مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

احیاء غدیر در کلام امام هادی‌(ع)

نویسنده: سیدابوالقاسم آقائی میبدی،(پژوهشگر مجموعه، گروه پژوهشهای دینی ۱)
ارسال شده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۳

چکیده

واقعه غدیر از مهم‌ترین وقایع تاریخ اسلام است که در آن، پیامبر‌(ص) هنگام بازگشت از حجه‌الوداع در ۱۸ ذی‌الحجه سال دهم قمری در غدیر خُم، امام علی‌(ع) را جانشین خود معرفی کرد، غدیر یکی از اعیاد بزرگ تشیّع و شاه‌ رگ اصلی حیات جاوید قرآن و یکی از با‌شرافت‌ترین عید مسلمانان است. غدیر بدون شک بعد از رسالت نبی مکرم اسلام، مهم‌ترین و تعیین کننده‌ترین حادثه‌ای است که در بین امت اسلامی به خواست و اراده الهی و ابلاغ پیامبر اسلام به امت اسلامی به وقوع پیوسته است. 

اهل بیت پیامبر و امامان برحق شیعه، که نگاهبان اسلامِ حقیقی بودند. و سعی داشتند آن را از خطرات دور سازند؛ از هر فرصتی بهره‌بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامی و یاد ماندنی را مطرح کنند. زیرا در تابش آفتاب غدیر اهداف والای پیامبر جامه عمل می‌پوشید. امام هادی‌(ع) در زمان امامت خویش بار دیگر فرهنگ غدیر را احیاء کرد. چرا که به فراموشی سپردن غدیر باعث انحطاط ارزش‌های دینی و دور شدن جامعه اسلامی از امامت شده بود. نویسنده در این مقاله سعی دارد به زیارت غدیریّه امام هادی‌(ع) که نمود تلاش آن حضرت در راستای احیاء غدیر است بپردازد. 

کلید واژگان: امام هادی‌‌(ع)، غدیر، زیارت غدیریّه 

پیشینه تحقیق 

پیرامون غدیر در سیره عملی و کلامی امام هادی(ع) مقالات و کتاب‌های در این زمینه منتشر شده است که ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود. 

کتاب 

یکی از جلوه‌های زیبای بزرگداشت غدیر در زیارت مخصوص امام علی علیه السلام در روز غدیر مشاهده می‌شود. کلمات آن زیارت زمزمه روح نواز امام هادی علیه السلام است و تاریخ صدور آن سالی است که معتصم خلیفه عباسی آن حضرت را به بغداد احضار کرد. در این موقعیت، حضرت به زیارت امیرمومنان علیه السلام شتافت. حدیث دلبری و یادمان ارزشهای راستین را تجلی دیگر بخشید و میراث ماندگاری از شکوه ولایت در خاطره‌ها به یادگار گذاشت.  

۱- شریفی، محمدرضا، غدیر در سیره امام هادی(ع)، اصفهان، ناشر مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه، سال ۱۳۹۱٫

معتصم عباسی، امام هادی(ع) را از مدینه به سامرّا فراخواند و او را در شهرک نظامیان اسکان داد تا رفت و آمدهای آن حضرت را زیر نظر بگیرد. آن امام همان نیز با شگردی ویژه با هدف زیارت مرقد نورانی جدّ بزرگوارشان به نجف اشرف رفت و در قالب زیارتنامه، به بازگویی حماسه بشکوه غدیر و خیانت‌های مسلمان‌نمایان منافق در غصب خلافت و فدک پرداخت و با این افشاگری، بر همه نقشه‌های شاهان اموی و عباسی خط بطلان کشید و همه آنان را غارتگر خواند. 

۲- حیدری‌فر، مجید، مدرسه سبز غدیر، چاپ اوّل، قم، نشر زائر، ۱۳۸۶٫ 

مقاله 

حضرت امام هادی(ع) با استناد به اجماع امت بر حقانیت قرآن و با ذکر آیه ولایت به عنوان نمونه‌ای از شواهد قرآنی و شأن نزول آن از کلام اهل سنت، به اثبات حقانیت حدیث ثقلین می‌پردازد. در ادامه، امام(ع) شواهد روایی معروف و مورد اتفاقی چون حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث وفای به عهد، که دال بر انتصاب علی(ع) به خلافت از سوی نبی مکرم اسلام(ص) است را بر گرفته از حدیث ثقلین میداند و بدین وسیله حقانیت آنها را اثبات می‌کند.    

۱- یوسفی، محمدتقی، کبیری ارانی، محمد، بررسی ضرورت عقلی امامت از دیدگاه امام هادی(ع)، آیین حکمت، سال دهم، زمستان ۱۳۹۷، شماره ۳۸٫ 

امام هادی(ع) در شرایطی قرار داشتند که نمی‌توانستند به صورت سخنرانی و یا احادیث، وقایع غدیر و اهمیت ولایت و امامت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) را برای جامعه آن روز و آیندگان بیان فرمایند، لذا در قالب زیارت و با استفاده از آیات و روایات و مستندات تاریخی، ولایت و امامت علی(ع) را اثبات کردند و صدور زیارت را به خاطر باورهای غلط جامعه لازم و ضروری دانستند. امام هادی(ع) در این زیارت از حدود ۸۰ آیه و ۱۸ حدیث نبوی بهره برده‌اند و وقایعی که در تاریخ اسلام به آن اذعان دارند را به عنوان سندی محکم برای اثبات ولایت امیرالمومنین علی(ع) بیان می‌کنند.  

۲- آقاخانی، زهرا، زیارت غدیریه امام هادی(ع)؛ سند دفاع از ولایت امیرالمومنین علی(ع)، سایت کیهان، کد خبر۱۹۴۹۹۰، ۱۳۹۹٫    

مقدمه 

غدیر از اعظم اعیاد و شعار بزرگ تشیّع و حلقه‌ی اتصال انسان‌ها به مبدأ است. غدیر شاه رگ اصلی موجودیت و حیات جاوید قرآن است. غدیر روز اکمال دین و اتمام نعمت بر مسلمین و روز ظهور دین مرضی پروردگار عالم است. غدیر روز نزول عظیم‌ترین نعمت‌های الهی برای تمامی موجودات این عالم از انسان و حیوان و نبات و جماد است. غدیر روز مأیوس شدن شیطان از عباد مخلصین است.   

در سال دهم هجری یعنی اواخر عمر شریف پیامبر‌اکرم، رسول خدا‌(ص) عازم سفر حج شدند، در مدینه اعلام شد که امسال رسول خدا در مراسم حج شرکت می‌کنند. هر‌کس مایل است همراه پیامبر حرکت کند. جمعیت زیادی همراه آن حضرت عازم زیارت خانه خدا و انجام مناسک حج گردید، تعداد جمعیت را ۹۰ هزار و تا بیش از ۱۲۰ هزار نفر در تاریخ ثبت کرده‌اند. پس از انجام اعمال حج، در راه باز گشت از مکه، کاروان رسول‌خدا به چهار راهی رسید که حُجاج گروه گروه از هم جدا می‌شدند. (محل جداشدن راه‌های مدینه، مصر و عراق) که آن محل، غدیر خُم نام دارد. جبرئیل نازل شد که: ای‌پیغمبر، باید! آن چیزی را که از سوی خدا (در باره علی) به تو نازل شده به مردم ابلاغ کنی و اگر چنین نکنی رسالت او را به انجام نرسانده‌ای. (صافی اصفهانی، علی، پیام غدیر، صص ۵-۶-۱۰، سوره مائده، آیه ۶۷) 

علاّمۀ امینی، در کتاب عظیم «الغدیر» نام ۱۱۰ تن، از اصحاب و یاران پیامبر‌(ص) را ذکر کرده است، که همه، این حدیث را از پیامبر‌اکرم(ص)، در صحرای غدیر (روز ۱۸ ماه ذیحجّه سال دهم هجری)، شنیده و همواره برای مسلمانان دیگر نقل کرده‌اند. همچنین … در کتاب «الغدیر»، ۳۶۱ تن، از عالمان و حافظان احادیث، و مورّخان و مفسّران و … از برادران اهل سُنّت ذکر شده‌اند، که همه در کتابهای مهم و معتبر خود، حدیث غدیر را آورده و تثبت کرده‌اند. و از اینجاست که فیلسوف بزرگ شرق و اسلام، ابوعلی سینا، می‌گوید:

یعنی: درست‌ترین راه و روش، در باره جانشینی پیامبر‌(ص)، این است که خود پیامبر‌اکرم، خلیفه و جانشین خود را تعیین کند، و به دست اتفاقات نسپرد. و شاعران بزرگ اسلام- از عرب و ایرانی و… در طول تاریخ، واقعه موج خیز غدیر را در اشعار خود سروده‌اند، و آن را فریاد کرده‌اند. (حکیمی، محمدرضا، امواج غدیر، ص۵۲-۶۳)   

اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام هادی‌(ع) 

پس از شهادت امام جواد (ع) در سال ۲۲۰ فرزندش امام هادی‌(ع) به امامت رسید. به نوشته شیخ مفید و همچنین نوبختی، همه پیروان امام جواد‌(ع) به استثنای افراد معدودی، به امامت امام هادی‌(ع) روی آوردند. با آمدن متوکل، تنگ نظری‌های زمان هارون به صورت سختگیرانه‌تری در حمایت از اهل حدیث و برانگیختن آنان بر ضدّ معتزله و شیعه و سرکوبی جریانات مزبور با‌شدّت هر چه بیشتر دنبال شد. از جمله برخورد‌های تند و ناخوشایند متوکل با طالبیان، تخریب مقبره حضرت سیدالشهدا امام حسین‌(ع) و شخم‌زدن و هموار‌کردن زمین‌های اطراف مقبره و زراعت بر روی آن و سختگیری شدید بر زائران امام حسین‌(ع) و مجازاتهای هولناک آنهاست. این تنشها تنها بدان دلیل بود که قبر امام حسین‌(ع) در کربلا می‌توانست ارتباط عاطفی توده مردم را با طرز تفکر شیعی و امامان آنها تقویت نماید. متوکل در بحبوبه‌ی این سختگیری‌ها به یاد امام هادی‌(ع) افتاد و دستور داد آن حضرت را در مدینه باز داشت کرده و به سامرا بیاورند. بدین ترتیب می‌توانست آمد و شدهای مردم را با امام هادی‌(ع) را از نزدیک تحت کنترل در‌آورد.

امام‌(ع) تا پایان عمر خود- بیش از بیست سال – در این شهر به سر برد. شیخ مفید با اشاره به اقامت اجباری امام در سامرا می‌نویسد:

 آن حضرت به ظاهر مورد احترام خلیفه بود، ولی در باطن به وسیله متوکل دسیسه‌هایی علیه آن حضرت می‌شد که هیچ یک از این نقشه‌ها در عمل موفق نبود. همین امر سبب شده است تا وی را در کنترل گرفته و رفت و آمدها را زیر نظر داشته باشد. (جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص ۶۱۶- ۶۲۳)، مدّت امامت آن بزرگوار ۳۳ سال و عمر شریفش ۴۱ سال و چند ماه بود. امام‌(ع) در سال ۲۵۴ در شهر سامرّاء بدست معتّز، پسر متوکل مسموم گردید و به شهادت رسید و جسم پاک حضرت در خانۀ خود در سامرّاء به خاک سپرده شد. (پیشوایی، مهدی، سیمای پیشوایان در آینه تاریخ، ص ۱۶۲،۱۶۱)       

از میان خلفا، متوکل از همه بیشتر با امام هادی معاصر بوده است؛ وی نسبت به بنی‌هاشم بدرفتاری و خشونت بسیار روا می‌داشت. او به آنان بدگمان بود و همواره آنان را متهم می‌نمود. متوکل در خشونت و اجحاف به خاندان علوی گوی‌سبقت را از تمامی خلفای عباسی ربوده بود. 

متوکل نسبت به علی‌(ع) و خاندانش کینه و عداوت عجیبی داشت و اگر آگاه می‌شد که کسی به آن حضرت علاقه‌مند است، مال او را مصادره می‌کرد و خود او را به هلاکت می‌رساند. متوکل مانند اغلب سیاستمداران جهان، با یک حرکت ریاکارانه و دو پهلو، از یک طرف «عبدالله بن‌محمد هاشمی» فرماندار وقت مدینه را از کار برکنار کرد و از طرف دیگر به کاتبِ دربار خویش دستور داد نامه‌ای به حضرت بنویسد که بر حسب ظاهر علاقۀ متوکل را نسبت به امام‌(ع) بیان می‌کرد، ولی در واقع دستور جلب محترمانۀ! حضرت بود. بدون تردید امام از سوءِ نیت متوکل آگاه بود، ولی چاره‌ای جز رفتن به سامرّاء نداشت. زیرا قبول نکردن دعوت متوکل سندی در تأیید گفتار سعایت کنندگان می‌شد و باعث تحریک بیشتر متوکل می‌گردید و بهانۀ بیشتری به دست او می‌داد و مشکلات فراوانی را برای حضرت فراهم کند. 

دلیل اینکه امام از نیت شوم متوکل آگاه بود و بناچار به این سفر اقدام نمود. امام در این شهر ظاهراً آزاد بود ولی در حقیقت همانند یک زندانی به سر می‌برد، زیرا موقعیت محل طوری بود که امام همواره تحت نظر بود و رفت و آمدها و ملاقاتهای حضرت توسط مأموران خلیفه کنترل می‌گردید. (پیشوایی، مهدی، سیمای پیشوایان در آینه تاریخ، ص ۱۶۷،۱۶۴). 

بدون تردید اصل تقیه برای امام و شیعیان، یکی از اساسی‌ترین ابزارها برای کاهش فشار و اختناق درباره آنان بود. شیعیان امامی دو مسأله مهم داشتند. نخست حفظ فرهنگ حدیثی و مذهبی خود با محور ائمه که سعی می‌کردند با حفظ تماس‌هایشان با امامان آن را تقویت کنند. دوّم دور بودن از سیاست انقلابی‌گری که در عمل سودی در آن نمی‌دیدند و از سیاست امامان در این زمینه آگاه بودند. فقدان تماس مستقیم بین امام و پیروانش، نقش مذهبی و سیاست وُکلا را افزایش داد، به نحوی که کارگزاران (وُکلای) امام مسؤولیت بیشتری در گردش امور یافتند. وُکلای ائمه بیشتر به وسیله نامه، آن هم توسط افراد مطمئن با امام در رابطه بودند؛ حضرت هادی‌(ع) در معرض تهدید متوکل قرار داشت و باورش این بود «که اگر بگویید تارک تقیه مثل تارک نماز است، درست گفته‌اید». (جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، صص ۶۲۸،۶۳۱، ۶۲۴ ).

نگاهی بر سند و اعتبار زیارت غدیریّه

مرحوم شیخ مفید (متوفی ۴۱۳) در کتاب مزار می‌نویسد:

«از امام حسن عسکری روایت شده که در سالی که پدرش امام علی‌النقی صلوات‌الله علیهما را معتصم به سامرا احضار کرد، حضرتش امام امیرالمؤمنین‌(ع) را به این الفاظ زیارت نمود. 

سلسله سند راویان بطوری که خواهیم دید- همه از بزرگان علمای شیعه هستند، که کمتر خبری به قوّت سند آن می‌رسد. شیخ‌جلیل محمد‌بن المشهدی در «مزار کبیر» و مؤلف «مزار قدیم» در کتاب خود- که هر دو از بزرگان علما در قرن ششم بوده‌اند- نیز زیارت را به روایت از شیخ مفید آورده‌اند. شهید اول نیز در کتاب مزار خود، علاّمه مجلسی در بحارالانوار و تحفه‌الزائر، و محدث قمی در مفاتیح‌الجنان و هدیّه‌الزائرین زیارت را آورده‌اند. 

محدث قمی در مفاتیح‌الجنان می‌نویسد: «ما در کتاب هدیّه‌الزائرین اشاره کردیم به سند این زیارت، و آنکه این زیارت را در هر روز از نزدیک و دور می‌شود خواند. و این فائدۀ جلیله‌ای است که البته راغبین در عبادت و شائقین به زیارت حضرت شاه ولایت علیه‌السلام آن را غنیمت خواهند شمرد». 

و در کتاب هدیه‌الزائرین می‌نویسد: «مناسب دیدم در اینجا ذکر کنم دو فائدۀ عظیمه:

اول آنکه شیخ‌جلیل محمد‌بن المشهدی رضوان‌الله علیه که از بزرگان علما است، در مزار کبیر برای این زیارت شریفه، سند بسیار معتبری ذکر نموده که کمتر خبری به قوّت سند او می‌رسد. و عبارت او در این مقام چنین است: (و اخبرنی الفقیه الاجل ابوالفضل شاذان بن جبرئیل القمی رضی الله عنه…) 

و این سلسلۀ شریفه، همه از اعیان علما و شیوخ طایفه و رؤساء مذهبند. و جناب ابوالقاسم‌بن روح و عثمان‌بن سعید، هر دو از نواب امام عصر صلوات‌الله علیه‌اند. و بعد از تأمّل معلوم می‌شود که در تمام زیارات مأثوره، زیارتی به این درجه از صحّت و اعتبار و قوّت سند پیدا نمی‌شود. و در مزار قدیم که مؤلفش، معاصر محمد‌بن المشهدی است، نیز این زیارت به همین سند مذکور است به اختلاف جزئی، به این قسم که تا شیخ کلینی موافقت کرده، پس از آن گفته:

«عن علی‌بن ابراهیم، عن الشیخ ابی القاسم‌بن روح، عن الشیخ الجلیل عثمان‌بن سعید».

و به ملاحظۀ طبقات روات، این سند اقرب است به صواب. 

دوم- آنکه در مزار قدیم بعد از ذکر سند این زیارت چنین فرموده: «… فتقف علی ضریح مولانا امیرالمؤمنین علی‌بن ابی طالب صلوات‌الله علیه. و کلّما حَضَرتَ مشهده الشریف و أین حللت من البلاد فزره بهذه الزیاره، و خصوصاً یوم الغدیر…» 

و این عبارت صریح است در آنکه این زیارت را در هر روز، از نزدیک و دور می‌شود خواند. و این فائدۀ جلیله‌ای است که البته راغبین در عبادت و شایقین زیارت حضرت شاه ولایت علیه‌السلام آن را غنیمت خواهند شمرد.» (صفاخواه، محمدحسین، طالعی، عبدالحسین، نگاهی بر زیارت غدیریّه، ص۱۷، ۲۳). 

«در کتب معتبر اهل سنّت و شیعه روایات متعدد آمده که هم خلفای ثلاثه و هم علما اهل سنت منزلت حضرت علی‌(ع) بر سایر خلائق برتر دانسته و فضیلت علی‌(ع) را از قول پیامبر(ص) نقل بیان کرده‌اند.»       

احیای غدیر در کلام امام هادی‌(ع)   

با همه‌ی اختناق‌ها و فشارهای سیاسی بر امام هادی‌(ع) کارهای زیربنایی زیادی برای جهان اسلام انجام دادند. یکی از مهمترین تلاش‌های امام هادی‌(ع) نشر معارف ائمه و فرهنگ اهل بیت‌(ع) بود. در زمان امام هادی‌(ع) اصل امامت باید معرفی می‌شد؛ چون ائمه‌(ع) و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی می‌‌رفت. امام هادی(ع) در شرایطی قرارداشتند که نمی‌توانستند به صورت سخنرانی و یا احادیث، وقایع غدیر و اهمیت ولایت و امامت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) را برای جامعه آن روز و آیندگان بیان فرمایند، لذا درقالب زیارت و با استفاده از آیات و روایات و مستندات تاریخی، ولایت و امامت علی(ع) را اثبات کردند و صدور زیارت را به خاطر باورهای غلط جامعه لازم و ضروری دانستند. (آقاخانی، زهراء، زیارت غدیریه امام هادی(ع)؛ سند دفاع از ولایت امیرالمومنین علی(ع ) خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا).

چنانکه وقتی معتصم عباسی آن حضرت را در روز غدیر احضار کرد، ایشان به زیارت جد بزرگوارش حضرت علی‌(ع) رفتند و با قرائت زیارت‌ نامه‌ای با منبع غنی قرآنی و روایی به بیان فضایل، و سوابق دین‌داری و جهاد و سختی‌ها و محنت‌های مولا علی‌(ع) پرداختند. امام هادی علیه‌السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی‌علیه‌السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار کردند. امام هادی‌(ع) با قرائت زیارت غدیریه، در واقع یک بار دیگر فرهنگ غدیر را در زمان خود احیاء کردند. در اینجا به قسمت‌هایی از زیارت غدیریه به شرح ذیل اشاره میگردد: 

امام هادی (ع): «من گواهم، ای امیرالمؤمنین، که کسی که در باره‌ات تردید کند، به رسول امین، ایمان نیاورده است. و کسی که از حضرتت به سوی دیگری عدول کند، از دین استوار الهی عناد ورزیده است، همان دینی که خدای ربّ العالمین برای ما پسندیده و در روز غدیر، با ولایتت کامل کرده است. و گواهم که تویی مورد عنایت در گفته خدای عزیز رحیم که فرمود: «این است راه مستقیم من، پس از آن پیروی کنید، و از راههای دیگر تبعیّت نکنید، که شما را از راه (حقّ) او جدا سازند»

امام هادی (ع) با اشاره به آیه ۱۵۳ سورۀ انعام «و انّ هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه ولا تتّبعوا السبیل فتفرّق بکم عن سبیله» 

می‌فرماید: «و شهادت می‌دهم که تویی معنای کلام خدای عزیز رحیم؛ بخدا قسم گمراه شد و گمراه کرد هرکس که جز تو را پیروی کرد. و از حق منحرف شد هرکه با تو دشمنی ورزید». صراطِ مستقیم الهی، امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. راهِ روشن به سوی قرب الهی، اطاعت و ولایت اوست. او نور است و جز او، هرچه هست ظلمت. 

به خدا سوگند، هرکس که از غیر تو پیروی کرد، گمراه شد و گمراه کرد. و هرکس که با تو دشمنی ورزید، از حقّ عناد نمود. خدایا! فرمانت را شنیدم و اطاعت کردیم، و راه راستِ تو را پیروی نمودیم. (صفا خواه، محمدحسین، طالعی، عبدالحسین، نگاهی بر زیارت غدیریّه، صص ۱۲۱،۱۲۰،۵۶). 

و گواهم که تمام آنان (دشمنان) زیانکارند، که آتش، چهره‌های آنان را دربر گیرد، و در دوزخ به حال ضعف مفرط باشند. و 

گواهم که حضرتت، نه پیش رفتی، نه روی برگرداندی، نه سخن گفتی، و نه خاموشی گزیدی، مگر به امر خدا و رسولش. خود، فرمودی: «سوگند به آن (خدا) که جانم به دست اوست، رسول خدا‌(ص) به من نگریست، در حالی که شمشیر می‌زدم و پیش می‌رفتم. آنگاه به من چنین فرمود: 

«ای علی! جایگاه تو نسبت به من، مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است، جز اینکه پس از من پیامبری نیست. و تو را آگاه می‌کنم که مرگ و زندگانیِ تو، با من و به سُنّت من است» (همان، ص۶۲).    

امام هادی‌(ع) با بیان آیات ۱۱۱-۱۱۲ از سورۀ توبه می‌فرماید: شهادت می‌دهم که تو و عمو و برادرت، کسانی هستید که به جان‌های خود با خدا تجارت کردید. در نتیجه، خدا در بارۀ شما نازل کرد: «ان الله اشتری من المؤمنین …». 

امام هادی‌(ع) در ضمن بیان رشادت‌‌های مشهور حضرت امیرالمؤمنین (ع) در غزوات پیامبر به غزوۀ حُنین می‌پردازد و در بیان آیات ۲۵-۲۷ سورۀ توبه می‌فرماید: «ثم انزل الله سکینته علی رسوله و علی المؤمنین» سپس خدا آرامشی از جانب خود بر پیامبرش و مؤمنان نازل فرمود. و مؤمنان، تو بودی و کسانی که همراهت بودند، در حالی که عمویت عباس به فراریان ندا می‌داد: ای اصحاب سورۀ بقره، ای اهل بیت شجره (پیمان خود را نشکنید و به جنگ ادامه دهید). (همان، ص۱۲۸،۱۲۶). 

به خدا سوگند، نه دروغ می‌گویم، و نه به من دروغ گفته‌اند. نه گمراه شده‌ام، و نه کسی به دست من، به گمراهی رسید. و نه پیمان الهی را که با من بسته، فراموش کرده‌ام. و من بر بیّنۀ الهی هستم که خدای بزرگ برای پیامبرش بیان فرمود، و پیامبر برای من بیان نمود. و من بر طریقی واضح و روشن هستم که آن را به خوبی باز می‌گویم. 

به خدا سوگند، راست گفتی، و سخن حق فرمودی. پس لعنت خدا بر کسی باد، که حضرت تو را با کسانی که قصد شما داشتند، برابر دانستند، در حالی که خدای جلّ اسمه- می‌فرماید: «آیا کسانی که می‌دانند، با کسانی که نمی‌دانند، مساوی هستند؟». (همان، ص۶۳).      

امام هادی‌(ع) با توجه به آیات ۱۹-۲۱ سورۀ توبه می‌فرماید: «تو ولیّ  خدائی و برادر پیامبرش و حمایتگر از دینش، و کسی که قرآن از برتریِ او سخن گفت، خدای تعالی فرمود: «اجعلتم سقایه الحاجّ و عماره المسجد الحرام …» دلالت آیه بر افضلیّت امیرالمؤمنین‌(ع) است. در توضیح این آیات باید گفت:

روزی عباس بن عبدالمطلب و شیبه‌بن عثمان (و یا طلحه بن‌شیبه) نشسته بودند. عباس گفت: من از تو برترم، چرا که عموی پیامبرم و ساقی حاجیان. شیبه گفت: من از تو برترم، که امین خدا بر خانه‌اش و کلیدار آن هستم. 

در این حال، امیرالمؤمنین (ع) وارد شد. آنان، این بحث را با او در میان نهادند. حضرت فرمود: من از هر دوی شما برترم، زیرا که نخستین مردی هستم که ایمان آورد و هجرت و جهاد کرد. آنگاه هر سه تن نزد پیامبر رفتند و سخنان خود را به محضر حضرتش عرض کردند. پیامبر به آنان پاسخ نداد و منتظر وحی ماند. آنگاه آیه فوق نازل شد. (همان، ص۱۲۵،۱۲۴). پس خدای لعنت کناد کسی را که هم ردیفِ حضرتت دانست آنان را که خدای، ولایت شما را بر آنان واجب گردانیده است. در حالی که تویی ولیّ خدا، برادر رسول خدا، و مدافع دین او، و تویی آن کس که قرآن، از برتریِ او بر دیگران سخن گفت. (همان، ص۶۳).      

امام هادی فرمود من گواهم: خدای تعالی، دعوت پیامبرش‌ صلی‌الله علیه و آله را در حقّ تو مستجاب فرمود. سپس به پیامبر امر فرمود، تا مقامی را که به حضرتت بخشیده، ظاهر سازد، تا شأنِ حضرتت را بالا برد، برهانِ تو را آشکار سازد، اباطیل را از میان بر دارد، و عذر‌ها را قطع کند. چون پیامبر، از آشوب فاسقان حذر کرد، و دربارۀ حضرتت، از منافقان تقیّه می‌فرمود، خدای ربّ‌العالمین به سوی او وحی فرستاد. «ای رسول! آنچه را از جانب خدایت بر تو نازل شده، (به مردم) برسان و اگر چنین نکنی، رسالت او را نرسانده‌ای. و خدا، تو را از مردم نگاه می‌دارد.» 

امام هادی‌(ع) با بیان آیۀ ۶۷ سوره مائده: «یأَیُّهَا الرُّسُولُ بَلّغّ ما اُنزلَ …» پس به حضرتش امر فرمود به جهت اعلاء شأن امیرالمؤمنین‌(ع) و باطل کردنِ سخنانِ بیهوده و قطع عذرها، این نعمت را اظهار کند. پیامبر می‌خواست از فتنۀ فاسقان و منافقان که دشمن علی (ع) بودند- بر حذر باشد. در این هنگام، آیۀ غدیر نازل شد. و پیامبر را امان داد. 

آنگاه پیامبر، رنج سفر را بر خود هموار کرد، و در نیمه روزی سوزان به پا خاست، سخن گفت، و کلام خود را به گوش مردم رسانید. ندا فرمود، و ابلاغ کرد. سپس از تمامیِ آنان پرسید: «آیا (پیام الهی را) رسانیدم؟» گفتند: «خدا را گواه می‌گیریم که رسانیدی». آنگاه فرمود: «خدایا! گواه باش». سپس فرمود: «آیا من نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان نیستم؟» گفتند: «بلی» 

پس آنگاه پیامبر، دستِ تو را گرفت و فرمود: «هر که را مولای اویم، این علی مولای اوست. خدایا! هر که ولایتش دارد، ولیّ او باش. هر کس با او دشمنی کند، دشمنِ او باش. هر کس او را یاری کند، به یاری‌اش شتاب. و هر که او را یاری نکند، یاریِ او مکن»، امّا بدانچه خدای بر پیامبرش در شأن حضرتت نازل فرمود، جز اندکی ایمان نیاوردند. و بیشترِ آنها، جز زیان بر خود نیفزودند. (همان، ص ۶۶،۶۵) 

با استفاده از منابع ذیل:

۱- صافی اصفهانی، علی، پیام غدیر، چاپ اول، اصفهان، مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله صافی، ۱۴۳۴ قمری.

۲- جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه‌(ع)، چاپ سوم، تهران، نشرعلم، سال ۱۳۹۳٫

۳- پیشوایی، مهدی، سیمای پیشوایان در آینه تاریخ، چاپ نوزدهم، قم، انتشارات دارالعلم، زمستان ۱۳۹۵٫ 

۴- حکیمی، محمدرضا، امواج غدیر، چاپ دوم، قم، انتشارات دلیل ما، پاییز ۱۳۸۹٫ 

۵- صفا خواه، محمدحسین، طالعی، عبدالحسین، نگاهی بر زیارت غدیریّه، زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در روز عید غدیر به بیان امام هادی علیه السلام، چاپ اول، تهران، انتشارات سهاره، سال ۱۳۸۰٫           

۶- آقاخانی، زهره، خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی  ، زیارت غدیریه امام هادی(ع)؛ سند دفاع از ولایت امیرالمومنین علی(ع ).

۷- شریفی، محمدرضا، غدیر در سیره امام هادی(ع)، اصفهان، ناشر مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه، سال ۱۳۹۱٫ 

۸- یوسفی، محمدتقی، کبیری ارانی، محمد، بررسی ضرورت عقلی امامت از دیدگاه امام هادی(ع)، آیین حکمت، سال دهم، زمستان ۱۳۹۷، شماره ۳۸٫   

۹- آقاخانی، زهرا، زیارت غدیریه امام هادی(ع)؛ سند دفاع از ولایت امیرالمومنین علی(ع)، سایت کیهان، کد خبر ۱۹۴۹۹۰ ، ۱۳۹۹٫    

۱۰- حیدری‌فر، مجید، مدرسه سبز غدیر، چاپ اول، قم، نشر زائر، سال ۱۳۸۶٫  

Print Friendly

یک نظر بگذارید