد، امام باقر (ع)، جلوه امامت در افق دانش، بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ اول، مشهد، ۱۳۷۳
۳- سازمان علمی، تربیتی و فرهنگی ملل متحد، راهبردهای عملی توسعه فرهنگی، ترجمه محمد فاضلی، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، تهران ۱۳۷۹
۴- جعفریان، رسول، حیات فکری_ سیاسی امامان شیعه، نشر علم، چاپ سوم، تهران ۱۳۹۱
۵- حرانی، ابو محمد حسن بن علی، تحف العقول عن آل رسول، حسن زاده صادق، انتشارات آل علی، قم ۱۳۸۱
۶- حکیمی محمد رضا، حکیمی محمد، حکیمی علی، الحیات، دلیل ما، چاپ سوم، بهار ۱۳۹۵
۷- دوپویه، گزاویه، فرهنگ و توسعه، ترجمه فاطمه فراهانی، عبد الحمید زرین قلم، ناشر کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ۱۳۷۴
۸- قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، زندگینامه چهارده معصوم (ع)، پورصائب، قم، ۱۳۸۹
۹- کرمشاهی، ساسان، بررسی راهکارهای ارتقاء توسعه فرهنگی در جامعه، آذر ۱۳۹۴
۱۰- نجف بیگی، رضا، مجله اقتصاد، مدیریت فرهنگ و توسعه در کشور های جهان سوم، شماره ۶۸
۱۱- مجلات تخصصی نور، نشریه مدیریت فرهنگی، مقاله جایگاه یونسکو در برنامه ریزی و توسعه فرهنگی جهان سوم، صالحی امیری، سید رضا زمانی، هرگلانی لیلی، شماره ۲ از ص ۵۹ تا ۷۰، زمستان ۱۳۸۷
۱۲- مجلات تخصصی نور، پناهی محمدحسین، توسعه فرهنگی ضرورت توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، ۱۳۹۳
۱۳- فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی_ فرهنگی، ملکی حسن، هاشمیان فخرالسادات، آقا محمدی جواد، مقاله راهبرد های توسعه فرهنگی از دیدگاه امام علی(ع)، شماره ۲، پاییز ۹۴
۱۴- نظیرپور، محمدنقی، ارزش ها و توسعه، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران ۱۳۷۸

Print Friendly

یک نظر بگذارید