نویسنده: ز. انصاری
ارسال شده در تاریخ ۲۰ تیر ۱۴۰۱
در هشتمین سالگرد فقدان و رحلت اندوهبار آیت الحق حاج سید جواد حیدری (اعلی الله مقامه) مراسمی در شهر های یزد و میبد به یادبود و بزرگداشت آن مرحوم برگزار گردید.
جلسه اول مراسم هشتمین سالگرد رحلت آیت الحق، حاج سید جواد آقا حیدری، امین، درد آشنا و عزیز دل و جان مردم استان یزد، دوشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۱ در یزد، مسجد برخوردار برگزار گردید. در این مراسم استاندار یزد، آیت الله سید علیرضا حیدری، آیت الله قافی و برخی از معاریف و اساتید دانشگاهی، و…حضور فعال داشتند.
جلسه دوم مراسم هشتمین سالگرد آیت الحق حاج سید جواد حیدری، جمعه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۱ در شهرستان میبد، مسجد جامع بیت الزهراء میبد (بشنیغان) پس از اقامه نماز مغرب و عشاء همراه با حضور و حرمت گزاری انبوه مردم مؤمن و چهره های سرشناس شهر برگزار گردید.
سخنران اصلی مجالس، استاد سید سعید حسینی مؤلف کتاب «مرزبان توحید» بود که یکی از اصحاب و همنشینان با آن پیر فرزانه، در سالهای پایانی عمر آیت الحق حیدری یکی از اصحاب و همنشینان با آن پیر فرزانه، به شمار می رود و از نزدیک با اخلاق، سلوک و معارف آن شخصیت وارسته و الهی آشنایی داشته است.
گزارشی از مجلس مسجد برخوردار یزد
(بخشی از یادداشت زهرا فصیحی)
مراسم هشتمین سالگرد رحلت آیت الحق، حاج سید جواد آقا حیدری، دوشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۱ در یزد، مسجد برخوردار با مداحی جناب آقای گلاب و سخنرانی استاد سید سعید حسینی برگزار شد
مجلس باشکوهی است؛ و از زیباییش، اینکه مستمعان از سر ارادت آمده اند. تقریبا تمام قسمت های مسجد پر شده است، از جمعیتی که با محبت و از سر عشق حضور دارند تا به جایگاه تبلیغ و ارشاد دینی ، احترام بگذارند. مردم در صحن مسجد برخوردار، گروه گروه وارد می شوند و دسته دسته بیرون می روند و جایشان را به تازه واردها می دهند. تازه واردهایی که گاهی حین عرض ادب و ارادت به صاحبان مجلس، گوشه ی چشم می چرخانند تا شاید صندلی خالیی، کنار دیواری یا جای مناسبی برای نشستن پیدا کنند.
صدای سخنران به سختی به گوش می رسد زیرا کیفیت پخش صدای مسجد مناسب چنین جمعیتی نیست.
دقائقی است که سخنرانی شروع شده است. سخن از ارحم الراحمینی خداست و اینکه خلق عیال الله هستند و تکرار چند باره ی این حدیث شریف و تأثیر گذار که؛ “هل الدین الا الحب”. ما در احکام می گوییم؛ “باید” نماز بخوانید، اما خدا می گوید “اقم الصلوه لذکری”. او عشق ورزی می کند و ما تحکم.
استاد حسینی بحث را چنین ادامه می دهند؛ در دینی که پایه و اساسش بر محبت استوار است، گفته شده که اگر کسی بخواهد در مسیر دین خود را تربیت کند باید بسیار به اباعبدالله الحسین (ع) توجه کند.
ابا عبدالله یعنی پدر بنده ی خدا، یعنی هر جا که بنده ی خدایی است او فرزند حسین (ع) است.
اینگونه نگاه کردن به انسانهاست که دیدمان را به زندگی تغییر می دهد.
این که می بینیم روز به روز همه از هم جدا می شویم، با هم دشمن می شویم یا با کوچکترین اتفاقی دلهایمان پر از کینه می شود؛ برای این است که از معیار اهل بیت به دور افتاده ایم. این روش شیعه ی سفیانی ست، شیعه ی اموی! به ما معیار داده شده است که؛ “هل الدین الا الحب”.
روزی که دلهایمان پر از محبت یکدیگر باشد؛ اگر گناهکاری را دیدیم باید به این بیندیشیم که چه شد که او دست به این کار زد؟ اگر توانستیم اینگونه به انسانها نگاه کنیم؛ می توانیم امیدوار باشیم که در مسیر تشیع علوی قدم بر می داریم.
استاد در ادامه ی بحث افزودند که زینب سلام الله در روز یازدهم محرم، در فردای عاشورا در حالی که همه چیز و همه کسش را از دست داده است با مردم کوفه صحبت می کند و برای آنها دل می سوزاند؛ در حالی که هنوز سر عزیزانش در برابرش قرار دارد!
می گوید؛ مردم کوفه! شما با “خودتان” چه کردید؟
پس بکوشیم که راه اهل بیت را بشناسیم و همدیگر را دوست داشته باشیم و امیدی را نا امید نکنیم
به خدا هیچ چیز سخت تر از این نیست که کسی نگاه امیدوارانه ای به تو داشته باشد و نتوانی کاری برایش انجام دهی و امیدش را بر آورده کنی
و این جملات مقدمه ای بود برای ذکر مصیبت قمر بنی هاشم عباس بن علی(ع) تا حسن ختام مجلس هشتمین سال درگذشت حاج سید جواد آقا باشد.
گزارش تصویری از مجالس یاد شده
یک نظر بگذارید