تعریف عدالت
به بهانه ی فرا رسیدن سال روز شهادت پیشوای ششم امام جعفر صادق(ع)
برگرفته از چکیده ی کتاب جامعه سازی قرآنی/ نوشته استاد محمد رضا حکیمی
عالمان اتفاق نظر دارند که چون درباره موضوعی سخنی معتبر از معصوم(ع) برسد، آن سخن بر همۀ سخنان دیگر مقدّم است و قبول آن به ضرورت عقل،لازم است. زیرا تمثیل معصوم(ع) در حکم قیاس برهانی با مقدمات اوّلی(نه نظری ) است.
منشأ علم معصوم(ع)، «علم الهی» و «لوح محفوظ» و «کتاب مکنون» است. عقل معصوم نیز، عقل کلی است نه عقل جزوی بشری و هم چنین علم معصوم، علم اوّلی است که هیچ راه خطایی در آن نیست.
میر فندرسکی در این باره چنین می گوید: «فلاسفه در علم و عمل، گاه گاه خطا کنند و انبیا خطا نکنند. فلاسفه را طریق علم، به عمل و فکر باشد و انبیا را وحی و الهام. آنچه نظریه فلاسفه است، ایشان را اوّلی است. از این است که اینها خطا نکنند؛ زیرا خطا در اوّلیّات نیفتد و در نظریات افتد».
فیلسوفان اسلامی نیز مانند عالمان رشتههای مختلف فقه و تفسیر و حدیث و اخلاق و… در آثار و مباحث خویش به نقل اخبار میپردازند و به آنها استناد میکنند و برای تثبیت و تأکید نظر خویش، اخبار را در مسائل مورد نظر میآورند؛ چنانکه در آثار ابن سینا، میر داماد، ملاصدرا و… دیده می شود.
اکنون با توجه به اهمیت کلام معصوم می توان به تعریف عدالت پرداخت. موضوعی که صاحب نظران در تعریف و اقسام آن و نیز ارتباط آن با «آزادی» و «برابری» سخنان بسیاری گفتهاند که اکنون پی ارزیابی یا نقد آنها نیستیم. در اینجا تنها به اختصار، عدالت اقتصادی را یادآور میشویم.
یکی از اقسام عدالت، عدالت معیشتی و حیاتی(عدالت اقتصادی) است که تأثیر گسترده و بسیار بنیادین آن در همۀ شئون مادی و معنوی زندگی انسان، در خور تردید و تسامح نیست.
دربارۀ «عدالت معیشتی و حیاتی»، اندیشمندان و متخصصانی از همه جای جهان، تعریفهایی ابراز داشتهاند، لیکن میخواهم تعریفی مهجور از «عدالت»، از دو پیشوای مظلومترین مکتب جهان و ستمدیده ترین مذهب در سرتاسر تاریخ انسان بیاورم و از همه درخواست کنم تا در ابعاد عظیم و اعماق عجیب این «تعریف» عینی بنگرند و در صورتی که آن را، والاترین و انسانیترین و ارزشیترین تعریف دیدند به حکم وجدان، در نشر و تفهیم آن به همگان در سراسر گیتی کوتاهی نورزند و در راه «فقر زدایی جهانی»، آن را ملاک گیرند.
حضرت صادق(ع) میفرماید: «إنّ النّاسَ یَستَغنونَ إذا عُدِلَ بینَهم»؛ یعنی اگر در میان مردمان به عدالت رفتار شود، همه بی نیاز میگردند.
نقطه اوج این تعریف، عینیت آن است. در این تعریف «کلی گویی» و «ذهن گرایی» نشده؛ بلکه واقعیت عینی با صراحت گفته شده است تا مطلب برای هر کس معلوم و محسوس باشد. این حدیث شریف در کتاب معتبر کافی روایت شده است. موضوع مطرح گشته، از دهها آیه و حدیث دیگر نیز استفاده و استنباط میشود.
نیز امام کاظم(ع) میفرماید: «خداوند هیچ گونه مالی را رها نگذاشته، بلکه آن را قسمت کرده است و حق هر صاحب حقی را به او داده است، از خواص و عوام، فقیران و بینوایان و همه قشرهای مردمان… اگر در میان مردم به عدالت رفتار میشد، همه بی نیاز میشدند».
از ظاهر این دو حدیث، عدالت اقتصادی و معیشتی و چه بسا همۀ اقسام عدالت فهمیده میشود. ایجاد عدالت و اجرای آن، به صورتی که جامعه از فقر رهایی یابد جز با «حضور عدالت» در شئون دیگر اجتماع، پی ریزی نخواهد شد و استواری نخواهد یافت. تا «عدالت سیاسی» و «عدالت قضایی» و «عدالت اجتماعی» در جامعهای تحقق نیابد و دست نفوذ داران مالی از فرصتهای مهم اقتصادی بریده نشود، عدالت معیشتی در زندگی تودهها تحقق نخواهد یافت. زیرا جمع میان دو ضد ممکن نیست؛ نمیشود هم تکاثر باشد و هم عدالت. امام علی(ع) می فرماید: «تنها کسی میتواند مردمان را به «راه حق» وا دارد، که آنان را از «راه باطل»، پرهیز داده [و باز داشته] باشد». چرا که تا باطل (تکاثر و اتراف) از میان نرود، حق (عدالت و انصاف)، جایگزین آن نمیشود.
مروری بر مشکلات عصر امام صادق(ع)
استفاده از مطالب با ذکر نام سایت ششم، کاری اخلاقی است.
بنیاد عدالت
– بدینگونه است که مسئله عدل امری مربوط به روابط انسانهاست بدین معنا که هر کسی به طرف مقابل خود امکان بودن و خود بودن بدهد و او را در آنچه که هست تهدید و تخدیر نکند.
– نخستین بنیاد عدل یا ظلم در رابطه زناشویی پدید می آید . تلاش مرد جهت مردوار کردن زن. و تلاش متقابل زن جهت زن باره کردن مرد. این اساس ظلم در روابط یشری است زیرا رابطه زناشویی و خانواده، هسته مرکزی جامعه و مدنیت است.
———–
– عادل کسی است که خودش را بعنوان هر آنچه که هست بپذیرد بی هیچ اضافه و کم. و در آنچه که هست آنچه که باید باشد را کشف کند.
… پس عدالت همان رهایی و پاک شدن از هر چه آرزوست و خواستن.
از کتاب ” سیر و سلوک عرفانی ” استاد علی اکبر خانجانی
—————————————————
نشانه های بیرونی عدالت
۱۳۳- پس نشانه های بیرونی عدالت آشکار شد:
نشانه اقتصادی عدالت همان فقر با فخر است همانطور که محمد (ص) و علی (ع ) اسوه های آن هستند.
نشانه جنسی عدالت، عفت و عصمت است.
نشانه اجتماعی عدالت هم تنهایی و بیکسی است در جمع.
نشانه امنیتی عدالت هم همنشینی و دوستی با مردمان است بی سلاح و محافظ.
نشانه سیاسی عدالت خدمت بی مزد و منت است.
نشانه منطقی عدالت، انتقاد شنوی از مخالفان است.
نشانه عاطفی عدالت، ناز نکردن و ناز نکشیدن از عزیزان است.
نشانه قضایی عدالت هرگز از خود دفاع نکردن است.
نشانه معیشتی عدالت ذخیره نکردن برای فرداست.
و نشانه دنیوی عدالت عدم تملک چیزی در عالم فیزیک است.
و این ویژگیهای دولتمردان عادل است.
از کتاب ” حکمت حکومت ” استاد علی اکبر خانجانی
دانلود از وبلاگ عرفان زندگی
[…] http://www.sheshom.net/1390/06/%d8%aa%d8%b9%d8%b1%db%8c%d9%81-%d8%b9%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d8%a7%… […]