مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

توصیف خُطبۀ فاطمیه در ژرفای اندیشۀ علامه محمّدرضا حکیمی(طاب ثراه)

نویسنده: زهرا فصیحی، گروه پژوهشهای دینی ۲ (ادبیات فارسی)
ارسال شده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۱

چکیده

علامه محمدرضا حکیمی(طاب ثراه) فقیه، متفکر و اندیشمندی بود که زندگی اش را در مسیر دفاع از مکتب وحی و معارف اسلام حقیقی سپری کرد. با اهمیت ترین موضوع در آثار او، تأکید بر عدالت و لزوم قیام در برابر ظلم و ستم است. علامه حکیمی بیش از هر اندیشمند دیگری در نوشته هایش از واژۀ «ثقلین» استفاده کرده است. ایشان خطبۀ معروف به فدکیه را «فاطمیه» می خواند و براین باور است که نام فدکیه به هیچ وجه از عهدۀ بیان وجوه فصاحت و بلاغت و عظمت معانی و مطالب این خطبه بر نمی آید. در این نوشتار ضمن بررسی موضوع فاطمیات در مجموعۀ آثار و نوشته های علامه حکیمی، نگرش ژرف ایشان دربارۀ مفاهیم و محتوا و اهداف خطبۀ فاطمیه و تأثیرات سیاسی و اجتماعی آن در جامعه پس از پیامبر(ص) گردآوری شده است.

کلیدواژه: حضرت فاطمه(س)، ثقلین، خطبۀ فاطمیه، محمد رضا حکیمی

مقدمه

محمدرضا حکیمی، فقیه، متفکر، متأله قرآنی و نویسنده‌ای بزرگ و مجاهدی خستگی‌ناپذیر و مدافع آرمان‌های مکتب وحی بود که زندگی‌اش در تبیین علمی مفهومِ عدالت‌خواهی، مبارزه و ستم‌زدایی از جوامع بشری سپری‌گردید. او نویسنده‌ای بود که هماره از اسلامِ اصلی دم می‌زد: اسلامِ زاهد بودنِ عالم و صالح بودن ِحاکم. اسلامِ اهمیت دادن به مسائل اقتصادی و معیشتی خانواده‌ها و توجه به تأمین نیازها و نقش آن در حفظ دین و نظارتِ دقیق بر جریان اموال و امکانات در جامعه و همچنین اسلامِ عدالت گستری، دانش پروری و شعور آفرینی، ارتجاع ستیزی و زمان شناسی. اسلامِ مردم دوستی و آزادی و در یک کلمه دین.[۱]

حکیمی در کتاب‌هایش از چند موضوع بیشتر سخن گفته و بر آنها تأکید کرده است که مهم ترین آنها را می‌توان در این دو خلاصه کرد: ۱ـ دوری از خمودی و دعوت به قیام ۲ـ برپایی عدالت. در واقع آهنگ و جهت‌گیری کتاب‌های حکیمی عبارت است از قیام به قسط که این همان چکیدۀ دعوت پیامبران و آهنگِ پیام آنان است.[۲] «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ. ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.»[۳]

در آثار این اندیشمند بزرگِ تشیع، امامت، وصایت، ثقلین و غدیر، واژه‌هایی است که زیاد تکرار شده است. حدیث ثقلین آنچنان که در آثار حکیمی یاد شده، در آثار هیچ یک از دانشوران معاصر به چشم نمی‌خورد. او به جای شعار بازگشت به قرآن ، شعار‌‌‌ بازگشت به ثقلین را مطرح می‌کند.[۴] در این راستا حضرت فاطمه(س) نیز در بیان و آثار علامه، جایگاهی بس والا و بلند مرتبه دارد؛ ایشان وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره (س) را استوارترین قامت انسان در تاریخ و قائمه همه موجودیت توحید و عدل می‌داند. کسی که در زمان مقتضی با صدای محمّدی، حقایقِ وحی را بازگو کرد و با ساختار دهی مجدد قرآنی به ذهنیت قرآنی امّت، بارِ حراست اجتماعی و فرهنگی مسلمانان را به دوش کشید. او فاطمه (س) را مادر بشریت می‌نامد.[۵]

شخصیتی که وجود و حیات پربار و شهادت مظلومانه‌اش در تاریخ اسلام قابل چشم‌پوشی نیست و بدون آگاهی از سیره‌اش، زیست مسلمانی و تبعیت از الگوی پیامبر (ص) دچار خطاهای راهبردی می‌شود . این حقیقتی انکارناپذیر است که تشیع، حفظ سرمایه‌های ارزشمند خود را در طول تاریخ سیاسی‌-فرهنگی‌اش، مدیون خطبه‌ها و مواضع حضرت زهرا (س) است.

حکیمی معتقد است؛ «خطبۀ بانوی بزرگ، خطبۀ فدکیه نبود و این نامگذاری حاکی از غفلت از اسرار تاریخ و تحولات تاریخی و تأثیر تاریخ‌سازان بزرگ و ساختاردهان سترگ چونان بانوی کبری (س) است» در همین راستا استاد خود اذعان می‌دارد که: «اینجانب مدتی است به این امر می‌اندیشد، که «خطبۀ فاطمیّه» را از حوزۀ این نامگذاری نامناسب(فدکیه) نجات دهد، و شأن الهی و انبیایی این خطبه را – تا حدی -روشن سازد، و تجلّی ثانی محمد (ص) -پیامبر آخر الزمان- را، در کلمه به کلمه، و سطر به سطر خطبۀ فاطمیّه (یا منشور ابدیت ارزش ها)، نشان دهد و اصولی را که بانوی بزرگ در این سخنرانیِ منحصر به فرد در تاریخ، برای بشریت –با تلخیص بیّنات قرآنی- باز گفته است فراآورد».[۶]

علامه حکیمی، سخنرانی حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر (ص) در مسجد مدینه و در برابر خلیفۀ اول و اجتماع مردم را آن چنان مهم و برجسته دانسته که آن را هم شانه و هم شأن با حدیث شروع دعوت پیامبر (ص) و خطبۀ غدیر آورده است: «در مورد «الغدیر»، می افزایم که اصولا باید به نسل حاضر جهان معاصر، فهمانده شود که شیعه در طول چهارده سده چه می گوید، اینهمه اسناد و مدارک را برای چه گرد می آورد، دعوت شیعه، در مقیاس مسائل انسانی کجا جای دارد، مضمون این نفس متصل، از حدیث بدو الدعوه پیامبر (ص) (در سال سوم هجری) تا ده ها حدیث دیگر تا خطبه غدیر تا سخنرانی حضرت زهرا (س) و ده ها کتاب، تا کتاب الغدیر چیست؟ آیا این همه درگیری بر سر مسئله ای است انقراض یافته، یا بر سر امری زنده تا روزی که زندگی هست؟ این ها را باید روشن کرد».[۷]

از دیدگاه علامه حکیمی، خطبۀ فاطمیه، «قیامی قرآنی بود که سبب گشت تا علی(ع) از حذف مطلق مصون ماند… و پس از ۲۵ سال روی کار آید، و بتواند شهر نمونۀ قرآنی را بسازد، یعنی شهری منهای فقر… .»[۸]

در ذیل به تعدادی از بیانات و توصیفات علامه از مضمون خطبۀ فاطمیه پرداخته می شود:

۱. توصیف پیامبروار قرآن کریم

«خطبۀ فاطمیّه (س)، توصیف پیامبروار قرآن کریم، از زبان بانوی بزرگ، صدّیقۀ کبری، ولیّه الله عظمی، حضرت فاطمۀ زهرا- صلواتُ الله تعالی علیها- که خود تعلیم و تربیت یافتۀ دامان آورندۀ قرآن، و تجسّم کامل معارف و تعالیم قرآنی است». [۹]

۲. منشور ابدیت ارزش ها

«اینجانب مدتی است به این امر می‌اندیشد، که… شأن الهی و انبیایی این خطبه را – تا حدی -روشن سازد، و تجلّی ثانی محمد (ص) -پیامبر آخر الزمان- را، در کلمه به کلمه، و سطر به سطر خطبۀ فاطمیّه (یا منشور ابدیت ارزش ها)، نشان دهد و اصولی را که بانوی بزرگ در این سخنرانیِ منحصر به فرد در تاریخ، برای بشریت –با تلخیص بیّنات قرآنی- باز گفته است فراآورد».[۱۰]

۳. تفسیری بر اصالت‌های اسلام و رسالت‌های قرآن است.

۴. دفاع نامهای از حکومت حقه و حقوق اجتماعی اسلام و مسلمین است.

۵. نشان دهنده خط مشی صحیح به امت در لزوم پیروی از امام حق، است.

«اینجاست که می نگریم، بانوی اکرم حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبه معروف خویش – که در واقع تفسیری است بر اصالت های اسلام و رسالت های قرآن و دفاع نامه ای است از حکومت حقه و حقوق اجتماعی اسلام و مسلمین و نشان دادن خط مشی صحیح است به امت در لزوم پیروی از امام حق چنین می گوید:

« ای مسلمانان! این شمایید که درفشهای افراشته احکام خدایید و این شمایید که بار گران دین خدا را و آیات وحی او را بر دوش کشیده اید تا هم خود از سر صدق و امانت به آن عمل کنید و هم اینهمه آیات و مواریث تربیتی را به سراسر گیتی و اقوام جهان برسانید…» [۱۱]

۶. خطبۀ فاطمیه از نهادهای اساسی فلسفه سیاسی در اسلام است

«چون توجه کنیم که قصد اصلی حضرت زهرا (س) از این سخنرانی، دفاع از خلافت علی (ع) و وصیت پیغمبر (ص) در مورد خلافت و نشر فلسفه سیاسی اسلام و تأیید حق اجتماعی و دینی مسلمین و تصحیح شکل حکومت بوده است، به این نکته خوب پی می بریم که این همه، یعنی نشر دین خدا و عمل صادقانه به احکام آن و ابلاغ دین به اقوام و ملل گیتی، همواره در پرتو رهبری کسی میسر است که وجودش، از هر حیث، دنباله و امتداد وجود پیامبر (ص) باشد و با همه ملکات پیامبر (ص) پرورش یافته باشد و از کودکی در دامان پیامبر (ص) بزرگ شده باشد و لحظه ای انحراف در روح و جسم و زندگیش راه نیافته باشد و بت نپرستیده باشد و گناه نکرده باشد، و جاهلیت در زندگی او راه نداشته باشد و از همه مهم تر، او نیز چون خود پیامبر (ص)، از مجموعه این رسالت آگاه باشد و به مجموعۀ این رسالت مؤمن باشد و به خود و مسئولیت های خود علم و اعتقاد داشته باشد. خطبه ای (سخنرانیی) که در ظاهر، برای احقاق حق مسلم و میراث شرعی خانوادۀ پیامبر (ص) ایراد شد، یعنی استرداد فدک، اما در واقع، فدک، عنوان بود و مقصود اصلی، احیای ذهن جامعه بود و نجات امت و نشان دادن انحراف اصولی در مقام رهبری و بر حذر داشتن اجتماع از پذیرش مراحل اولیه ظلم، تا به مراحل بعدی نکشد و پایه های ستم استوار نگردد . این خطبۀ فاطمیه، در حقیقت، یکی از نهادهای اساسی «فلسفه سیاسی» در اسلام است».[۱۲]

۷. درگیری با قدرت مسلط و تلاش برای اصلاح مسیر و تصحیح خطای جامعه پس از درگذشت پیامبر و تغییر جوهر رهبری در اسلام

«نخستین انقلاب داخلی، در اسلام، پس از انحراف جریان رهبری پیش آمد. اوج این انقلاب با سخنرانی (خطبه) معروف بانوی اکرم، حضرت فاطمه زهرا (ع) توأم بود. محتوای این سخنرانی، که با شور تمام در اجتماع بزرگ مسجد پیامبر ادا شد، از جمله اینها بود. اهمیت جریان رهبری بر حق و علت ظهور انبیا در تاریخ، اهمیت احکام و مقررات اسلامی از نظرگاههای مختلف، اهمیت پایداری در راه راست و صراط حق، اهمیت شهامت و ایستادگی در برابر زورگویان و جباران، اهمیت نشر آگاهی سیاسی و اجتماعی در میان مردم، اهمیت نشر حق و فضیلت و خیر و عدالت، اهمیت نیروهای جوان و تجمع آنها در پیشبرد اهداف حق و آزادی، اهمیت زیانهای ناشی از تفرقه و سستی در احقاق حقوق جمعی و فردی، اهمیت زیانهای ناشی از برسر کار آمدن حکومت غیرصالح، اهمیت زیانهای بی تفاوتی نسبت به مسائل سرنوشت ساز اجتماعی، اهمیت زیان های سکوت و نشستن به هنگام تسلط زمامداران غیر صالح، اهمیت زیان های ناشی از اینگونه زمامداری و صدمات آن برای طبقات محروم و زحمتکش و پایین اجتماع…

 و بدین گونه دختر پیامبر و مادر سادات، نخستین انقلاب داخلی را در راه بیداری سیاسی_ مذهبی جامعه اسلامی پی ریخت. انقلابی که سپس، فرزندان او تا امروز مشعل آن را از سر دست، پایین نیاورده اند. به گفتۀ دکتر علی سامی النشار مصری، استاد دانشگاه اسکندریه: «از اینجا بود که فرزندان فاطمه به پا خواستند و بزرگترین حماسه ها را با خون خود، رقم زدند.»[۱۳]

۸. بنیانگذاری فلسفۀ انقلاب در امت

حکیمی در کتاب «حماسه غدیر» با نام های قیام، حماسه، انقلاب و غیره به حرکت حضرت زهرا (س) اشاره کرده یا پرداخته است:«در واقع، پس از برگشت پیامبر (ص) و تزلزل جامعه اسلامی و تغییر جوهر رهبری در اسلام و پشت کردن به سیاست قرآنی غدیر و حکومت معصوم، نخستین کسی که به آهنگ اصلاح مسیر و تصحیح خطای جامعه به پا خاست، بانوی اکرم حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) بود. درگیری ایشان با قدرت مسلط و سخنرانی شورآفرینی در جامعه مدینه و تهییج صحابه و بسیج نیروی جوان یثرب و بنیانگذاری فلسفه انقلاب در امت به وسیله ایشان از درخشان ترین فصل های تنفس تاریخ است و سرفصل حماسه جاوید : تشیع».[۱۴]

۹. دفاع از حکومت قرآنی و عدالت اقتصادی و کرامت انسانی

«عواملی مهم باعث شد که مذهب تشیع (مذهب قرآن و اهل بیت (ع)) که امانت الهی بود، در آن طوفان ها و بحران ها که به وجود آمد، حفظ شود و از میان نرود و به دست نسل های هر عصر برسد. از این عوامل، یکی شخصیت خود امیرالمؤمنین (ع) بود، و دیگری خطب فاطمیه در دفاع از حکومت قرآنی و حق جاوید و عدالت اقتصادی و کرامت انسانی که چنان شوری برپا کرد که گویی عهد پیامبر (ص) بازگشته است».[۱۵]

۱۰. پاسداری از حقیقت حقه دین و سیاست انبیاء و مرسلین

«هنگامی که به اهمیت خط رهبری توجه می کنیم، که دین وانسانیت در گرو این خط است و پیروی از آن و وفاداری به آن به خوبی به عظمت نقش شورانگیز و قیام انقلابی بانوی اکرم، فاطمه زهرا (س) پی می بریم. بانوی بزرگ، بنیانگذار انقلاب داخلی و حرکت اسلامی است در برابر نظام غیر قرآنی. در این رابطه است که مقام بلند وی (که در اسلام، بر حسب آیات قرآنی و روایات نبوی مسلم است) از سوی سیاستمداران باطل و دنیاداران و ایادی آنان مورد خدشه و انکار قرار می گیرد تا حجیت کلام و قیام بانوی بزرگ سست شود و از میان برود و در نتیجه بطلان خطی که در برابر خط پیامبر(ص) (که همان خط امامت و خط علی بن ابیطالب است) علم شده، در نزد همگان، واضح و آفتابی نشود و اینجاست که وظیفه مقدس و روشنگر عالمان آگاه معلوم می گردد. این عالمان باید بر پایه اسناد و مدارک ، عظمت مقام اسلامی زهرای اطهر را نشان دهند ، تا معلوم گردد که آنچه او در تأیید و تکذیب جریان ها فرموده است حجت است. خطی را که تأیید فرموده است، خط دین و خط اسلام وخط محمد (ص) است و خطی را که تکذیب کرده است، خط مضاد با خط سیاست حقه قرآنی است و سخنرانی های شورانگیز، بیدارگر، فضاآفرین، جهت بخش و تعهدبار فاطمی بود که جامعه را به خط امام علی بن ابیطالب فرا خواند، یعنی خط محمد (ص) و اینها همه پاسداری از حقیقت حقه دین وسیاست انبیا و مرسلین است». [۱۶]

۱۱. یادآوری وصیّت مؤکد پیامبر و پیام جاودانۀ قرآن در بازۀ اهل بیت به امّت، با بلیغترین سخن و عمیقترین تبیین

۱۲. تداوم هدایتِ تامّ قرآنی (حدیث ثقلین)

علامه حکیمی در ذیل موضوعی با عنوان «حدیث ثقلین» در خطب فاطمیه چنین بیان می کند: «پس از درگذشت پیامبر اکرم (ص) و خاموش گشتن نغمات وحی آسمانی، نخستین کسی که وصیت مؤکد پیام آور خدا را – با شوری خروشان و تحرکی بس گران – فریاد کرد، و پیام جاودانه را درباره قرآن و اهل بیت «ع» – با بلیغ ترین سخن و عمیق ترین تبیین – به امت یادآوری نمود، و مسجد مدینه را با خروش خروش گستر ابلاغ – به لرزه در آورد، و به منظور تداوم یابی هدایت تام قرآنی بپا خاست، بانوی اطهر، صدیقه کبری، فاطمه زهرا «س» بود. و اینهمه در «خطب فاطمیه» منعکس است، که بر الواح فجر و شفق ثبت….این بخشی از تحرک و رسالت، که پروردۀ دامان وحی و پیوسته به حضور مشعشع وحی است، باید در جای خود تشریح شود، و ابعاد عجیب آن، در اهداف والای قرآنی، به هدف ساختن جامعه و انسان و انسان و جامعه، با کمالی آگاهی شناسانده گردد.

حرکتی که طلوع پیامبران را تداعی می کند، و قله های ابلاغ بزرگ را به یادها می آورد، سخنانی که در سرتاسر تاریخ فکر و خطابه، فلسفه و حقوق، سیاست و مدیریت، اخلاق و تربیت، ابلاغ ومسئولیت و اجتماع و حماسه، کمتر می توان برای آنها همانندی یافت؛ سخنانی که اگرچه خاموش گشت اما فراموش نگشت، سخنانی که همه لحظه های مظلومیت انسان، و مهجوریت قرآن، آنها را در تعاطی لحظه ها، در معبرهای دل شکستۀ گذر انسان محروم، تکرار می کنند.»[۱۷]

۱۳. سرفصل های رشد فردی و اجتماعی و شعور سیاسی و حضور حماسی است در همه اعصار بشریت.

«یکی از مسائل بسیار مهم در این سخنرانی و خطبه مضامین بسیار با اهمیت آن است که همه، سرفصل های رشد فردی و تعالی اجتماعی و شعور سیاسی و حضور حماسی است در همه اعصار بشریت. محدث و مورخ معروف بهاء الدین اربلی (م: ۶۹۲ق.) می گوید:«از این خطبه ، فروغ نبوت می تابد، و بوی خوش رسالت از آن می تراود و شیعه و سنی آن را در کتابهای خود نقل کرده اند» .

باید اهداف الهی ، انسانی ، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، تربیتی و حماسی این خطبه را درک کرد. تأکیدی که این خطبه بر ضرورت حکومت عادل می کند و بصراحت می گوید که در غیر حکومت عدل، مردمان، بردگان زرخرید اقلیتی مستکبر و سرمایه دار خواهند بود، و فاصلۀ معیشتی مردم به بیش از حد تحمل وجدان انسانی و روح قرآنی خواهد رسید، باید فهمیده شود»[۱۸].

۱۴. همۀ موجودیت اسلام و قرآن را بیمه کرد.

جایگاه و منزلت حضرت زهرا(س) چنان والاست که در کتاب «فاطمیات» علامه حکیمی چنین می گوید: «بانوی بزرگ، حضرت فاطمه زهرا (س)، قائمه همه موجودیت توحید و عدل است. او نگاهبان قرآن، حافظ جان على (ع)، رسواگر امویان قرآن ستیز (ولید مروانی و …)، پرورنده عناصر الهی عاشورا است. فاطمه (س) مادر بشریت است؛ و روزی فاطمه (س)، با دست فرزندش مهدی (عج) گسترنده عدالت است در همه آفاق انسانی… در آن روزها که علی (ع) نبایست دست به شمشیر ببرد، فاطمه (س) از سخن، شمشیری ساخت -آتش بیان و حق نشان- که هم خونی ریخته نشد و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمان ها و پیکره آبادی ها و مکان ها ثبت کرد.»[۱۹]

آن روز …. بانوی بزرگ، به نیابت از پیامبران سخن می گفت، چون آدم، نوح، ابراهیم ، موسی، عیسی (ع) …

آن روز بانوی بزرگ با آتشفشانی به نام سخنرانی، همۀ موجودیت اسلام و قرآن را بیمه کرد، و على «ع» را از خطرهای عظیم رهانید، و بقای قرآن کریم را تضمین نمود، و رسالت پدر و زحمات تابسوز پیامبر (ص) را تداوم بخشید..» [۲۰]

۱۵. توفنده ترین منشور فراخوان به اجرای عدل مطلق

۱۶. ساختار دهی قرآنیِ مجدد به ذهنیّت امّت

«بانوی بزرگ، در سخنان خویش، غدیر را فریاد کرد، و تا به امروز زنده نگاه داشت، و از غلبه ۀ همه جانبه سقیفه مانع گشت، و فروغ غدیر را – که می رفت تا پوشانیده شود . در کنار جریان سقیفه جاودانه ساخت … و شگفتا که او امت را از آن بیم داد، که چون به «امامت عدل» پشت کنند، به استبداد ظالمان و شمشیر جباران- در همه تاریخ اسلام ۔ دچار گردند … و گشتند … خطب فاطمیه، توفنده ترین منشور فراخوان به اجرای عدل مطلق است.»[۲۱]

« بانوی بزرگ، مانند استوارترین قامت انسان در تاریخ و سربلندترین ستیغ‌های افراشته در‌ هامونستان و فریادگرترین فریادگران« توحید و عدل»، موجودیت مدینه را با همه آشوب‌ها زیر بال‌گرفت و از فراز قله‌ی رسالت انبیایی _به نیابت از پدر_ با صدای محمدی حقایق وحی را بازگو کرد و با ساختار دهی قرآنی مجدد به کلیت ذهنیت امت بار حراست اجتماعی و فرهنگی مسلمانان را به دوش کشید».[۲۲]

نتیجه گیری‌

«در آن روزها که علی «ع» نبایست دست به شمشیر ببرد، فاطمه (س) از سخن، شمشیری ساخت – آتش بیان و حق نشان – که هم خونی ریخته نشد، و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمانها و پیکره آبادیها و مکان ها ثبت کرد. باری، اینها همه از برکات قیام فاطمی است و از تشعشع خورشیدی است که با اشعه حقیقت قرآنی و رسالت محمدی – پس از رحلت پیامبر « ص » – به مسجد وحی جبرئیلی پا نهاد، و برای بیداری همیشگی بیداری طلبان تاریخ، و نشان دادن ماهیت اسلامی حاکمیت عدالت و تربیت به پا خاست، و خطبه ای خواند که عدالت تا ابد در برابر آن به حالت خضوع ایستاده است، و خورشید تا بیکران ها به امید تحقق آن می تابد، و تاریخ تا همیشه بدان می بالد. و تاریخ تا همیشه بدان می بالد. فریاد عدالت فاطمه (س)، در روز عاشورا، از حنجره فرزندش حسین (ع) نیز طنین افکن گشت و در مجلس یزید – که پر از مسلمان ! و مسیحی بود- از حنجره زینب کبری (س)، نیز بگسترد، چنانکه روزی همان فریاد، از حنجره فرزند دیگر فاطمه (س)، مهدی موعود (عج)، طنین افکن خواهد گشت و عدالت آفاقی و انفسی، گستره زمین و آفاق زمان و عرصه های زندگی انسانی را فرا خواهد گرفت و این است حقیقت جاودان رسالت محمدی و این است که شیعه هماره فریاد می زند: بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی»[۲۳]

منابع

۱-قرآن کریم

۲-اسفندیاری، محمد، «خروش عدالت» (مروری بر زندگی و اندیشه‌های استاد محمدرضا حکیمی)، فصلنامه بینات، پاییز۱۳۷۷، شماره ۱۹، صص ۳۳تا ۴۸.

۳-حکیمی، محمد‌رضا، محمد حکیمی، علی حکیمی، «الحیاه» جلد۱۰، قم: دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۹۲، ۷۲۴ص.

۴-حکیمی، محمد‌رضا، عقل سرخ، بیست مقاله، قم: دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۳، ۴۵۶ص.

۵-حکیمی، محمد‌رضا، فاطمیات، قم: دلیل ما، چاپ پنجم، بهار ۱۳۹۲، ۳۸ص.

۶-حکیمی، محمد‌رضا، تفسیر آفتاب، قم: دلیل ما

۷-حکیمی، محمدرضا، جامعه سازی قرآنی، مقالات، قم: دلیل ما، چاپ نهم، بهار ۱۳۸۹، ۲۸۰ص.

۸-حکیمی، محمد‌رضا، حدیث/ برگرفته از آثار محمدرضا حکیمی، قم: دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۹۰، ۷۲ص.

۹-حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، قم: دلیل ما، چاپ بیست و پنجم، ۱۳۸۶، ۳۵۴ص.

۱۰-حکیمی، محمد‌رضا، شرف الدین، قم: دلیل ما، چاپ ششم، ۱۳۸۳، ۳۰۵ص.

۱۱-حکیمی، محمدرضا، کلام جاودانه، قم: دلیل ما، چاپ سیزدهم، ۱۳۹۲، ۲۶۴ص.

۱۲-حکیمی، محمد‌رضا، مرام جاودانه، قم: دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۲، ۲۶۵ص.

۱۳٫حکیمی، محمدرضا، اجتهاد و تقلید در فلسفه، قم، دلیل ما، چهارم ۱۳۸۳.

۱۴-«غدیر در نگاه علامه حکیمی»، سایت ششم (وابسته به مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) میبد)، ۱۸/۶/۹۶، www.sheshom.net/1396/06

پاورقی ها

[۱] -حکیمی، محمد رضا، کلام جاودانه، ص ۱۹۳

[۲] اسفندیاری، محمد، خروش عدالت (مروری بر زندگی و اندیشه‌های استاد محمدرضا حکیمی)، فصلنامه بینات، پاییز۱۳۷۷، شماره ۱۹، صص ۳۳تا ۴۸.

[۳] سوره حدید، آیه۲۵٫ ترجمه: مکارم شیرازی

[۴] «غدیر در نگاه علامه حکیمی»، سایت ششم (وابسته به مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) میبد)، ۱۸/۶/۹۶

[۵]. حکیمی، محمد‌رضا، «فاطمیات»، صص۱۶، ۱۹

[۶] – همان، صص۱۸ ، ۲۴

[۷] – حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، ص۱۴.

[۸] – حکیمی، محمدرضا، مرام جاودانه (سخنی چند پیرامون حماسه جاوید و آفاق آن)، صص ۱۰۰-۱۰۸

[۹] – حکیمی، محمد‌رضا، «الحیاه» جلد۱۰، ص۲۶۷

[۱۰] – حکیمی، محمد‌رضا، «فاطمیات»، صص۱۶، ۱۹

[۱۱]– حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، صص۲۹، ۳۰

[۱۲] – همان

[۱۳] – حکیمی، محمدرضا، تفسیر آفتاب، نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امام خمینی، صص ۹۲-۹۳

[۱۴] – حکیمی، محمد رضا، حماسه غدیر، ص۲۷۱

[۱۵] -حکیمی، عقل سرخ، ص۱۲۴

[۱۶]– حکیمی، محمد‌رضا، شرف الدین، ص۱۲۷-۱۲۸

[۱۷]-حکیمی، محمدرضا، اجتهاد و تقلید در فلسفه، صص۱۰۵-۱۰۶٫

[۱۸] – حکیمی، محمدرضا، فاطمیات (برگرفته از آثار علامه محمدرضا حکیمی)، صص ۲۱-۲۵

[۱۹]– حکیمی، محمد‌رضا، فاطمیات، صص۱۳، ۱۸٫

[۲۰] – حکیمی، فاطمیات، صص۱۶، ۱۷

[۲۱]– حکیمی، محمدرضا، جامعه سازی قرآنی، صص۸۱ ، ۸۳٫

[۲۲] – حکیمی، محمد‌رضا، فاطمیات، صص۱۶

[۲۳]– حکیمی، محمدرضا، مرام جاودانه (سخنی چند پیرامون حماسه جاوید و آفاق آن)، صص ۱۰۰-۱۰۸

 

Print Friendly

یک نظر برای این مطلب

  1. بسیار عالی
    و مطالب عمیق معرفتی در این مقاله نورافشانی می کرد که نشان از نگاه ژرف علامه به خطب فاطمی دارد. امید آنکه حق طلبی و مبارزه با ظلم چراغ راه همه دوستداران اهل بیت باشد.

یک نظر بگذارید