مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجتالاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […] |
تغییر ماهیت روابط اجتماعی، بُن مایۀ عدالت در نهضت حسینی است
نویسنده: مهدیه برزگری (پژوهشگر مجموعه فرهنگی امام صادق«ع» میبد)
ارسال شده در تاریخ ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ چکیده«سخن گفتن از پیوند عدالت با انقلاب، یکی از بُنمایه های اندیشۀ حسینی است که در سپهر اندیشۀ سیاسی امروز جامعه، دچار سرخوردگی ذهنی و سُرخوردگی غربی شده است و بسیاری را به تزلزل و تردید در حسن و قبح انقلاب و عدالت دچار ساخته است. آنان که از منظر جامعه شناسی، انقلاب و ارزش آن را در تغییر و تکامل جامعه ها انکار نمی کنند باید به این رابطه و چگونگی آن بیشتر بپردازند.» (انصاری، ۱۳۹۴) این پژوهش در صدد تبیین این مهم است که امام حسین(ع) اصلی اساسی را در شکل بخشیدن به «انقلاب های تغییری» و هدفهای آنها بنیان گذاشت و آن «تغییر ماهیت روابط اجتماعی برآمده از ساختار و اوضاع سیاسی،اقتصادی» جامعه است و تنها بر تغییر ماهیت اشخاص و عوامل محدود نیست؛ چرا که برای دسترسی به هدفگذاری عدالت، باید واقعیت تغییر در روابط و ساختار اجتماعی مابعد انقلاب با ماقبل انقلاب ایجاد شود و در صورت عدم تغییر، انقلاب بی عدالت خواهد ماند و به ضد خود تبدیل خواهد شد. مقدمهتاریخ پرتلاطم بشریت، انقلابهای خونین بسیاری را تاکنون به خود دیده است، اما تنها پیام حیاتبخش عاشور است که از عرصۀ زمان و مکان محدود، فراتر رفته و همچنان پس از گذشت قرنها، جان زندهدلان را روشن نگه داشته است. شناخت نهضت عاشورا و ابعاد و اهداف و رسالت آن، خود ازبهترین و آموزندهترین درسهاى تاریخ اسلام و تشیع است. تاکنون هفت نظریه قابل توجه درباره هدف امام حسین(ع) ارائه شده است: ۱-امتناع از بیعت(بیعت) ۲-حکومت_شهادت ۳-شهادت عرفانی ۴- شهادت تکلیفی ۵- شهادت فدیهای ۶- شهادت سیاسی ۷- تشکیل حکومت. (اسفندیاری، عاشوراشناسی، ص ۵۵- ۵۶ ) هدف گذاری عاشورا منطبق با هر کدام از این نظرات که باشد قطعا عدالت خواهی وجه مشترک و قابل قبول نظریه پردازان و عاشورا پژوهان است؛ اینکه یکی از ویژگیهای نهضت امام حسین(ع) عدالتخواهی است. همچنانکه عدالت روح جامعه است و هیچ ملتی جز در پرتو عدالت عمومی و همهجانبه نمیتواند پایدار و جاوید بماند. با مرگ عدالت، مرگ جامعه حتمی و قطعی است. هرگاه زمامداران جامعه، که خود باید پاسدار عدالت باشند، به سوی ظلم و فساد منحرف شوند و دست تعدی به اموال مردم دراز کنند مرگ عدالت فرا رسیده است. تغییر ماهیت روابط اجتماعی فاسدامام حسین(ع) برای اقامه عدل در جامعه اهتمام ویژه ای داشتند و برای همین به ظلم سیاسی و اقتصادی امویان که همان استبداد سیاسی و استئثار(ویژه خواهی) اقتصادی بر مردم است حساس بودند و در برابر خواستۀ ظالمان عصر خویش ایستادند. امام(ع) با گفتار و موضع گیری هایی که در قبال جریان سیاسی حاکم بر جامعه داشتند در دو حوزه ی مهم و اساسی ـ سیاسی و اقتصادی ـ اقدام به تغییر و دگرگون سازی کردند. حسین(ع) با این اقدام، اصلی اساسی را در شکل بخشیدن به « انقلاب های تغییری » و هدف های آنها بنیان گذاشت و آن «تغییر ماهیت اوضاع» است و نه تنها « تغییر ماهیت اشخاص»؛ چرا که تغییر اشخاص و مسئولان به خودی خود به نتیجه عدالت خواهی نخواهد رسید، حتی اگر فاسدان را بردارند و صالحان را به جای ایشان بنشانند. زیرا بقای روابط و تغییر عوامل، جز بدبختی برای جامعه ها و توده ها نتیجه ای ندارد. به دیگر سخن؛ انقلاب به شعار و فریاد نیست و عدالت در انقلاب بدون تغییر در ماهیت روابط، شدنی نیست. (حکیمی، الحیات،ج ۶ ،ص ۵۵۰). دگرگونسازی ماهیت روابط اقتصادی ناعادلانهاز مهمترین اوضاعی که توده ها و آحاد مردم با آن درگیرند اوضاع معیشتی و اقتصادی است که تنها با وجود عدالت اقتصادی در جامعه، همگان یکسان برخوردار خواهند شد. به همین جهت پیامبران از آغاز کار بدان اهتمام ورزیده اند و فریاد «اوفوالکیل و المیزان بالقسط» سرداده اند و به حرکتی تغییری دست یازیده و فرا خوانده اند. .(حکیمی، همان) در عصر امام حسین(ع) یکی از جهات انحرافی مهم و ظلم هایی که امویان بر مردم روا داشته بودند، همین انحرافات و بی عدالتی ها در حوزۀ اقتصادی و معیشتی است؛ اشرافیگری و بذل و بخشش های بی حد و حصر از بیت المال به اقوام و نزدیکان حاکمیت، به یک سنت متعارف تبدیل شد. پس از مرگ معاویه در نامه ای که گروهی از شیعیان از جمله سلیمان بن صُرَد و حبیب بن مظاهر برای امام(ع) نوشتند اینچنین وضع موجود جامعه را ترسیم کردند: «سپاس خداوندی را که دشمن زورگو و سرکش شما را در هم شکست همان دشمنی که بر این امت یورش آورد و به ظلم، زمامداری انان را برای خود بربود و اموال آنان را به زور بگرفت و بدون رضایت آنان خود را فرمانروای ایشان خواند. نیکان را بکشت و بدکاران را بر جای نهاد و مال خدا را دست به دست، در میان گردنکشان و ثروتمندان چرخاند.» (اسفندیاری، محمد، حقیقت عاشورا، ص۵۴) همینطور دور شدن از اصول و روابط سالم اقتصادی توسط بنی امیه در کلام امام حسین(ع) در مورد اموال عمومی جامعه اینگونه ترسیم می شود: «مردم! آگاه باشید، اینان (بنی امیه) اطاعت خدا را ترک کرده و…… حدود الهی را تعطیل کرده «فییء» را به خود اختصاص داده و حلال و حرام خداوند را تغییر دادهاند.» (همان، حقیقت عاشورا، ص ۵۵) و در جایی دیگر فرمودند: «بنی امیه، اموال فقیران و بینوایان را به خود اختصاص دادند.» (همان، ص ۵۵) دگرگونسازی ماهیت روابط سیاسی نابرابرمسلمانان در عصر امام حسین(ع) نماز می خواندند و روزه می گرفتند و زکات می دادند و به حج می رفتند اما حساسیت سیاسی نداشتند و به ظلم خلیفه و عمالش بی اعتنا بودند. حکومت با زر و زور، زبان های مخالف را می برید و می خرید ولی مردم لب به اعتراض نمی گشودند و دلخوش بودند که خدا را عبادت می کنند. امام(ع) فریادی در سکوت بود و فساد حکومت را چندان مهم می شمرد که میفرمود:« مگر نمی بینید که به حق عمل نمی کنند و از باطل نمی پرهیزند؟» همچنین «هر که فرمانروای ستمگری را ببیند و با کردار و گفتارش بر وی نشورد بر خداست که او را در جایگاه ان ستمگر در آورد.» (اسفندیاری،حقیقت عاشورا، ص. ۲۵۵) منابع:۱- انصاری، حسین، سلسله بحث ها پیرامون اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، کانال تلگرامی منبرها و سخنرانی ها، ۱۳۹۴. |
یک نظر بگذارید