مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجتالاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […] |
مبنای کلامی – تاریخی تحلیل استاد حکیمی از امامت جواد الائمه(ع)
نویسنده: حجت الاسلام علی انصاری - پژوهشگر دینی
ارسال شده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۹۱ کتاب «امام در عینیت جامعه» یکی از تألیفات علامه حکیمی، احیاگر مکتب تفکیک در سدۀ اخیر است. این کتاب در عین اختصار و حجم کوچکی که دارد، در برگیرندۀ نکته های ارزشمندی دربارۀ تجربه اجتماعی معصومان(ع) است که بیشترین بخش های این کتاب را گزارش همین تجربه ها به خود اختصاص می دهد. استاد در این نوشتار زندگانی امامان (ع) را به دوره های هشتگانه ای تقسیم کرده است که دوره پایانی و هشتم آن ویژه امام نهم تا یازدهم شیعیان است.این دوره از سال ۲۰۳ هجری – آغاز دوران امامت جواد الأئمه (ع) – تا سال ۲۶۰ هجری – سال شهادت امام یازدهم (ع)- به درازا کشیده است . مؤلف، نخست به دسته بندی زمانی این دوره پرداخته و سه برش برای آن برشمرده است. تفصیل این برش ها چنین است: – از سال ۲۰۳ تا ۲۲۰ – دوران امامت امام محمد تقی (ع) – از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ – دوران امامت علی النقی (ع) – از سال ۲۵۴ تا ۲۶۰ – دوران امامت امام حسن عسگری (ع) که شامل ۵۷ سال است و سپس به ویژگی عمومی این دوره ۵۷ ساله پرداخته و از آن به عنوان « نگهبانی موضع و وحدت آن» یاد کرده است . وی در یک نگرش کلی به زندگانی این سه امام (ع) معتقد است که جریان شیعی با ولایت عهدی امام رضا (ع) آخرین مقاومت پایگاه خلافت غاصبانه را در هم شکسته و بر ویرانه های فکری و عقیدتی آن گام نهاده است و از فروریختن پایه های آن به سبب اضطراب های سیاسی و لرزش های فکری بیشترین بهره را برده است و «موضع اجتماعی خویش را از گوشه و کنار مدرسه ها و مسجد ها بلکه زندان ها و شهادت گاه ها و دربه دری ها تا پایگاه قدرت عالیه اسلامی به پیش برده است».[۱] وی می افزاید: «طبیعی بود که با این دستاورد عقب نشینی حقیقی به هیچ منطقی درست نبود و بلکه حیف بود و بر صاحب حق و معتقدان به او بود که موضع خویش را اگر پیش تر هم نمی بردند در همان حال حفظ کنند و رو به کاستن رفتن قدرت حق را برنتابند».[۲] سپس نویسنده کتاب با همین نگرش ویژگی های دیگری را برای این دوره ذکر کرده است که عبارت است از : – گذرانیدن مسئولانه این دوره های بسیار حساس. – ایجاد هسته های مقاومت فرهنگی و مالی برای حفظ تشیع به ویژه درغیبت. – شکل دهی سازمانی به تشکل های شیعیان. راهی که مؤلف گرانقدر در این تحلیل پیموده است ارائۀ یک جمع بندی کلّی از فعالیت ها و تلاش هایی است که نهمین امام شیعه (ع) انجام داده و کوششی برای نمایاندن تأثیراتی است که عملکرد امام بر روند رو به تکامل تشیع و پویایی جریان امامت بر جای گذاشته است. از این رو ، سعی شده تا حوادث و جریانات موجود در عصر جواد الأئمه (ع) با رویکرد تاریخی – معرفتی بررسی شود. وی با همین ملاحظات به تفسیر مسائلی چون حضور امام در بارگاه عباسیان و پیوند او با دختر مأمون پرداخته است. از دیدگاه ایشان ، این حضور دارای دو بعد قابل توجه است : الف – به لحاظ خود امام (ع) نویسنده دراین باره معتقد است که شیعه و شایستگان بر حق خلافت اسلامی تا عصر امام هشتم (ع) به استثنای چهار سال و اندی (خلافت امیرالمؤمنین-ع)، هیچگاه موقعیت رسمی برای در تصدی ادارۀ جامعه را به دست نیاورده بود. «فشار تاراندن علی (ع) از صحنه سیاست و خلافت و سپس رفتار مکارانه معاویه با امام حسن (ع) و بعد فاجعه عاشورا و دیگر شهادت ها تا گرفتاری چندین ساله امام هفتم (ع) ضربه های پیوسته ای بود که بر پیکر حق وارد آمده بود».[۳] همزمان با پایان یافتن سده دوم هجری، دستگاه خلافت ، حق غصب شده آل محمد (ص) را به رسمیت شناخت و امام هشتم (ع) به عنوان جزئی از جریان امامت موضع اجتماعی ، سیاسی و فکری اهل البیت (ع) را تا عالی ترین پایگاه رسمی به پیش برد. از این پس اگر سیاستی در پیش گرفته می شد که قدرت حق ، رو به کاستن می نهاد نشانۀ ضعف بود. بنا بر این لازم بود که امام جواد (ع) آن را – دست کم- در همین اندازه حفظ کند و از آن پاسداری نماید . ب – به لحاظ خلافت عباسی خلافت غاصبانه در برابر این منطق سیاسی ، بیکار ننشست و موانعی را برای رسیدن به این مهم ایجاد کرد و بر امام (ع) بود که با بینشی صحیح به رفع این موانع اقدام کند به گونه ای که لحاظ نخست نیز مراعات گردد و جامعه اسلامی از دست یافتن به شناخت های صحیح قرآنی باز نماند. چه تحقق این امر برای حاکمیت غیر اسلامی بسیار خطرناک بود و می توانست بنیاد خلافت آلوده و غافل و معصیت کار عباسی را به نابودی بکشاند. برهانی که ضمن این رویکرد تاریخی کل نگر، از آن بهره برده شده ، متکّی به یاد آوری سندی است که در مورد نماز عید فطر توسط امام هشتم (ع) در منابع حدیثی آمده است. تحلیل مؤلف کتاب از آن سند این است که انگیزه ممانعت از ، هراس خلافت عباسی است از این که مبادا امام رضا (ع) با استفاده از موقعیت برتر خود، حتّی با برگزار کردن یک نماز عید، خلافت را بدست بیاورد، یا این که زمینۀ مساعدی را برای تصرف خلافت در آینده فراهم سازد. سپس مراقبت دائمی از امام جواد (ع) از درون خانه ایشان با جلوگیری از خواندن نماز عید مقایسه گردیده و هر دو یکسان فرض شده است و همان ملاحظاتی که برای ممانعت از نماز عید وجود دارد، مبنائی برای باز شناسی این دوره از مقطع امامت، گردیده است. گذشته از این، اشتهار سه امام متأخّر با عنوان «ابن الرضا» قرینه دیگری است که از دید نویسنده ، بازگو کننده همان موضع سیاسی امام هشتم (ع) و تداوم و وحدت آن است. آنچه که گذشت تلخیص شده ای از نوآوری مؤلف در این باب است که به لحاظ مبانی و روش قابل تأمل است. تا کنون، کسان بسیاری درباره شناخت معصومان (ع) به پژوهش دست زده اند و تلاش کرده اند تا حیات دینی و سیاسی آنان را با تعیین عوامل مرتبط و سایر متغیرها تبیین کنند و در این زمینه با طرح احتمالات و محاسبات ، آثاری بسیار ارزشمند و در خور تقدیر بر جای نهاده اند. با این وجود مشکلی که هست این که محور بنیادین بسیاری از آن مباحث، مبتنی بر گرایش جزء گرایانه است. این نوع از نگرش بر این باور است که با تجزیه و تحلیل عوامل و فرو کاستن آنها به اجزاء کوچکترو با توجه به اصل علییت ، می توان به تفسیری دقیق دست یافت. نتیجه چنین نظرگاهی ، گاه ، چیزی جز انفعال یک پدیده در برابر شرایط به وجود آمده نیست . از باب نمونه مراجعه شود به پژوهش ماندگاری که با عنوان «قیام حسین (ع)»[۴] انتشار یافته است که در آن نویسنده با تحلیل عوامل و بررسی متغیر ها و تطبیق آنها بر عناصر موجود، حادثه کربلا را اجتناب ناپذیر دانسته است. امروزه ، در برداشت جدیدی که علم از طبیعت هر حادثه ای ارائه داده است بر این نکته تأکید می شود که «یک پدیده را فقط به حسب اجزای آن نمیتوان تبیین کرد زیرا در جهان ، طبیعت هر چیزی همواره بیش از اجزاء مفروض آن بوده است»[۵] به گونه ای که از شرایط مشابه انتظارات متفاوتی قابل پیش بینی است. البته نه به این معنا که اصل علییت در عالم منتفی باشد بلکه از آن رو که شناخت و احاطه بر همه اجزاء تأثیر گذار بر یک پدیده، ممکن نیست. بر مبنای این اصل، مهم ، شناخت ثابت ها در جریان کلی امامت است که با هستی معصومان (ع) گره خورده است و از چنان نظم دقیقی نیز برخوردار است که هرگونه خلل در آنها به نتایجی بسیار متفاوت از آنچه که اتفاق افتاده است می تواند منتهی شود . از این ثابت ها ، مشخصه واحدی است که به لحاظ وجودی بر هستی نورانی معصومان ( ع ) و رفتار های آنان حاکم است و وجود آنان را از هر آلودگی و تیرگی به دور کرده است . گذشته از آیات قرآن و تصریح آیه تطهیر ، در زیارت مطلقه امام حسین ( ع ) نیز ، به این واقعیت اشاره شده و چنین آمده است « اشهد انک کنت نورا فی الأصلاب الشامخه و الأرحام المطهّره »[۶] «گواهی میدهم تو نوری در اصلاب پاک و ارحام مطهر و برازنده بودی» و اگر چنین ثابتی در جریان امامت و تابعان آن چون مسلم بن عقیل ( ع ) نبود شاید سرنوشت سلسله علل و عواملی که منجر به حاکمیت یزید به عنوان یک معلول بود به گونه ای دیگر رقم می خورد و نتایج و آثار دیگری به دست می آمد. دکتر شهیدی درباره نقش این ثابت در زندگی مسلم بن عقیل گفته است؛ اگر پایبندی مسلم به احکام دینی نبود و در جایی که قدرت داشت و می توانست ابن زیاد را از میان بردارد، چنین کاری را میکرد آینده واقعه کربلا به گونه ای دیگر بود.[۷] از دیگر ثابت ها وحدت جمعی و نوری اهل البیت (ع) است. این وحدت از زبان خود آنان در زیارت جامعه کبیره این گونه نقل شده است: «و أنّ ارواحکم و نورکم و طینتکم واحده طابت و طهرت»[۸] « همانا ارواح و نور و سرشت شما یکی است». هویت علمی اهل البیت(ع) نیز از این دست ثابتات است که در کلامی از امیرالمومنین(ع) به آن تصریح شده است. هویتی که ورای معرفت های طبیعی بشری است و از آلودگی و تیرگی ذهن انسان هابط به دور است.[۹] شناخت این ثابت های بنیادین که دامنه آن نیز محدود به چند موردذکر شده نیست برای معرفت معصومان (ع) و آگاهی و شناخت اقدام و عمل آنان ضروری است. نظم دقیق حاکم بر رفتار های معصومان (ع) و هماهنگی سامان یافته و از پیش تعیین شده اجزاء جریان امامت ، محوری است که مولف کتاب نگرش کل گرایانه خویش را بر آن بنیان نهاده است و با نوآوری به تحلیل حیات دینی و سیاسی امام جواد الائمه (ع) پرداخته است. از این منظر اراده آگاهانه و اختیاری معصومان (ع) و نه انفعالی و قهری آنان نیز به خوبی قابل مشاهده است . [۱] امام در عینیت جامعه / ص ۶۴٫ [۲] همان. [۳] همان / ص ۵۷ [۴] قیام امام حسین (ع) / مرحوم دکتر شهیدی (ره) / مقدمه / ص۴ و ۷٫ [۵] علم ودین / باربور / ص ۳۵٫ [۶] مفاتیح الجنان / عباس قمی / «زیارت وارث» ص ۷۰۵٫ [۷] نک: قیام امام حسین ( ع ) / دکتر شهیدی، ص ۱۳۰٫ [۸] مفاتیح الجنان / همان، ص ۹۰۶٫ [۹] نک: کلام جاودانه، علامه حکیمی، دلیل ما. |
یک نظر بگذارید