چکیده
در فاصله زمانی رحلت پیامبر (ص) تا حکومت حضرت علی (ع)، جامعه اسلامی به سبب نالایقی حاکمان سیاسی وقت، به بسیاری از خصلت های قومی، نژادی و جنسیتی جاهلیت بازگشته بود. در چنین دورانی- که بعد از تلاش ۲۳ ساله پیامبر (ص)، هنوز ارزشگذاریِ انسان بر اساس معیارهای قومی، قبیله ی، نژادی، جنسیتی، اعتقادی و ثروت بود- علی (ع) تمام همت خویش را به کار برد تا گفتمان انسانی را در حوزه اجتماعی در جهت رشد و توسعه انسان ها گسترش بخشد و ملاک ارزشگذاری در حوزه اجتماعی و سطح برخورداری از امکانات اجتماعی را انسان لابشرط و بماهو انسان قرار دهد. آن حضرت در گفتارها، نامه ها و خطابه های خویش همواره انسان لابشرط و بی قید از هر گونه جایگاهی را کلید واژه تمامی حرکت های اجتماعی خود -در راستای توسعه بخشی به انسان ها در جهت کمال- می داند و این ارائه در گفتمان علی (ع)، مفهوم جدید و شگرفی به انسان و توسعه انسانی است- نه به دوران خود- که فراروی آیندگان و جهانیان. در این مقاله سعی بر آن است مهمترین شاخص های اجتماعی توسعه انسانی در گفتمان حضرت علی (ع) همچون آزاد اندیشی، کرامت انسان ها، عدالت و رفاه اجتماعی بررسی گردد.
کلید واژگان: انسان، حضرت علی (ع)، توسعه انسانی، شاخص ها، گفتمان علوی
مقدمه
تکامل و پیشرفت از اساسی ترین دغدغه های جوامع بشری شمرده می شود و ازاین رو -در طول تـاریخ- ذهـن انسان ها را به خود مشغول ساخته است. توسعه یافتن برای بسیاری از جوامـع هـدفی آرمـانی اسـت. در نظریه اقتصاددانان کلاسیک، به انسان فقط در جایگاه یکی از نهاده ها، در چرخـه تولیـد کـالا و خـدمات توجه می شود و اقتصاددانان مدت ها بر این باور بودند که عناصر تشکیل دهنده ثروت برای یـک کشـور فقط سرمایه های فیزیکی است و متغیرهای دیگری، همچون کیفیت سرمایه انسانی و سلامت نیروی کـار نادیده گرفته می شد؛ اما در چند دهه اخیر، مطالعه درباره منابع انسانی و راهکارهـای ارزیـابی آن اهمیتـی ویژه یافته و انسان در کانون توسعه قرار گرفته است. بر این اساس هر الگـویی از توسـعه کـه بـه تـأمین نیازهای اصیل انسانی نپردازد و به حفظ آرمان ها و ارزش های او بی اعتنا باشد، مردود است و کارایی لازم را نخواهد داشت. برای ارزیابی میزان توسعه یافتگی انسانی کشورها از سوی سازمان ملل متحد سه شاخصه درآمد سالانه (وضعیت اقتصادی)، امید به زندگی در بدو تولد (وضعیت بهداشت و سلامتی)، نرخ باسودی (وضعیت علم و دانش) ارائه شده است. (شاخص های اقتصادی توسعه انسانی از دیدگاه اسلام، ولی الله نقی پورفر، محمدرضا احمدی ، فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی، سال هفتم، شماره ۳۱، پاییز ۱۳۸۷) پرسشی که برای هر پژوهشگر مسلمان مطرح می شود این است که آیا با تکیه بر این شاخص ها می توان جامعه اسلامی توسعه یافته به وجود آورد؟ به قطع نمی توان؛ چرا که شاخص های توسعه انسانی رایج جهانی با مبانی اسلامی ناسازگار است. شاخص های توسعه انسانی در اسلام با شاخص توسعه متعارف که در جهت سـنجش بعـد مـادی انسـان است، تفاوت ماهوی دارد. توسعه انسانی در اسلام فرایندی است که منافع مـادی و معنـوی، دنیـوی و اخروی انسان را تأمین می کند و هدف اصلی آن نیز نیل به سعادت واقعی و قرب الی الله است.(خلیلیان، مبانی و معیارهای پیشرفت انسانی از دیدگاه اسلام، ص. ۷۷-۱۰۲) حضرت علی (ع) برای رسیدن به این هدف و توسعه حقیقی انسان تلاش های بسیاری در این زمینه انجام دادند.
تعریف توسعه انسانی
برنامه توسعه سازمان ملل متحد توسعه انسانی را این گونه تعریف می کند: «توسعه انسانی فرایندی است که طی آن، گزینه های انتخاب مردم گسترش می یابد.» از نظر اصولی، این انتخاب ها می تواند بی نهایت باشد و در طول زمان نیز تغییر کند. اما در هر سطحی از توسعه، سه محور و شاخصه اصلی وجود دارد که بدون تغییر باقی می ماند: داشتن یک زندگی طولانی همراه با تندرستی (وضعیت بهداشت و سلامتی)، دسترسی به اطلاعات و دانش مورد نیاز زندگی روزمره (وضعیت علم و دانش)، و در اختیار داشتن منابع لازم برای برخورداری از امکانات زندگی در سطحی معقول (وضعیت اقتصادی). (برگرفته از: خلیلی تیرتاشی، توسعه انسانی از دیدگاه اسلام، ص. ۱۶)
اندیشه دینی هدف توسعه ی انسانی را تأمین نیازهای واقعی انسان به منظور فعلیت یافتن استعدادهای فطری می داند که رســیدن به مقام شــامخ خلیفه اللهی اســت؛ امّا اندیشــه غیردینی هدف توسـعه انسـانی را تأمین نیازهای مادّی انسـان ها به منظور اشـباع غرایز و کام جویی هرچه بیشتر از طبیعت و انسان های دیگر می داند. پس از روشن شدن هدف از توسعه انسانی، می توان آن را در اندیشه دینی این گونه تعریف کرد: توسـعه انسـانی فرایندی اسـت فردی و اجتماعی که طّی آن، اسـتعدادهای انسـان به منظور رســـیدن به کمال حقیقی- قرب الهی- از طریق تأمین نیازهای واقعی به فعلیت می رسـد. طبق این تعریف، توسـعه انسـانی قرار گرفتن انسـان در مسـیر بایسـتگی ها و شایستگی های خود در حیات مادّی و معنوی است. (همان)
شاخص های توسعه انسانی در گفتمان علی (ع)
آزادی و آزاد اندیشی
– از منظر امام علی (ع)، انسان موجودی آزاده است که در بند و یوغ نمی گنجد و هیچ گونه ذلتی را نمی پذیرد. «برده هیچ کس مباش؛ زیرا خداوند تو را آزاد آفریده است» (نهج البلاغه، نامه ۳۱)
افراد بشر؛ همه از اولاد حضرت آدم (ع) بوده و شایستگی زندگی کریمانه، همراه با عزت و آزادگی را دارا هستند. این آزادگی، در کنه وجود آدمیان پدید آمده و هیچ کس را یارای زدودن آن نیست. حتی خود انسان نیز حق تحقیر و کوچک کردن خود را ندارد. او می ¬باید این امتیاز الهی را پاس دارد و در نزد هم نوع خود سر خم نکند. سید رضی در نهج البلاغه آورده است: آن گاه که امام (ع)، در مسیر خویش به سوی شام، به شهر انبار رسید، بزرگان انبار (همراه با مردم) در جلوی مرکب امام (ع) دویده و این گونه امام علی (ع) را احترام می کردند. امام علی (ع) آنان را نهی نموده و نارضایتی خویش را از این عمل ابراز داشت. (همان، حکمت ۳۷)
– زمینه سازی در استفاده از آزادی، نهی مردم از تبعیت بی چون و چرای متکبران است. امام علی(ع) در خطبه قاصعه در یک هشدار شدید میفرماید: «هان بترسید! بترسید! از پیروی مهتران و بزرگانتان که به گوهر خود نازیدند و نژاد خویش را برتر دیدند.» (همان، خطبه ۱۹۲، ص. ۲۱۳)
– ازآنجا که قبل از اسلام نظام برده داری حاکم بود، حکومت اسلامی با وضع مقررات فراوان فقهی و تشویق برده داران و سایرمردم به آزادی بردگان، تشویق کرد. علی(ع) در اجرای این حکم اسلام تلاش فراوان کرد. در روایتی آمده است علی (ع) هزار بنده را آزاد کرد.( وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳) این آزادی تنها مربوط به بردگان مسلمان نبود بلکه شامل اقلیت های دینی نیز میشد. در خبری آمده است: امیرالمؤمنین(ع) بنده نصرانی را خریداری وآزاد کرد. (همان، ج. ۱۶، ص. ۳۰)
با این حال در آزادسازی بردگان مصالح دنیوی آنان در نظر گرفته میشد بدین جهت آن حضرت از آزادسازی نابینایان و افراد زمینگیر نهی کرد. (همان، ج. ۱۶، ص. ۲۷) تا این گونه افراد پس از آزادی، دچارمشکلات اجتماعی نشوند. این ممنوعیت نوعی تأمین اجتماعی برای افراد ناتوان و زمین گیر محسوب میشود.
– درعهدنامه خود به مالک اشتر می نویسد: «برای ارباب رجوع وقتی مقرّر کن و خود شخصاً بر گرفتاری هایشان برس و برای این موضوع مجلسی عمومی تشکیل ده و در آن مجلس برای خدایت که تو را آفریده و این مقام داده، فروتنی کن و در این موقع، ارتش و مأموران و پاسبانان خود را از جلوی چشم مردم دور کن تا بدون پروا و هراس با تو سخن گویند، زیرا مکرر از رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود: هرگز امتی به قداست و پاکی نخواهد رسید مگر آن که در میان آن ها حق ضعفا از اقویا و نیرومندان بدون لکنت و پروا گرفته شود». (نهج البلاغه فیض الاسلام، ج۲ (انتشارات فیض الاسلام، ۱۳۶۸) نامه ۵۳، ص۱۰۲۲ به نقل از مجله معارف اسلامی فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر ۱۳۸۰، شماره ۴۸)
-«شنیدن سخن حق را بر من سنگین مپندارید، و نخواهم مرا بزرگ انگارید چه آنکس که شنیدن سخن حق بر او گران افتد و نمودن عدالت بر وی دشوار بود، کار به حقِ و عدالت کردن بر او دشوارتر است. پس از گفتن حق، یا رای زدن در عدالت باز میایستید که من نه برتر از ایمنم که خطا کنم، و نه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر که خدا مرا در کار نفس کفایت کند که او از من بر آن تواناتر است.» (نهجالبلاغه، ترجمه: سیدجعفر شهیدی، چاپ چهاردهم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۸ خطبه ۲۱۷، ص ۲۵۰). این ها همه حکایت از آن دارد که علی (ع) درصدد تربیت و ساختن جامعهای است که مردم در برابر حکمرانان راحت سخن گویند و بیم و هراس به دل راه ندهند. جالب توجه آنکه این سخنان را حضرت امیر (ع) در جنگ صفین اظهار کرده است: یعنی درست هنگامی که میباید از اطاعت بیچون چرا از فرماندهی گفتگو کرد حضرت از حق مردم و آزاداندیشی آنان سخن میگوید.
کرامت ذاتی انسان و احترام به انسان ها
کرامت ذاتی انسان، هدیه الهی بر جامعه بشری است. این کرامت آغازین فراتر از شاخصه های بزرگی و بزرگ زادگی متداول است که در مقابل دیدگان مردم قرار می گیرد. این والایی مربوط به جنسیت، دین، مذهب، قوم، ملیت، نژاد و فرهنگ خاصی نیست.
انسان در اسلام جایگاه بسیار متعالی دارد عالی ترین مدح ها و ستایش های قرآن درباب عظمت خلقت انسان است. نمودهای ارج نهادن این کرامت در سخن و سیره امام علی (ع) فراوان به چشم می آید.
امام علی (ع) ارزش انسان را به حدی بالا و والا معرفی میکند که حتی تمام دنیا هم نمیتواند قیمت او باشد: «آیا آزاد مردی نیست که این لقمه جویده دنیا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهایی برای جان شما جز بهشت نیست، پس خود را به کم تر از آن نفروشید.» (نهجالبلاغه، حکمت ۴۵۶)
حضرت علی (ع) احترام به حقوق و کرامت انسانها را همواره درسیره ی رفتاری و گفتاری خویش مدنظر داشت و در برخورد با مردم و جوامع انسانی دیدگاهی فراتراز دید یک مسلمان به مسلمانی دیگر داشت. دردیدگاه اومردم ازنظراجتماعی به دو دسته تقسیم می شدند: «دستهای از آنها برادر دینیاند و دستهای دیگر در آفرینش با مسلمانان یکسانند»( مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، نشر الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۲۴۱ به نقل از سایت راسخون) بر اساس همین اصل بود که آن حضرت فردی یهودی را که در مسیر کوفه همسفر ایشان شده بود و سپس مسیرش عوض شد را چند قدم بدرقه کردند و وقتی آن یهودی علت این کار را از حضرت پرسید، امام ( ع ) فرمود: می خواهم قدری تو را همراهی کنم تا حق رفاقت را به جا آورده باشم، زیرا پیامبر ما دستور داده است: «هر گاه دو نفر در راهی همسفر شدند به گردن یکدیگر حق می یابند و لازم است شخص، رفیق راهش را هنگام جدایی چند گام بدرقه کند». (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، بی جا، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۲، ص ۶۷۰٫ به نقل از سایت راسخون)
خطبه ۲۰۶ نهج البلاغه در مورد برخورد حضرت با دشمن است در این خطبه آمده که در جنگ صفین عده ای از اصحاب حضرت به شامیان دشنام می دادند، حضرت فرمود: « من خوشم نمی آید که اهل فحش دادن باشید ولیکن چنانچه کارهایشان را بیان کنید، و حال و روزشان را یادآوری کنید، در سخن گفتن درست تر است، و در پوزش خواستن رساتر و به جای دشنام دادن به ایشان، بگویید: خدایا خون های ما وخون های ایشان را نگهدار و اختلاف میان ما و آنان را اصلاح کن و آنان را از گمراهیشان هدایت کن تا بشناسد حق را کسی که آن را ندانسته است و بازگردد از گمراهی و تجاوزکاری کسی که شیفته آن شده است» در این صورت رشد می کنید و بزرگ و اصلاح می شوید وهمچنین در خطبه اول نهج البلاغه داستان موسی و فرعون را که ذکر می کند و می گوید: موسی و برادرش نزد فرعون رفتند، وقتی به فرعون رسیدند، گفتند: « تو رئیس باش، اما چرا به انسان ها ظلم می کنی، ما به تو قول می دهیم که نمی خواهیم جای تو را بگیریم تو حاکم باش اما دست از ظلم بردار.. » (نگاه انسانی حضرت علی(ع) به حکومت، حجت الاسلام مهریزی در گفت وگو با شفقنا سایت شفقنا)
رفاه اجتماعی
برخورداری از زندگی متعارف و تأمین رفاه عمومی برای افراد جامعه یکی از شاخص های مهم توسعه انسانی است. در جامعه علوی، تمام مردم حق برخورداری از زندگی آبرومندانه و مطابق با شأن خویش را دارا هستند. آنان شایستگی استفاده از نعمت های الهی را دارند. توصیف امام (ع) نسبت به کوفه و برخورداری آنان از نعمتهای الهی، شنیدنی است:
«همه مردم کوفه برخوردار از نعمت هستند. پایین دست ترین آنان نان گندم می خورد و در سایه زیست می کند و آب فرات می آشامد» (مناقب ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۹۹ به نقل از مقاله محمدکاظم طباطبائی کرامت انسان در سخن و سیرۀ امام علی (ع) مجموعه مقالات دومین همایش بینالمللی امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان»، صص ۱-۱۳)
در نامه ۵۳ نهج البلاغه آمده است که وقتی حضرت مالک اشتر را به مصر می فرستد، در نامه ای برای او می نویسد: «این فرمانى است از بنده خدا، على امیر المؤمنین، به مالک بن الحارث الاشتر(حضرت ابتدا می گوید که بنده خدا هستم و سپس می گوید امیرالمومنین هستم) هنگامى که او را فرمانروایى مصر داد تا خراج آنجا را گرد آورد و با دشمنانش پیکار کند و کار مردمش را به صلاح آورد و شهرهایش را آباد سازد.» در حقیقت حضرت وقتی مالک اشتر را والی مصر قرار داد، به او سفارش می کند که به امور مالی سر و سامان دهد و جلوی ظلم دشمن را بگیرد، امور اصلاح شود و کشور آباد گردد یعنی رفاه متعارف، این رفاه متعارف، یعنی انسان ها برخوردار باشند و راحت زندگی کنند.» (نگاه انسانی حضرت علی(ع) به حکومت، حجت الاسلام مهریزی در گفت وگو با شفقنا، سایت شفقنا)
عدالت
عدالت، نقش مهمی در سعادت افراد و توسعه ی انسانی دارد. شهید مطهری بر این باور است که عدالت اجتماعی در اعمال و اخلاق مردم و حتی در افکار و عقاید آنان تأثیر دارد. هر گاه عدالت اجتماعی متزلزل شود، استحقاق ها رعایت نمی شود و حقوق مراعات نمی گردد و شیوع بی عدالتی اجتماعی باعث فساد اخلاقی و ناراحتی های روانی خواهد شد. و باید حاکم و والی جامعه خود عادل باشد تا بتواند عدالت اجتماعی را گسترش دهد.( برگرفته از: مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص ۱۱۵ – ۱۰۹ به نقل از مقاله ی امام علی (ع) و عدالت گرایی، مرضیه ولی پور، مجله معارف اسلامی مهر، آبان و آذر ۱۳۸۵، شماره )۶۵
حضرت علی (ع) پس از به دست گرفتن حکومت، اولین اصل از سیاست خود را ستیز با بی عدالتی بیان داشت: «آگاه باشید تمامی زمین هایی که عثمان بخشیده و مال هایی که به ناحق داده است، به بیت المال بر می گردد، زیرا که مرور زمان حق را از میان نمی برد. اگر به آن مال ها دست یابم، حتی اگر به کابین زنان رفته باشد و در شهرها بند تجارت باشد، همه را باز می گردانم، چرا که عدل را گستره و آسایشی است و کسی که عدالت بر او تنگ آید- و حق بر او گران آید- بی تردید فضای ستم بر او تنگ تر خواهد بود.» (نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص۲۶۹ به نقل ازهمان مقاله)
حضرت امیر (ع) سپس با نگاهی به راست و چپ خود به طرح دومین اصل از عدالت اجتماعی خویش پرداخت و فرمود: «مبادا عده ای از شما که در باتلاق دنیا فرو رفته اند و زمین ها را تصاحب کرده و نهرها شکافته و بر اسب ها تاخته و کنیزکان زیباروی و باریک اندام برگزیده اند، آن گاه که از تصرفاتشان جلوگیری کردم و آنان را به پذیرش حقوق خودشان وادار کردم، فریاد برآورند که: پسر ابی طالب ما را از حقوقمان محروم نمود. آگاه باشید هر یک از مهاجرین و انصار که احساس می کنند به دلیل مصاحبت با پیامبر فضیلتی بر دیگران دارند، بدانند که این یک فضیلتی الهی است- و به معنای برخورداری بیشتر از بیت المال نیست- بنابر این همه شما بندگان خدا و بیت المال نیز مال خداست که در میان شما به صورت برابر تقسیم می شود و هیچ کس فرقی با دیگری ندارد.» (همان، ج. ۷، ص ۳۷٫)
آن گاه در ادامه فرمود: «همین اکنون مالی در پیش ماست که باید تقسیم شود، فردا که شد همه بیایند، چه عرب و چه عجم، چه آن کسانی که تاکنون تقسیمی می گرفته اند و چه آنان که محروم بوده اند.» (همان)
در خطبهای که در جنگ و نبرد صفین ایراد میشود، امام علی (ع) چنین می گوید:«پس خداوند سبحان از جملهی حقوق خود برای بعضی مردم بر بعض دیگر حقوق واجب فرموده، و حقوق را در حالات مختلفه برابر گردانیده، و بعضی آنها را در مقابل بعض دیگر واجب نموده و بعضی از آن حقوق وقوع نمییابد مگر به ازاء بعض دیگر و بزرگترین حقها که خداوند سبحان واجب گردانیده حق والی (رئیس حکومت) است بر رعیت (شهروندان) و حق رعیت است بر والی و این حکم را خداوند سبحان برای هریک از والی و رعیت بر دیگری واجب فرموده است و آن را سبب نظم و آرامش برای دوستداری ایشان یکدیگر را و ارجمندی برای دینشان قرار داده، پس حال رعیت نیکو نمیشود مگر به خوش فتاری حکم فرمایان، و حال حکمفرمایان نیکو نمیگردد مگر به ایستادگی رعیت در انجام دستور ایشان. پس هرگاه رعیت حق والی و والی حق رعیت را اداء نمود، حق در بین ایشان ارجمند و قواعد دینشان برقرار و نشانههای عدل و درستکاری برپا و سنتها در مواضع خود جاری گردد، و بر اثر آن روزگار اصلاح میشود، و به پایندگی دولت و حکومت امید میرود…» در این خطبه و سند که پایهی حکومت و سیاستگذاری امام علی(ع) میباشد، عدالت اجتماعی به عنوان یک اصل حقوق بشری و الهی اعلام میشود. (به نقل از مقاله مام علی (ع) و ابعاد عدالت اجتماعی، حمید مولانا فصلنامه کتاب نقد . شماره ۱۶ )
نتیجه گیری
شاخص های توسعه انسانی در اسلام با شاخص توسعه متعارف که در جهت سـنجش بعـد مـادی انسـان است، تفاوت ماهوی دارد.توسعه انسانی در اسلام فرایندی است که منافع مـادی و معنـوی، دنیـوی و اخروی انسان هر دو را تأمین می کند و هدف اصلی آن نیز نیل به سعادت واقعی و قرب الی الله است و درگفتمان حضرت علی (ع) تلاش برای آزادی، عدالت، کرامت انسان ها و تامین رفاه و امکانات مادی انسان ها و افراد جامعه همه در جهت توسعه و رشد انسانی است تا به آن کمال حقیقی دست یابند.
منابع:
– مقاله توسعه انسانی از دیدگاه اسلام، نصرالله خلیلی تیرتاشی، روزنامه رسالت، شماره ۵۹۳۳ – ۱۸/۵/۸۵٫ – مقاله مبانی و معیارهای پیشرفت انسانی از دیدگاه اسلام محمدجمال خلیلیان/ دانشیار گروه اقتصاد مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی سیدحمید جوشقانی نائینی / پژوه دانش دکترای اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قاسم عسکری / دانشپژوه دکترای اقتصاد دانشگاه عدالت تهران محمد بیدار / دانشپژوه دکترای اقتصاد مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی مجله معرفت اقتصاد اسلامی سال چهارم، شماره دوم، پیاپی ۸ ،بهار و تابستان.
– شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتاب آوند دانش.
-وسائلالشیعه الی تحصیل مسائلالشریعه، محمد بن الحسن الحرالعاملی، دار احیأ التراثالعربی، بیروت، بیتا
– امام علی (ع) و حقوق بشر، سید مصطفی محقق داماد، کتاب نقد ۱۳۸۰ شماره ۱۸
– نهج البلاغه فیض الاسلام، ج۲ (انتشارات فیض الاسلام، ۱۳۶۸) نامه ۵۳٫
– مقاله ویژگی های حکومت امام علی، مجله معارف اسلامی فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر ۱۳۸۰، شماره ۴۸
– نگاه انسانی حضرت علی(ع) به حکومت،حجت الاسلام مهریزی در گفت وگو با شفقنا، سایت شفقنا.ا
– مقاله امام علی (ع) و عدالت گرایی، مرضیه ولی پور، مجله معارف اسلامی مهر، آبان و آذر ۱۳۸۵، شماره ۶۵
– مقاله محمدکاظم طباطبائی کرامت انسان در سخن و سیرۀ امام علی (ع) مجموعه مقالات دومین همایش بینالمللی امام خمینی و قلمرو دین «کرامت انسان»، صص ۱-۱۳
مقاله امام علی (ع) و ابعاد عدالت اجتماعی، حمید مولانا، فصلنامه کتاب نقد . شماره ۱۶-
شاخص های اقتصادی توسعه ی انسانی از دیدگاه اسلام، ولی الله نقی پورفر محمدرضا احمدی ، فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاداسلامی ، سال هفتم ، شماره ۳۱، پاییز ۱۳۸۷
یک نظر بگذارید