تالار علامه حکیمی مجموعه فرهنگی امام جعفر صادق (ع) میبد، چهارشنبه ۳۱/۵/۹۷ میزبان دکتر محسن رنانی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان بود با سخنرانی جالب پیرامون «خوشبختی و توسعه».
ایشان در ابتدای سخن، بحث خوشبختی را در دو بعد شخصی و اجتماعی مطرح نمود و اظهار داشت که خوشبختی اجتماعی به مباحثی مانند اینکه جامعه خوشبخت چگونه جامعه ای است و چگونه یک جامعه به خوشبختی می رسد، می پردازد و این بعد از خوشبختی است که به توسعه می انجامد. در ادامه، تاریخچه ای از بحث خوشبختی از منظر بزرگان ارائه داد و بیان نمود که از نظر اجتماعی نخستین بار فیلسوفان یونان درباره خوشبختی صحبت کردند.
افلاطون نظریات سقراط را برای اولین بار منعکس نمود که معتقد بود انسان تا زنده است به خوشبختی نمی رسد. صرف نظر از رسیدن یا نرسیدن به خوشبختی چیزی که اهمیت دارد، رسیدن به فضیلت است و این یعنی اخلاقی رفتار کردن.
بعد از سقراط، افلاطون خوشبختی را همان رسیدن به فضیلت دانسته و فضیلت را همان هماهنگی و عدم تضاد دانسته است که این هماهنگی وقتی حاصل می شود که جامعه به خیر نائل آید که از طریق عقلانی به دست می آید. کار خیر را فیلسوفان درک می کنند؛ پس باید یا پادشاهان فیلسوف باشند یا فیلسوفان را پادشاه کرد که این اعتقاد خطرناکی است که هم تئوری و هم قدرت در دست یک نفر باشد مگر در مورد انبیای الهی.
در مرحله بعد، ارسطو آزادی را مهم ترین عنصر در دستیابی انسان به خیر در سطح فردی مورد نظر قرار داد و در سطح اجتماعی، مالکیت خصوصی و برقراری تعادل های طبیعی. بعد از ارسطو فیلسوفان کلیسا، فضیلت را اجرای اوامر کتاب مقدس می دانستد که تا اواخر قرن ۱۵ میلادی ادامه یافت. بعد از این مرحله ورود به دنیای مدرن صورت می گیرد و با انحطاط روم شرقی و شکوفایی علم جدید، تعریف خیر و خوشبختی عوض می شود.
در قرن ۱۶ جامعه خوشبخت را جامعه ای می دانستند که ثروتمندتر باشد و بر این اساس عصر استعمار آغاز شد. قرن ۱۷ منابع طبیعی بیشتر را ملاک خوشبختی می دانستند. اسپینوزا، در این دوره خیر را معادل توان حفظ حیات می داند.
فیلسوفان قرن ۱۸ انسان توانمند را منشأ خیر و خوشبختی دانستند و این توانمندی را در پرتو تقسیم کار، قابل دستیابی نمودند. قرن ۱۹، با پیشرفت فناوریها و ماشین آلات (عصر تجدد)، خیر را در صنعت و فناوری تعریف نمودند. در قرن ۲۰ همه چیز را ابزاری دانستند که به شرطی انسان را به خوشبختی می رساند که انسان ها با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته و مهربانی و قانون مداری را پیشه سازند و در نتیجه انسانیت بیشتری در روابط حاکم گردد و جامعه عادل تر، مهربان تر و سالمتری داشته باشند. فناوری ها و ماشین آلات، رفاه را به همراه دارند و رفاه یعنی مقاومت بیشتر در برابر طبیعت.
رضایت از زندگی و رفاه، محصولات توسعه هستند و هر چیزی که این دو محصول را در پی داشته باشد، منجر به توسعه خواهد شد. عدالت و آزادی، دو آرمان جوامع انسانی بوده و در قرن ۲۰ به این نتیجه رسیدند که توسعه است که منجر به عدالت و آزادی می شود و البته که عدالت و آزادی دو روی یک سکه است. رضایت از زندگی، با قانون، اخلاق، عدالت و مهربانی حاصل می شود. بنابراین برای رسیدن به سعادت باید به دنبال توسعه باشیم و توسعه با رفاه و رضایت از زندگی حاصل می شود.
در ادامه سخنرانی، دکتر رنانی وارد مبحث خوشبختی از بعد فردی شد و ابعاد خوشبختی فردی را چنین توصیف کرد:
– کسب برتری: سطحی ترین معانی خوشبختی، کسب برتری نسبت به دیگران است. یعنی انسان در مقایسه خود با دیگران و برآیند وضعیت بهتری نسبت به آن ها، احساس خوشبختی می کند.
– کسب موفقیت: موفقیت های پی در پی در این معنی، معیار خوشبختی به حساب می آید.
– سطح دارایی: انواع دارایی های مادی می تواند به انسان احساس خوشبختی بدهد. البته دارایی با ثروت و سرمایه متفاوت است.
– هماهنگی و عدم تضاد: این سطح از خوشبختی از افلاطون وام گرفته شده است. تضاد بین خواسته ها و نیازها اگر کاهش یابد، خوشبختی افزایش می یابد. هماهنگی در درون و هم در بیرون باید اتفاق بیفتد. در درون اگر عقل و نفس هماهنگ باشند و در بیرون اگر شخص با طبیعت و با جامعه هماهنگ باشد، تضادها رفع شده و خوشبختی حاصل می شود.
– سطح رهایی: یعنی عبور از تعلقات. فیلسوفان و عرفانهای شرقی و اسلامی، براین سطح از خوشبختی تأکید دارند. این نوع نگرش به خوشبختی، ویژه افراد خاص و محدودی است و عملا امکان پذیر نیست.
– سطح شکفتگی: این سطح از خوشبختی یعنی اینکه روز به روز که ابعاد تازه ای از وجود متبلور و شکفته شود، احساس خوشبختی بیشتری حاصل می شود. نیچه این دیدگاه را داشت و معتقد بود که رنج یکی از ابزارهای خوشبختی است و می تواند ابعاد نهفته وجود انسان را آشکار سازد. از منظر روانشناسی نیز تجربه های سخت، منجر به رشد انسان می شود.
– اصالت معنا یا معنادرمانی: یعنی اینکه انسان وقتی احساس رضایت می کند که حس معناداری بیشتر داشته باشد و هر چه زندگی را معنادارتر بدانید، مقاومت در برابر ناملایمات بیشتر شده و شکفتگی بیشتر حاصل می شود. بنابراین برای این سطح از خوشبختی، فقط ثروت و رفاه کافی نیست بلکه بیماری و رنج و … نیز ضروری است.
وی در دنباله مباحث بیان داشت که وضعیت جامعه ما در حال حاضر، گلستان فرصت طلب هاست. برای برخی، چپاول و کسب ثروت بیشتر و برای برخی دیگر در جهت کنترل بیشتر و شکوفایی بیشتر تحت فشارهای جامعه متلاطم کنونی.
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست (سعدی)
غم و شادی هر دو ابزاری برای شکفتگی معرفی شده اند و این شکفتگی منجر به بزرگ شدن انسان می شود. نمونه این شکوفایی، امام حسین (ع) در ظهر عاشورا است. برخی از عارفان از این منظر به خوشبختی نگاه می کنند و در این نگاه آیه «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» چنین معنا می شود: هیچ تکلیف نداری به جز وسعت. یعنی به وسع وجودی برسی، شکفته شوی و وسیع و گسترده شوی. بنابراین همه کارکرد انسان باید در جهت وسع وجودی اش باشد.
«وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت.» (سهراب سپهری)
در این مسیر است که می توان گفت که خوشبختی حاصل شده است و هیچ چیز نباید ترک شود، مگر برای رسیدن به وسع وجودی.
این عمیق ترین سطح خوشبختی است که در نتیجه آن رضایت عمیقی از هستی حاصل می شود و باید نام خرسندی بر آن نهاد.
کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست چرا به دانه انسانیت این گمان باشد.
در پایان دکتر رنانی، بحث درباره خوشبختی اجتماعی و توسعه را به جلسه ای دیگر موکول کرد و به صورت شخصی به سوالات حضار پاسخ داد. استقبال پرشور از این سخنرانی از نمودهای برجسته این جلسه بود و البته شیوه ایراد سخنرانی و نحوه بیان و طبقه بندی مطالب توسط سخنران، جای هیچ گونه خستگی برای حضار باقی نگذاشته بود.
یک نظر بگذارید