مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

مروری بر زنان راوی حدیث از اصحاب امام صادق (ع) و نمونه هایی از روایات آنان

نویسنده: نرگس انصاری؛ مهشید موسوی ندوشن (گروه پژوهشهای دینی ۲)
ارسال شده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲

 

چکیده

اسلام به زن جایگاه و مقامی ارزشمند داده است، در ابتدای بعثت و در بین اعرابی که به تازگی دوران جاهلیت را پشت سر گذاشته بودند، پایگاه اجتماعی زنان ثبات و ارجمندی زیادی در بین جامعه نداشت، ولی با تعالیم اسلام و رهنمودهای پیامبر(ص)،  روز به روز به جایگاه و تثبیت مقام زن افزوه شد و زنان در ابعاد مختلف جامعه رشد و ترقی کردند، به گونه ای که در جنبه های علمی نیز علاوه بر جنبه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی در جامعه پیشرفت کردند و صاحب جایگاه  و پایگاه اجتماعی شدند. در دوران ائمه (ع)، این جایگاه وحضور زنان بیشتر و فعال تر شد و زنان در امر حدیث و تبلیغ دین نیز پیشرفت هایی کردند و زنان محدث مسئولیت نشر و تبلیغ اسلام را دوشادوش مردان بر عهده گرفتند. در این مقاله سعی شده است به تعدادی از بانوان محدث در میان اصحاب امام صادق(ع) پرداخته شود و روایاتی از آن بانوان ، گزینش و ذکر شود.

کلید واژه: امام جعفر صادق(ع)، حدیث، زنان محدث، راویان حدیث

مقدمه

موضوع جایگاه زن در جوامع و ادوار مختلف، همواره از موضوعات مهم در حوزۀ پژوهشهای تاریخی بوده است. بدون شک بررسی تاریخی این مقوله، کمک شایانی به روشن شدن مسأله و نظریات موجود پیرامون آن میکند. در حوزۀ مطالعات اسلامی نیز بررسی جایگاه زن از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است. زیرا نگرش اصلاحی دین اسلام به این امر از یک سو و ابهام در فهم برخی آیات قرآن و احکام شرعی اسلامی از سوی دیگر زمینه ساز بروز افکار متضاد و برداشتهای متفاوت و گاه ضد و نقیض از جایگاه زن در دین اسلام شده است. (قهرمانی نژاد، عالمی، ۱۳۹۵).

مهمترین مسئله ای که می تواند نقش زنان را در خدمت به حدیث و نشر آن مشخص سازد، میزان حضور آنان در در سلسله اسناد و نقل حدیث است. از آن جایی که در تاریخ اسلام زنان نیز چون مردان به توصیه و سفارش معصومان(ع) در آموختن معارف دینی همت گماشتند؛ لذا تاریخ زنان عالِم و دانشمند مسلمان، قدمت هزار و اندی  ساله دارد که مورخان گوشه هایی از آثار و خدمات ارزشمند علمی آنان را ثبت نموده اند. 

در ذیل به تعدادی از این بانوان که در نقل حدیث و روایت نقش بسزایی داشته، یا حدیث بیان شده از جانب ایشان بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است، اشاره می کنیم. البته ناگفته نماند که در پیشینۀ این موضوع، نوشته ها و مقالاتی هستند که به راویان و محدثان زن پرداخته اند اما در این مقاله سعی شده است، شاخص ترین ها معرفی شوند.

۱- بانو حمیده مصفاه (همسر امام جعفر صادق علیه السلام)

بر اساس منابع موجود، لؤلؤه به معنای گوهر گرانبها، مصفاه که به معنای پاک بانو و خالص است و مهذبه به معنای بانوی وارسته و مهذب را می توان از القاب و اوصاف این بانو برشمرد، گرچه حمیده نیز افزون بر نام، می تواند در بردارنده معنای وصفی هم باشد و مفهوم بانوی پسندیده و ستودنی از آن دریافت شود. حضرت علی (ع) هنگام توصیف امام زمان (ع)، وی را با عبارت «ابن حمیده» می خواند که این جمله عظمت او را چندین برابر می کند. بانو حمیده راوی چند حدیث است؛ از این رو، نامش در بین راویان احادیث در منابع رجالی دیده می شود. احادیث او در منابعی چون کافی، تهذیب الاحکام و الغیبه شیخ طوسی و آثار شیخ مفید آورده شده است. امام صادق (ع) برای اعطای حقوق اهل مدینه، این بانوی بزرگوار و مادر بزرگش ، ام فروه را می فرستاد تا حقوق مردم را بپردازند. هم چنین نام وی را در وصیت نامه خویش به عنوان «وصی» می آورد، گرچه وصی اصلی آن حضرت ، امام موسی بن جعفر (ع) بودند و بانو نیز همین اعتقاد را داشتند.  هم چنین امام صادق (ع) اصحاب خود را برای یافتن پاسخ سؤال فقهی خود، به بانو حمیده ارجاع می دهند و پاسخ بانو در منابع فقهی جزء مستندات قرار گرفته است. (طیبی،۱۳۹۲). از بانو حمیده چند روایت بر جای مانده که به طور خلاصه بیان می شود:

الف) عبدالرحمان بن حجاج، از اصحاب امام صادق (ع) از آن حضرت پرسید: «در این جا [مکه ] فرزندی [پسر] به دنیا آمده است. وظیفه چیست ؟» امام فرمود: «به کنیزی بگو تا حمیده را ملاقات کند و از او در این مورد بپرسد. کنیز از بانو حمیده پرسید و او فرمود: «در روز ترویه از جانب وی نیت کنید و لباس دوخته را از تن او دور نماید و لباس احرام بپوشانید و…». این پاسخ حمیده مبنای فقهی در حج نیابتی از کودکان شده و در بسیاری از منابع فقهی به عنوان مستندات نقلی از از آن یاد می شود.(طوسی، ج۵، ص۴۱۰)

عبدالرحمان بن حجاج از اصحاب امام کاظم (ع) است که بنا به نقل رجال کشی، حضرت او را دوست می داشتند و بهشتی می دانستند و همواره به او می فرمودند: «یا عبدالرحمان کَلِّم أهل المدینه فإنی أحبّ أن یری فی رجال الشیعه مثلَک»؛ ای عبدالرحمان! با اهل مدینه سخن بگو که من دوست دارم در بین شیعیان مانند تو را زیاد ببینم. این که چنین شخصیتی به حمیده ارجاع داده می شود، یک نکته مهم است. نکته دیگر این است که وقتی امام صادق (ع) به همسرش بانو حمیده ارجاع می دهد، قدرت علمی و توانایی پاسخ گویی به مسائل شرعی و نیز اعتبار و مقام این بانو را اثبات می فرماید. البته از وی می خواهد تا زنی را نزد حمیده ببرد تا ضرورت حفظ حریم ها نیز محفوظ بماند.(طیبی، ۱۳۹۲)

ب) ابوبصیر گوید: خدمت أمّ حمیده(!) رفتم تا وی را در مرگ امام صادق (ع) تسلیت دهم. بانو گریست و من نیز از گریه اش گریستم. سپس فرمود: «اگر اباعبدالله (امام صادق (ع)) را به هنگام مرگ می دیدید شگفت زده می شدید». او دو دیده اش را گشود و فرمود: «همه خویشانم را گرد هم جمع کنید و کسی باقی نماند» که ما جمع کردیم. آنگاه نگاهی به آنان کرده و فرمود: «به راستی که شفاعت ما به کسی نرسد که نماز را سبک می شمارد.(بحار الانوار، ج۴۷، ص۲) گفته شده در این روایت ظاهرا ام حمیده، «ام کاظم، حمیده» بوده که کاظم در استنساخ ساقط شده است.(طیبی،۱۳۹۲)

۲- ام‌فروه مادر امام صادق(علیه‌السلام)

فـاطمه دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر و فرزند اسما دختر عبدالرحمن بن ابى بکر با کنیه ام‌فـروه و همسر بزرگوار امام محمد باقر(علیه‌السلام) و مادر امام صادق(علیه‌السلام) است. پدرش قاسم بن محمد یکى از فقهاى هفتگانه مدینه بوده و از سـادات تـابـعین محسوب مى‌گردیده و کسى به مقام او نمى‌رسیده است، تا جایی که حتى مالک بن انس هم او را به‌عنوان یکی از فقهای امت، مورد ستایش قرار داده است.( محلاتی، ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۷ و ۱۸) امـام صادق (ع ) در باره عظمت ایمان و مقام معنوى مادر خویش ام‌فروه فرموده است: «کَانَتْ أُمِّی مِمَّنْ آمَنَتْ وَ اتَّقَتْ وَ أَحْسَنَتْ وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِین.یعنی مادرم با ایمان، با تقوى و نیکوکار بود و خدا هم نیکوکاران را دوست دارد». ( کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۷۲، ح ۱) ، (فتحی، محمد علی)

این عبارت، به‌روشـنـى بـر وثـاقـت و اعـتـبـار ام فروه دلالت دارد. مسعودى نقل کرده است که وى از تمام بانوان عصر خویش، در مقام تقوى و پرهیزکارى سرآمد و ممتاز بوده است.( محلاتی، ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۷). امام صادق(علیه‌السلام) از مادر خود روایت مى‌کند که وى از همسر خود امام باقر(علیه‌السلام) نقل کـرده کـه آن حضرت به ام‌فروه فرمودند: «من در هر شبانه‌روز هزار بار براى شیعیان گناهکار خود دعا مـى‌کـنـم و از درگـاه الـهـى بـراى آنان درخواست آمرزش مى‌نمایم؛ زیرا ما در برابر مصایب و مشکلات، صبر و شکیبایى مى‌کنیم، در حالى که عالم و آگاه به اجر و پـاداش الهى هستیم؛ اما شیعیان ما چنین علم و دانشى را ندارند و در عین حال صبر کرده و تحمل مشقت می‌کنند».( کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۷۲، ح ۱)، (فتحی، محمد علی)

عبدالاعلى روایت کرده است که من ام فروه را در طواف خانه کعبه، در حالى که چادر ساده‌اى بـه تـن پـیچیده بود مشاهده کردم. وى در حالى که طواف خود را انجام مى‌داد، با دست چپ هم حـجـرالاسود را لمس کرد. این عمل مورد انتقاد و اعتراض مردى واقع شد و گفت: عملت بر خلاف سنت است. (ام فروه که فهمیده بود آن مرد از پیروان اهل بیت(علیه‌السلام) نیست، پاسخ ‌داد: «إِنَّا لَأَغْنِیَاءُ عَنْ عِلْمِکَ» یعنی ما از علم و دانش تو بى‌نیازیم.( کلینی، الکافی، ج ۴، ص ۴۲۸، ح ۶)، (فتحی، محمد علی)

۳- حبابه والبّیه

«حَبابه والِـبیه» از بانوان راوی حدیث شیعه از زمان امام علی(ع) تا امام رضا(ع) که معجزاتی از ائمه اطهار(ع) درباره وی رخ داده است. وی یکی از سه زنی است که صاحبهالحَصاه (صاحب سنگریزه) نامیده‌اند؛ طبق روایتی وی از امام علی(ع) نشانه امامت خواست. امام سنگ کوچکی از او طلب کرد و آن را با خاتم خود مهر زد که جای مُهر به صورت برجسته بر سنگ حک شد و حضرت توضیح داد که هر کس مدعی امامت شد اگر بر این کار توانا باشد امام مفترض الطاعه است. حبابه در زمان امام رضا(ع) از دنیا رفت و ایشان لباس خود را کفن او کرد و بر او نماز گزارد.(ویکی شیعه)

 حبابه بانویی مومن و دانشمند بود که خداوند عمری طولانی به او عطا کرد. حبابه محضر چندین امام را درک کرد و از دریای علمشان استفاده فراوان کرد. وی سال‌ها به زنان شیعه درس دین می‌داد و به سوالات شرعی شان پاسخ می‌گفت. در ضمن او بسیار نکته سنج و دقیق بود. از داوود رقّی روایت شده که: «روزی به همراه چند نفر در خدمت امام صادق (ع) بودیم که حبابه وارد شد و مسائل مختلفی از حلال و حرام از حضرت پرسید. ما از سوالات ظریف و دقیق او تعجب کردیم. حضرت فرمود: آیا تا به حال از این مسائل که حبابه پرسید، سوالات بهتر و دقیقتری شنیده بودید؟ عرض کردیم: فدایت شویم به درستی که چشم و دل ما روشن شد» .(غروی نائینی،۱۳۷۵؛ محدث زاده،۱۳۷۳؛ موحد ابطحی،۱۳۶۵)

حَبابه والبیّه از بانوانی است که به اهل‌بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله عشق می‌روزیده و با عمر طولانی خود محضر هشت امام معصوم؛ از امام علی علیه‌السلام تا امام رضا ع را درک کرده است.. حَبابه پس از امام علی علیه‌السلام به محضر سایر امامان معصوم تا امام رضا علیهم‌السلام رسید و از هر یک از امامان، آن سنگ را با نگین انگشتر خود مهر کردند.

۴- امّ اسحاق دختر سلیمان

ام اسـحـاق دخـتـر سـلیمان از امام صادق(علیه‌السلام) نقل روایت کرده است. نوه‌ او (پسر پسرش) محمد بن عباس بن ولید هم از ام اسحاق حدیث نقل نموده است. شیخ کلینى در کتاب کافی چنین آورده است: محمد بن عباس بن ولید، از پدر خود، و او از مادر خود، ام اسـحاق دختر سلیمان روایت کرده، که این بانو گفته است: در حالى که من یکى از کودکان خود، مـحمد یا اسحاق را شیر مى‌دادم، امام صادق(علیه‌السلام) مرا مشاهده کرد، و فرمود: اى ام اسحاق! هیچگاه کودک خود را از یک پستان شیر مده، بلکه بچه را از هر دو پستان شیر بده، زیرا شیر یکى از پستان‌ها غذا و شیر دیگرى آب براى کودک محسوب خواهد شد. (کلینی، ج۶، ص۴۰)

در این روایت  امام حد شیر دادن را برای ام اسحاق تبیین می کند و او نیز این حدیث را برای سایرین نقل می نماید. این قضیه علاوه بر اینکه وظیفه مادری و فرزند پروری زن روز را گوشزد می کند به شیوه صحیح شیر دادن نیز اشاره دارد. کاری که مختص بانوان است و آموزش آن را در درجۀ اول، باید بانوان فرا بگیرند.(فتحی، afathi.blog.ir )

 ۵- امّ سلمه؛ امّ محمد بن مهاجر

امّ سـلمه از بانوان شیعه است که از امـام صـادق(علیه‌اسلام) نقل روایت کرده و فرزندش محمد بن مهاجر از او نقل حدیث کرده است. ابـن ابـى عـمـیر از محمد بن مهاجر و او از مادرش امّ سلمه، چنین روایت مى‌کند که براى انجام حج به مکه مى‌رفتم، در راه زنى ازگروه مرجئه با من همسفر شد، حاجیان در ربـذه احـرام بستند، و آن زن هم در آن مکان محرم شد، اما من احرام بستن خود را تا وادى عتیق تأخیر انداختم و در آنجا مُحرم شدم. آن‌گـاه آن زن از مـن عـصـبـانى شد و گفت: شما شیعیان در هر عملى خلاف ما رفتار مى‌نمایید، ما در ربذه احرام مى‌بندیم و شما در وادى عتیق مُحرم مى‌شوید. هـمچنین ما براى نماز میت چهار تکبیر مى‌گوییم و شما پنج تکبیر انجام مى‌دهید. آنگاه خدا را شاهد گرفت تکبیر بر میت چهار تاست پس از مناسک حج به حضور امام صادق(علیه‌السلام) رسیدم و گفته‌هاى آن زن را براى حضرت شرح دادم، امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: پیوسته شـیـوه رسـول خـدا(صلی‌الله‌علیه‌‌وآله) ایـن بـود که، هرگاه بر میتى نماز مى‌خواند، یک تکبیر مى‌گفت و به وحـدانـیـت خـداونـد شـهـادت مـى‌داد، بعد تکبیر دوم را مى‌گفت و به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) درود مـى‌فرستاد، سپس تکبیر سوم را مى‌گفت و براى اهل ایمان طلب مغفرت مى‌کرد، پس از آن تکبیر چـهـارم را مـى‌گـفـت و بـراى مـیت درخواست غفران الهى را می‌نمود، آن گاه تکبیر پنجم را مى‌گفت و براى میت دعا مى‌کرد و نماز را به پایان مى‌رسانید. امـا از زمانی که خداوند او را از دعا کردن براى منافقین منع کرد، در نماز میت چهار تکبیر بیشتر نمى‌گفت، و نماز میت را تمام مى‌کرد. (شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏۱، ص ۳۰۳، ح ۳)، (فتحی، محمد علی)

۶- ام سلمه؛ خواهر امام صادق(علیه‌السلام)

ام سـلـمـه دختر امام باقر(علیه‌السلام) و خواهر امام صادق(علیه‌السلام) است. ام سلمه و فرزندش اسماعیل بن محمد ارقط روایتی را با این مضمون از امام صادق(علیه‌السلام) نقل کرده‌اند که اسماعیل مى‌گوید: من در ماه رمضانى به بیمارى سختى مبتلا شدم، به‌گونه‌ای که همه از زندگى من قطع امید کردند، و بنی‌هاشم برای تشییع جنازه‌ام آماده شده بودند.در همان حال امام صادق(علیه‌السلام) به خانه ما وارد شد، و گریه و ناله مادرم را به سبب بیماری‌ام مشاهده نمود. امام صادق(علیه‌السلام) مادرم را مخاطب قرار داد و فرمود: وضو بگیر و بالاى پشت بام برو و زیر آسمان دو رکعت نماز بخوان، و بعد از نـمـاز دسـت به دعا بردار یا سر به سجده بگذار و بگو: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ وَهَبْتَهُ لِی وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَسْتَوْهِبُکَهُ مُبْتَدِئاً فَأَعِرْنِیهِ. بار خدایا تو خود این پسر را به من بخشیدى آن روزش که از نیستى به هستى آوردى. اینک منم که هستى او را از تو درخواست مى‏کنم و به رسم امانت زندگى او را  مسئلت دارم.» مـادرم نـماز و دعا را انجام داد و لحظاتى بیش‏ نگذشت که من به هوش آمدم و نشستم و هنگام سحر با آنان حلیم خوردم.( کلینی، الکافی، ج ۳، ص ۴۷۸، ح ۶) ، (فتحی، محمد علی)

۷- همسر حسن صیقل

در کتاب‌های روایی و رجالی، نام این راوی ذکر نشده و از او به «هـمـسر حسن صیقل» یاد شده است. وی از راویان امام صادق(علیه‌السلام) است و در روایتی از آن حضرت چنین نقل کرده که فرموده‌اند: «لَا یَنْبَغِی الصِّیَاحُ عَلَى الْمَیِّتِ وَ لَا شَقُّ الثِّیَابِ یعنی در مرگ مردگان (براى اینکه اجر و پاداش شکیبایى از بین نرود) سزاوار نیست، انسان ضجه و ناله سردهد، و هچنین نباید گریبان پیراهن خود راچاک زده و پاره کند».( کلینی، الکافی، ج ۳، ص ۲۲۵، ح ۸)

وی در روایتی از شوهر خود حسن صیقل نقل مى‌کند که امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ کسى که سؤال کرد: اگر مردى حضور نداشته باشد و بانوان بخواهند بر جنازه میت نماز بـخـوانـنـد چگونه رفتار کنند؟ فرمود: همه آنان در صف نماز جای گیرند و بدون اینکه کسى جلوتر از دیگران قرار گیرد، بر جنازه نماز بخوانند.( کلینی، الکافی، ج ۳، ص ۱۷۹، ح ۱) ، (فتحی، محمد علی)

۸- جُوَیریه همسر عیسى بن موسی

جُـوَیـریه هـمـسر عیسى بن موسى هاشمى، از بانوان صحابى و راوى حدیث از امام صادق(علیه‌السلام) است. عـلـى واسـطى مـى‌گوید: جُوَیریه همسر عیسى بن موسى، از بانوان صالح بود و به حضور امام صادق(علیه‌السلام) رسید و از آن حضرت سؤال کرد: من خود را براى شوهرم معطر و خوشبو مى‌کنم، بـا این کیفیت که شانه را به نوعى از عطر آغشته مى‌سازم و آن را در موى سر خود قرار مى‌دهم. آیا استعمال این نوع عطر که خمر نامیده مى‌شود، و از خرماى جوشانیده بوجود مى‌آید ایرادى دارد؟، امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: مانعى ندارد.( رجال البرقی، ص ۶۲) ، (فتحی، محمد علی)

۹- حَمّاده دختر حسن

حماده دختر حسن (رجاء) و خواهر ابى عبیده حذّا از راویان امام صادق(علیه‌السلام) است.( طوسی، تهذیب الأحکام، ج ‌۹، ص ۱۲۳، ح ۲۶۵). عبداللّه کاهلى مى‌گوید: حَمّاده دختر حسن براى من روایت کرد که از امام صادق(علیه‌السلام) سؤال کـردم: اگر مردى با زنى ازدواج کند و با وى شرط کند که آن مرد همسر دیگرى نگیرد، و زن به ایـنـکـه ایـن شـرط مـهـریه ازدواج او باشد رضایت دهد، آیا چنین شرط و مهریه‌اى صحیح خواهد بود؟ امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: این شرط فاسد و بى‌اساس است. ازدواج باید با مهریه‌ای باشد که مالیت داشته باشد مثل یک درهم یا دو درهم.( خویى، معجم رجال الحدیث، ج ‌۲۴، ص ۲۱۵) ، (فتحی، محمد علی)

۱۰-  سالمه خدمتگزار امام صادق(علیه‌السلام)

سـالـمـه؛ خـدمـتـگـزار امام صادق(علیه‌السلام) نیز از بانوان راوى حدیث از آن حضرت است.( کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۸۱، ح ۹) .

ابـراهـیـم بن عبدالحمید و هشام بن احمر از سالمه نقل می‌کنند که گفت: در هنگام احتضار امام صادق(علیه‌السلام) در کـنـار بـستر آن حضرت بودم. امـام بـه حـال اغـمـا فـرو رفـت و همینکه به هوش آمد، فرمود: به حسن فرزند امام زین العابدین(علیه‌السلام) مبلغ هفتاد دینار بدهید، و به فلانى و فلانى هم مقدارى پول پرداخت کنید. (اینکار مورد تـعـجب من واقع شد و با لحن اعتراض‌آمیزى) به آن حضرت گفتم: آیا به کسى کمک و مساعدت مى‌کنى، که در کمین قتل تو بود، با شمشیر به تو حمله کرد؟! آن حـضرت (با لحن ملامت آمیزى) به من گفت: واى بحال تو! مگر قرآن را نخوانده‌اى!؟ گفتم: خوانده‌ام. آنگاه امام (آیه‌ای را که در باره صله رحم و پیوند برقرار کردن با قوم وخویشان) تلاوت کرد: «الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ. و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده مى‏پیوندند و از پروردگارشان مى‏ترسند و از سختى حساب بیم دارند».( خویى، معجم رجال الحدیث، ج ‌۲۴، ص ۲۲۰)

آیـا نـمى‌خواهى من از این دسته افراد باشم؟ ای سالمه! خداوند بهشت را آفـریـد و آن را پاکیزه و معطر کرد. بوى بهشت از فاصله دو هزار سال راه پیمودن قابل اسـتـشمام است؛ اما افرادى که عاق والدین هستند و همچنین اشخاصى که باقوم و خویشان خود قطع رابطه کرده‌اند، بوى بهشت را استشمام نخواهند کرد: « وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَهً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَهِ السَّیِّئَهَ أُولَٰئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ. و هم در طلب رضای خدا راه صبر پیش می‌گیرند و نماز به پا می‌دارند و از آنچه نصیبشان کردیم پنهان و آشکار انفاق می‌کنند و در عوض بدیهای مردم نیکی می‌کنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یابند.».(رعد/۲۲) ، (فتحی، محمد علی)

۱۱-  سعیده، خدمتگزار امام صادق(ع)

سعیده بانویی اهل فضل و دانش، و شاگرد و مبلغ پیام‌های امام صادق(ع) و راوی حدیث از آن حضرت، بوده است. امام رضا در نامه‌ای که به امام جواد(ع) نوشته است، سعیده را اینچنین معرفی کرده است: «فأما سعیده فإنها امرأه قوی الجزم فی النحل و الصواب فی دقه النظر. سعیده شناختی قوی نسبت به تفکرات مختلف داشت و بسیار دقیق تفکر صحیح را تشخیص می‌داد.».( کلینی، کافی، ، ج ۷، ص ۵۵، ح ۱۰). آن حضرت در روایتی دیگر، او را زنی اهل فضل و دانش معرفی کرده که سخنان و سفارش‌های امام صادق را فرا می‌گرفت و آن را به دیگران می‌آموخت و به این وسیله، محل رجوع مردم بوده است. در عبارات امام رضا چنین آمده است: «الْعَبَّاسِ بْنِ هِلَالٍ، عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه‌السلام)، ذَکَرَ أَنَّ سَعِیدَهَ مَوْلَاهَ جَعْفَرٍ(علیه‌السلام) کَانَتْ مِنْ أَهْلِ الْفَضْلِ، کَانَتْ تَعَلَّمُ کُلَّمَا سَمِعَتْ مِنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام)، وَ أَنَّهُ کَانَ عِنْدَهَا وَصِیَّهُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وَ أَنَّ جَعْفَراً قَالَ لَهَا أَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی عَرَّفَنِیکِ فِی الدُّنْیَا أَنْ یُزَوِّجَنِیکِ فِی الْجَنَّهِ، وَ أَنَّهَا کَانَتْ فِی قُرْبِ دَارِ جَعْفَرٍ(علیه‌السلام)، لَمْ تَکُنْ تُرَى فِی الْمَسْجِدِ إِلَّا مُسَلِّمَهً عَلَى النَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خَارِجَهً إِلَى مَکَّهَ أَوْ قَادِمَهً مِنْ مَکَّهَ، وَ ذَکَرَ أَنَّهُ کَانَ آخِرُ قَوْلِهَا: قَدْ رَضِینَا الثَّوَابَ وَ أَمِنَّا الْعِقَاب‏. عباس بن هلال از امام رضا علیه‌السلام نقل می‌کند که چنین فرمودند: سعیده کنیز امام صادق (علیه‌السلام) از زنان دانشمند بود. مطالبى از حضرت صادق (علیه السلام) مى‏آموخت. در نزد آن کنیز وصیت پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم بود. حضرت صادق علیه السلام به او فرمود: از خدا می‌خواهم همان طورکه در دنیا تو را به من معرفى نمود، در آخرت نیز تو را به ازدواج من درآورد. منزل او نزدیک خانه حضرت صادق(علیه‌السلام) بود. هیچ‌گاه در مسجد دیده نمی‌شد مگر براى سلام به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در حالی‌که یا به مکه می‌رفت و یا از مکه مى‏آمد. آخرین گفتار او این بود: خشنودیم از ثواب و آسوده شدیم از عقاب».( عیاشی، تفسیرالعیاشی، ج ۱، ص ۱۳۲) ، (فتحی، محمد علی)

۱۲- عمه محمد بن مارد

نام این راوی در کتاب‌های روایی و رجالی ذکر نشده بلکه روایت او از امام صادق(علیه‌السلام) توسط پسر برادرش، محمد بن مارد نقل شده است. محمد از عمه‌اش چنین نقل می‌کند که از امام صادق(علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: «إِنَّ فِی طِینِ الْحَائِرِ الَّذِی فِیهِ الْحُسَیْنُ (علیه‌السلام) شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ أَمَاناً مِنْ کُلِّ خَوْف . در تـربـتـى که متعلق به حرمى است که حسین(علیه‌السلام) در آن مدفون است، شفاى هر درد و موجب مصونیت از هرگونه بیم و هراسى خواهد بود».( کشى، رجال الکشی، ص ۳۶۷) ، (فتحی، محمد علی)

۱۳-  فاطمه دختر عبداللّه (ام داود)

فاطمه دختر عبداللّه بن ابراهیم و مادر رضاعی امام صادق(علیه‌السلام) است. کنیه او به سبب فرزندش داود بن حسن بن على بن ابیطالب(علیهما‌السلام)، ام داوود است. این بانو اعمال خاصی را برای نیمه ماه رجب از امام صادق(علیه‌السلام) نقل کرده که برای رسیدن به حوائج، رفع گرفتاری‌ها و برطرف شدن ظلم و ستم مجرب است و در کتاب‌های دعایی به «اعمال ام داود» معروف است. (ابن قولویه، کامل الزیارات، ص ۲۷۹) ، (فتحی، محمد علی)

۱۴-  قَنوا دختر رُشَید هَجَرى

قنوا دختر رُشَید هَجَرى در گروه اصحاب و راویان امام صادق(علیه‌السلام) جای دارد.( سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۲۳۹). جریان پیشگویی امام علی(علیه‌السلام) نسبت به شهادت رُشَید هَجَری توسط ابوحیان بَجَلی از قنوا نقل شده است. بر طبق این نقل، ابوحیان می‌گوید: به قنوا دختر رُشَید هَجَرى گفتم: آنچه را از زبان پدرت شنیده‌اى برایم بیان کن. قنوا گفت: از پدرم شنیدم که مى‌گفت: امام على(علیه‌السلام) از آینده من خبر داد و فرمود: اى رشـیـد! صبر و شکیبایی‌ات چگونه خواهد بود، آنگاه که فرزند نامشروع بنی‌امیه (تو را به جرم محبت و اطاعت از من دستگیر کنند) و دست، پاها و زبانت را قطع نمایند؟ رشید درپاسخ گفت: آیا سرنوشت و عاقبت کار من بهشت خواهد بود؟ امام على(علیه‌السلام) پاسخ داد: تو در دنیا و آخرت همراه من خواهى بود. قـنـوا مـى گوید: بخدا سوگند چند روزى بیشتر نگذشت که عبیداللّه بن زیاد، فرزند نامشروع بنی‌امیه (و فرماندار کوفه) پدرم را دستگیر کرد و او را به برائت و جدایى از اطاعت على(علیه‌السلام) وادار نمود، اما پدرم به هیچ شکلى زیر این بار نرفت. عبیداللّه بن زیاد از پدرم پرسید: مولایت مرگ تو را چگونه پیشگویى کرده است؟ پدرم پاسخ داد: مولایم على(علیه‌السلام) به من خبر داده که تو مرا دستگیر مى‌کنى و به برائت و بیزارى از او مـجـبور مى‌گردانى و من زیر بار ذلت بیزارى از على(علیه‌السلام) نخواهم رفت، و تو بدین جرم نخست دست و پاى مرا و سپس زبان مرا قطع خواهى کرد. عـبیداللّه بن زیاد گفت: بخدا سوگند مولایت درباره تو درست نگفته است. آن‌گاه دستور داد فـقـط دست و پاى رشید هجرى را از بدن قطع کردند و براى اینکه پیشگویى على(علیه‌السلام) را ناصحیح جلوه دهد, از قطع نمودن زبان رشید صرف نظر نمودند. قـنـوا مـى‌گـویـد: دسـت و پاى بریده پدرم را برداشتم، و در حالى که اشک مى‌ریختم گفتم: پدرجان! خیلى درد و ناراحتى احساس مى‌کنى؟ پـدرم پـاسـخ داد: نـه دخـتـرم، مثل این است که در فشار شدید جمعیت قرار گرفته‌ام. هنگامی که بدن مـجـروح و خـون‌آلـود او را از کـاخ دارالاماره بیـرون آوردیم، مردم دور او جمـع شدند و پدرم در حـالـى کـه از دسـت و پاى بریده و خونریزى شدید رنج مى‌برد جمعیت را مخاطب قرار داد و گـفت: بـروید کـاغذ و دوات بیاورید تا آنچه را که تا روز قیامت واقع خواهد شـد برایتان بنویسم ( بـراى شما گزارش دهم و شما بنویسید. اما وقتى دشـمن زبان رشید را در مورد نقل وقایع و مناقب امـیـرالـمـومـنـیـن(علیه‌السلام) از شمشیر خطرناک‌تر دید، مأمور فرستاد و زبان وى را هم قطع کردند، و بدین ترتیب رشید هجرى در همان شب به شهادت رسید و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.( رجال الشیخ الطوسی، ص ۳۲۷؛ رجال البرقی، ص ۶۲) ،(فتحی، محمد علی)

از دیگر بانوان شاگرد امام جعفرصادق (ع) دو خواهر به نام «سعیده» و «مَنّت» دختران ابی عمیر بودند. این دو بانوی بسیار مومن و پرهیزگار سال‌ها از محضر امام استفاده کرده و دانش فراوانی کسب کرده بودند. هر دو جزء راویان حدیث و معلم بانوان هم عصر خود بودند. روایت شده که سعیده بنت ابی عمیر زیاد به مسجد النبی میرفت و بر پیامبر (ص) درود می‌فرستاد. در واقع بانوان تربیت شده در محضر امام خود تبدیل به رسانه‌ای برای انتقال مفاهیم عمیق شیعی به سایر بانوان مسلمان بودند و اینچنین معارف شیعه در میان امت رسول الله تا به امروز باقی مانده است.(غروی نائینی،۱۳۷۵؛ محدث زاده،۱۳۷۳؛ موحد ابطحی،۱۳۶۵)

نتیجه گیری

اگر چه به راویان زن در تاریخ شاید کمتر اهمیت داده شده باشد، اما نقش زنان را در انتقال احادیث و روایات، نباید نادیده گرفت. از آنجایی که در دوران چند تن از ائمه(ع) اختناق حاکم بر جوّ موجود ایجاب میکرد که زنان نقش پررنگ تری ایفا کنند و در انتقال و نشر احادیث کوشاتر باشند، به همین دلیل در این دوران بانوان راوی و محدث بیشتر به نقش آفرینی برخاستند، از جمله حمیده همسر امام جعفر صادق و ام فروه مادر ایشان که نقش مهمی در نشر و گسترش تعالیم شیعی و پیشرفت سیاست شیعه ایفا کرده اند. در دوران امام جعفر صادق علیه السلام بستر مناسبی برای رشد زنان میسر شد و تعدادی از شاگردان ایشان را بانوان تشکیل می دادند و در واقع بانوان تربیت شده در محضر امام خود تبدیل به رسانه‌ای برای انتقال مفاهیم عمیق شیعی به سایر بانوان مسلمان بودند و اینچنین معارف شیعه در میان امت رسول الله تا به امروز باقی مانده است.

منابع

  • قرآن کریم
  •   ابن بابویه، شیخ صدوق، علل الشرائع
  • ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات
  • برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال البرقی، موسسه امام صادق(ع)، ۱۴۳۳ق 
  • سید بن طاووس، اقبال الاعمال
  • شیخ صدوق، علل الشرایع
  • خویى، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث
  • طوسی، محمد بن حسن، الرجال
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام
  • طیبی، ناهید، بررسی تاریخی نقش اجتماعی بانو حمیده مصفا؛ مادر امام کاظم علیه السلام، نشریه تاریخ اسلام، بهار ۱۳۹۲، شماره ۵۳(علمی- پژوهشی/ISC)
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیرالعیاشی
  • غروی نایینی، دکتر نهلا، محدثات شیعه، انتشارات دانشگاه تربیت مدرس، چاپ اول، ۱۳۵۷
  • فتحی، محمد علی، تحلیل و بررسی شاگردان زن امام صادق علیه السلام، afathi.blog.ir
  • قهرمانی نژاد شایق، بهاءالدین، خدیجه عالمی، نقش همسران اهل بیت(ع) در پیشبرد شریعت، ۱۳۹۵، دو فصلنامه سیره پژوهی اهل بیت(ع)، شماره ۳، دوره ۲
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران ، دار الکتب الاسلامیه
  • کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی
  • محدث زاده، علی، اصحاب امام صادق(ع)، سازمان چاپ و اتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶
  • مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، (ط- بیروت)
  • موحد ابطحی، سید حجت، آشنایی با حوزه های علمیه شیعه در طول تاریخ، انتشارات نشاط(اصفهان)، چاپ اول، ۱۳۶۵ 
  • www.hajfathi.ir
  • www.wikishia.net
Print Friendly