مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجتالاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […] |
اوج فرهنگ و تمدن ایران (علل و چرایی آن) سخنرانی دکتر محمدحسن میرحسینی
نویسنده: نرگس انصاری
ارسال شده در تاریخ ۸ خرداد ۱۳۹۵ عصر جمعه ۹۵/۳/۷ تالار علامه حکیمی در مجموعه فرهنگی امام صادق(ع) میبد، میزبان سخنرانی دکتر محمدحسن میرحسینى استاد تاریخ دانشگاه یزد با موضوع:《اوج اعتلای فرهنگ وتمدن ایران (علل وچرایی آن)》بود. خیلی خودمانی و بدون هیچ آدابی جلسه آغاز شد…. میرحسینی همچنین گفت که یکی از کارهای جالب و قابل ستایش در آن دوران این بود که به افرادی که به کتابخانه می رفتند و کتاب می خواندند، مستمری پرداخت می شد. میرحسینی در این بخش از سخنرانی به تفصیل از پنج شخصیت نامبرده یاد کرد و در باره هر کدام از آنان شرح حالی به حاضران ارائه کرد. ۱ . زکریای رازی: از مشاهیر علمای جهان در قرن چهارم هجری است . در طب و کیمیا سرآمد روزگار خود بوده است. “الحاوی” دایره المعارف بزرگ در طب در پنج مجلد و “کتاب من لایحضره الطبیب” از تالیف های شاخص اوست. در زمینه فلسفه و الهیات کتاب های زیادی به نگارش در آورده و بر عدم التقاط فلسفه و الهیات تاکید فراوان داشت. ۲٫ فارابی: اهل فاراب ماورالنهر بود. پدرش از کارگزاران دولت سامانی. معمای فلسفه یونان را با برخی ار نوشته هایش حل کرد. کتابی مشابه افلاطون در آراء مدینه فاضله تالیف کرد. اجتماع بشر را به سه دسته کبری، وسطی و صغری تقسیم بندی می کند. او اعتقاد دارد که اگر عقلای بشری در کل زمین با هم تعامل سازنده فراتر از اعتقادات و ملیت داشته باشند، یقینا به پیشرفت های خوبی دست خواهند یافت. علاوه بر تبحر در فلسفه، در موسیقی هم توانایی هایی داشته، او موسیقی را زیر مجموعه ریاضی می داند. در پایان جلسه، پنل گفتگویی علمی در جایگاه تالار، میان دکتر مرتضی فلاح و سخنران درگرفت که بر جذابیت نشست افزود. ابتدا دکتر فلاح به نقد کلی سخنان دکتر میرحسینی پرداخت و سخن گفتن از قرن های دور تاریخی و فخر فروختن به آن را به منزله مسکن و مخدری بر شمرد که تنها سبب خود شیفتگی و عقب ماندگی و غرور کاذب ملت گردیده است. بنابر این باید به گونه دیگری از گذشته ها سخن گفت و به افزایش خودباوری سودمندی اندیشید که از غرور های بیجا به دور باشد. برای نمونه، وی طب اسلامی در آن دوره را جز طب بقراط و یونان، چیزی علاوه ای نشمرد و فلسفه اسلامی را تا به امروز ، مانده در حصار تفکر ارسطویی و افلاطونی خواند که مورد تشویق حاضران قرار گرفت. سپس دکتر میرحسینی در پاسخی نسبتا کوتاه، شواهدی را از تاریخ معاصر ذکر کرد که بیانگر اهمیت کار پیشینیان مسلمان در پیشرفت دانش و علوم بشری است و اذعان کرد که اگر تاریخ بر همان محور قرون سوم و چهارم تمدن اسلامی چرخیده بود، امروز قافله دانش و تمدن بشری، قرن ها پیشگام تر حرکت می کرد. ۲ نظر برای این مطلبیک نظر بگذارید |
با سلام و عرض ادب و تشکر و سپاس بابت گزارش کافی و وافی و برگزاری چنین جلساتی.
اگر امکان دارد در اولین فرصت مناظره ای بین استاد فلاح و استاد میرحسینی در فضایی دوستانه برگزار شود تا این ابهاماتی که استاد فلاح بیان نمودند در زمانی بیشتر و از قبل برنامه ریزی شده توسط دکتر میرحسینی پاسخ داده شود چون به نظر بنده اگر این جلسه و با این گزارش همینطور باقی بماند شاید سوالات بدون جوابی را به ذهن امثال چون متی اضاف کند که فکر میکنم اگر جوابی مستند در هر جهت داده شود منجر به نتیجه ای بهتر خواهد شد
بازهم از گزارش کامل و برگزاری چنین جلساتی تشکر میکنم
با سلام
من خودم در جلسه حاضر بودم به نظرم این نکات لازم است که ذکر شود :
۱٫ جناب دکتر میرحسینی از اوج اعتلای فرهنگ و تمدن ایران در آن دوران و با توجه به عنوان اعلام شده تنها موارد معدودی از جمله به وزرا ، وضعیت کتابخانه ها، چند تن از دانشمندان پرداختند که برای اثبات اعتلا و اوج یک فرهنگ و تمدن بهتر بود به بخشها و شاخصه های دیگر یک تمدن هم مثل وضعیت اجتماعی ، اقتصادی ، بازرگانی ، نقش و وضعیت مردم و … اشاره ای می کردند .
۲٫ما نفهمیدیم که از نظر استاد ، علل و چرایی اوج اعتلای این فرهنگ تمدن چه بود ؟! حکومتها ؟ وزرا ؟ دانشمندان ؟
زمینه های اجتماعی ویا اقتصادی ؟ و یا … .
۳٫ به نظر من ایراد دکتر فلاح وارد نبود و یا حداقل متوجه بحث مطرح شده توسط دکتر میرحسینی نبود ،
آیا سخن گفتن از افتخارات و گذشته های دور تاریخی دلیل تلاش نکردن و عقب ماندگی ماست؟