مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجتالاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […] |
گذری بر زندگی و آثار شیخ کُلینی (ره)
نویسنده: حجت الاسلام حسین انصاری- سید ابوالقاسم آقایی میبدی
ارسال شده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ ابن اثیر از علمای بزرگ اهل سُنت به روایتی از پیامبر(ص) مبنی بر «ظهور یک شخصیت ممتاز دینی در هر صد سال» اشاره می کند و می گوید: «محمد بن یعقوب کُلینی » رأس بزرگان در قرن سوّم هجری است. نوزدهم اردیبهشت ماه سالروز بزرگداشت شیخ کلینی است. این نوشتار به همین مناسبت تهیه شده است. عالم و دانشمند بزرگ شیعه و صاحب اولین مجموعۀ گسترده و منظم شیعه، ثقه الاسلام شیخ ابو جعفر، محمد بن یعقوب کُلینی در روستای کُلین از توابع ری به دنیا آمده است. کُلین از ری حدود ۳۸ کیلومتر به طرف جنوب غربی فاصله دارد و نزدیک حسن آباد (در مسیر قم- تهران ) واقع شده است. از تاریخ ولادت کُلینی اطلاع دقیقی در دست نیست ولی بعضی ولادتش را در سال ۲۵۸ هجری قمری (۲۴۹ شمسی) و در عصر امامت امام حسن عسکری(ع) دانسته اند. دوران زندگی شیخ کلینی با زندگی چهار نائب خاص امام زمان (عج) معاصر بوده است. شیخ کلینی به طور طبیعی امکان ارتباط با امام عصر (عح) را در این سال ها داشته است. اگر چه دلیل قطعی بر این ارتباط، وجود ندارد اما احتمال ارتباط ایشان با نواب خاص آن حضرت بسیار قوی است. هم چنین احتمال این که تألیف کتاب «کافی» به اشاره و راهنمایی امام زمان (عج) بوده باشد. تاریخ وفات شیخ را بیشتر سال ۳۲۹ هجری قمری ثبت کرده اند که درماه شعبان این سال از دنیا رفته است، وبعضی نیز وفاتش را در سال ۳۲۸ قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی که مصادف با مبدأ غیبت کبرای امام زمان است در سن ۷۰ سالگی در بغداد ذکر کرده اند. پس از وفات، ابو قیراط محمد بن جعفر حسنی یکی از بزرگان علمای بغداد بر پیکرش نماز خواند. هنوز پس از گذشت هزار سال از درگذشت او ، آرامگاهش در باب الکوفه در شهر بغداد امروزین در ناحیه شرق رود دجله کنار پل قدیم بغداد، زیارتگاه مسلمانان به ویژه شیعیان است. آنچه از احوالات خانواده و حتی مادرش به دست می آید ، این است که خانوادۀ او از خاندان علم و حدیث و روایت بوده اند. پدرش یعقوب بن اسحاق از راویان سرشناس شیعه بوده که اکنون هم در «کُلین» مرقد ایشان محل زیارت عموم مردم است. دایی ایشان هم از علمای بر جسته بوده که به علاّن کُلینی شهرت داشته است. محمد بن یعقوب کُلینی از دایی خود نیز نقل حدیث می کند. در احوالات علاّن کُلینی، دایی شیخ کُلینی، آمده است که پدر او نیز از علمای بزرگ عصر خود بوده است.
بنا بر این شیخ کلینی در دامان مادری تربیت یافت که در محیط خانواده ای علم دوست و عالم پرور، رشد یافته و بالیده بود. هم چنان که پدر و برادر ایشان از علمای زمان خود در خطۀ ری بوده اند. لذا کلینی در خاندانی دانش دوست و حدیث شناس به دنیا آمده و بزرگ شده است. به هر حال از همزمان شدن تاریخ وفات شیخ کلینی و همچنین تاریخ پایان غیبت صغرا که سال ۳۲۹ است به دست می آید، که دوران تولد، آموزش و رشد شیخ کلینی در غیبت صغرا گذشته و سپری شده است به گونه ای که اگر فرض کنیم شیخ کلینی حدود ۷۰ سال عمر کرده است، تقریباً به اندازۀ طول همان دورۀ غیبت صغرا خواهد بود. این تقارن عجیبی است زیرا آن سالی که توقیع (دستنوشتۀ) مبارک از طرف امام زمان (عج) به «علی بن محمد سمری» رسید وحضرت به ایشان فرمودند که شما دیگر برای خودت جانشین معرفی نکن و تو از دنیا خواهی رفت و غیبت صغرا تمام می شود، شعبان سال ۳۲۹ بود که وفات شیخ کلینی نیز در همین ماه و سال اتفاق افتاده است. از روایات نقل شده در کافی، چنین استنباط می شود که کلینی یک مدت از عمرش را در همان روستای کلین شهر ری و در خود ری یعنی اوایل زندگی اش را در آنجا گذرانده است، لذا از پدر و دایی اش و دیگر عالمان و محدثان ری و قم و دیگر رجال ایرانی استفاده برده و روایاتی را از آنها اخذ کرده است. شاید بتوان استظهار کرد که کلینی در کلین ری مقدمات علوم را آموخته است. هم چنان که از روایات بسیار فراوانی که کلینی از علی بن ابراهیم قمی در کتاب کافی آورده است چنین بر می آید که شیخ کلینی مدتی از عمرش را در قم سپری کرده است. زیرا علی بن ابراهیم از مشایخ و اجلاء قم بوده و از پدرش نقل حدیث می کرده است .علی بن ابراهیم قمی مانند پدرش در شهر قم یکی از چهره های شاخص حدیث شیعه بوده است. برای همین است که در شرح حال پدر علی بن ابراهیم که جناب ابراهیم بن هاشم است می گویند که «اول من نشر حدیث الکوفیین بقم» یعنی او اولین کسی بود که روایات روایان کوفی را در قم منتشر کرد. در این که پس از ری و قم شیخ کلینی در چه سالی وارد بغداد شد باز هم تاریخ دقیقی در دست نیست. آن چه مشخص است این که ایشان می تواند به این جهت به بغداد رفته باشد که بغداد در آن تاریخ یکی از شهرهایی بود که درآن عصر محل تردد علما و محدثین بود وحوزۀ حدیث بسیار قوی داشت و مرکز فرهنگی جهان اسلام در دوران شکوفایی تمدن اسلامی به شمار می آمد. همان شهری که علاوه بر مراکز علمی مسلمانان –سنی و شیعه- محل زندگی نواب خاص امام زمان نیز بود. کلینی مورد توجه بزرگان و عالمان اهل سنت نیز بوده است و نزد آنان از شخصیت علمی بسیار ممتازی برخوردار است. «ابن اثیر» که از علما و نویسندگان بزرگ اهل سنت است در کتاب «جامع الاصول» خود وقتی از کلینی یاد می کند، می گوید: «کلینی رازی، پیشوای مذهب اهل بیت بود. او دانشمندی بزرگ و فاضلی نامدار بوده است». ابن اثیر پس از نقل این سخن، روایتی را از رسول خدا(ص) ذکر می کند که آن حضرت فرموده اند «در هر سده ای یک شخصیت بسیار ممتاز ظهور می کند که در مورد دین خدمات بزرگی را انجام می دهد و شخصیت بسیار والا مقامی می شود» آن گاه ابن اثیر شروع به شمردن می کند و در رأس سدۀ اول محمد بن علی الباقر(ع) که منظور امام باقر (ع) است و در رأس سده دوم امام رضا (ع) را بر می شمرد و در رأس سده سوم محمد بن یعقوب کلینی را نام می برد و تا این اندازه برای شیخ کلینی اهمیت قائل می شود. این سخنان به خوبی نشان می دهد کلینی شخصیتی ممتاز بوده و مورد توجه دانشمندان اهل سنت واقع شده است. کلینی دارای تألیف های متعددی بوده است. نجاشی در شرح زندگی و آثار شیخ کلینی و هم چنین شیخ طوسی در کتاب الفهرست، برای کلینی چندین کتاب را یاد می کند.از جمله کتابی در «علم رجال» که به شناخت شخصیت های روات از نگاه کلی مذهب، عقیده و وثاقت، اطمینان و حفظ مربوط می شود. برخی کتاب دیگری را در علم تعبیر خواب هم به وی نسبت داده اند که بنا به دلایل پژوهشی این نسبت اشتباه است و آن کتاب از تألیفات کلینی نیست. کتاب دیگر کلینی، عنوان «الرد علی القرامطه» دارد که کتابی کلامی بوده است و چنان که از نام آن پیداست در رد اندیشه های باطل نوشته شده است. گروه های چندی را که عقاید باطل و مخالف اسلام داشته اند در تاریخ اسلام، قرامطه می نامیدند. نکتۀ حائز اهمیت این که شیخ کلینی در رد آنها و عقاید شان کتاب نوشته است. مسئلۀ که نشان می دهد او همانند دیگر عالمان ری در آن عصر از دانش کلامی و شناخت عقایدی و شم معارفی والایی بر خوردار بوده است. یکی نیز کتاب «ما قیل فی الائمه(ع)من الشعر» است که در آن اشعار شاعران بزرگ را که مورد ائمه (ع) گفته شده بوده است، جمع آوری و مدون کرده است. یکی دیگر کتاب رسائل بوده که شامل رسائل (نامه ها) ائمه (ع) بوده است. بدین ترتیب نتیجه گیری می شود کرد که شیخ کلینی به چهار حوزۀ؛ تاریخ، ادب، اندیشه، و حدیث شیعه اهمیت می داده و در این حوزه ها تألیف هایی را سامان داده و تدوین کرده است. در این میانه اما شهرت و آوازۀ کلینی به واسطه کتاب «الکافی» است چه این کتاب به تنهایی کاری بزرگ و نوشته ای با عظمت است. شیخ کلینی برای نوشتن کتاب «الکافی» ۲۰ سال از عمر پر بار خود را صرف کرد. کلینی در این مدت به جستجو و جمع آوری روایات شیعه پرداخته است. کلینی کتاب کافی را به سه بخش تقسیم کرد و هر بخش را جداگانه نام نهاد. ۱) «اصول کافی» که عربی آن دو جلد است و ترجمۀ آن به چندین مجلد می رسد. مباحث این بخش مربوط به اعتقادات یا مباحث مرتبط با آن مثل دعا و ایمان و… است که تقریبا همۀ ابواب گوناگون اصول عقاید از توحید ، نبوت و امامت و ایمان را در بر می گیرد. اولین بخش در اصول کافی «کتاب عقل و جهل» است که در ابواب و موضوعات بسیار ریز تنظیم شده است. همچنین بخش های دیگر کتاب. ۲) «فروع کافی» که در چاپ قدیم آن از جلد سوم تا جلد هفتم کتاب را شامل می شود. این مجلدات به مباحث فقه شیعه از طهارت تا دیات می پردازد. ۳) «روضه کافی» یا گلستان کافی بخش پایانی این مجموعۀ حدیث شیعه است که شیخ کلینی مباحث مختلف وروایات متعدد و نوادر احادیث را در آن جمع آورده است. کلینی سلسله اسناد راویان را بسیار دقیق مراعات می کند. کتاب کافی آنقدر مهم وبا ارزش بوده که تا کنون دهها شرح برای آن نوشته اند و دهها حواشی کوچک و بزرگ بر آن نگاشته اند. از شرح فیلسوفانی چون میرداماد و ملاصدرا گرفته تا شرح دانشمندانی چون علامه مجلسی، ملا صالح مازندرانی، ملا محسن فیض کاشانی و…دیگران. تا کنون ترجمه های متعددی از این کتاب شده است و استقبال محافل علمی- مذهبی را به دنبال داشته است که همه ناشی از عظمت اثر کلینی است. «کافی» مهم ترین کتاب حدیثی و مهم ترین جامع حدیثی شیعه را تشکیل می دهد. به هر حال کلینی به تشخیص نافذ و ژرف خود بخش عظیمی از روایاتی را که برای آیندۀ تشیع و هدایت و راهبرد اندیشۀ آنان لازم بوده در متنی منسجم و موضوع بندی شده گرد آورده است. شیخ کلینی خصوصیاتی دارد که مجموع این خصوصیات یا در دیگر محدثان و عالمان شیعه یافت نمی شود و یا به این قوت نیست. از جملۀ خصوصیات این است که او به درستی، میراث دار مکتب اهل بیت(ع) در عصر غیبت صغرای امام عصر (عج) است. یگانه متن فرازمندی که آینه جامعی برای اندیشه ها و عقاید و فقه شیعه است و هنوز به تنهایی مکتب تشیع را در چارچوب اصلی اش نمایندگی می تواند کرد. ویژگی دیگر این که تألیف کتاب کافی توانسته است با موفقیت، پاسخی به نیاز های فرهنگی تاریخ هزار سالۀ شیعه پس از وی باشد. تألیف این کتاب از سویی پاسخی به تفکّر کلامی معتزله در بغداد و از سوی دیگر واکنشی مناسب در برابر شیوع تصوف و عرفان کژتاب در آن دوران بود. اثر بزرگ شیخ کلینی در دوران پسین نیز هموراه خطی برای ثبات و پایداری تفکر شیعی را شکل داده است. ویژگی دیگر شیخ کلینی این است که او اوّلین کسی است که اخبار وروایات شیعه را به این نظم و دقت تقسیم بندی کرده است به گونه ای که کتاب «الکافی» وی اوّلین کتاب از کتب اربعه شیعه است و حاوی ۱۵۱۷۶ حدیث می باشد. شیخ مفید در بارۀ کتاب کافی می گوید: کافی در ردیف جلیل ترین کتب شیعه و سودمندترین آنها است. محمد بن مکی عاملی، شهید اول می گوید: کتاب کافی در علم حدیث است و شیعه مانندش را ننوشته است. شیخ زین الدین، شهید ثانی می گوید: به جان خودم سوگند هیچ نویسنده ای کتابی همانند کافی را به رشته تألیف در نیاورده است. قدر و منزلت کلینی و جلالت او از این کتاب نمایان است. ملا محسن فیض کاشانی می گوید: کافی شریفترین و کاملترین و جامعترین کتاب است زیرا که در میان آنها شامل اصول وخالی از عیب و فضول است نجاشی می گوید : او در زمان خود ، شیخ و پیشوای شیعه بود. او در ری حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیشتر از همه مورد اعتماد است. ابن طاوس حلی می گوید: توثیق و امانت کلینی مورد اتفاق همگان است. ابن حجر عسقلانی می گوید: کلینی از رؤساء فاضلان شیعه در ایام مقتدر عباسی است.
منابع مورد استفاده : سایت مشرق نیوز، مقالۀ حجت الاسلام محمد مسعودی. سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه. خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری ص ۴۸۰٫ مقدمه اصول کافی، سید جواد مصطفوی. کلینی، کتابخانه ظهور. کتاب مفاخر اسلام جلد سوم ص ۴۰- ۱۱۹٫ تألیف حجت الاسلام والمسلمین علی دوانی. ۲ نظر برای این مطلبیک نظر بگذارید |
با سلام.
مستند, شایسته و جالب توجه بود. و چقدر زیبا و برازنده است همکاری و کار گروهی. ممنون
یکی دیگر از مفاخر کمتر شناخته شده مان…
ممنون